الف ـ نافي استبداد و ديكتاتوري
ايشان در اين باره مي فرمايند: «اصول دموكراسي، در تضاد با رژيم شاه قرار دارد»[1]و يا «دست از مبارزه بر نمي داريم تا حكومت دموكراسي به معناي واقعي آن جايگزين ديكتاتور ها شود»[2]
و يا «با قيام ملت، شاه خواهد رفت و حكومت دموكراسي برقرار خواهد شد».[3]در جمع بندي سخنان فوق، يك نكته آشكار مي شود و آن تضاد مردم سالاري با نظام سياسي مستبد است. استبداد و ديكتاتوري از جمله صفات محوري حكومت پهلوي است و بر همين اساس، حضرت امام تحقق مردم سالاري در ايران را منوط به زوال نظام شاهنشاهي دانسته اند.
اين ادعا هنگامي به واقعيت نزديكتر مي شود كه بدانيم حضرت امام، تحقق دموكراسي را در زمان حكومت پهلوي امري محال توصيف كرده اند.[4]
ب ـ تأمين و حفظ آزادي
ديگر مشخصه دموكراسي مطلوب حضرت امام، تأمين آزادي انسان ها و حفاظت از آن در مقابل موانع تحقق آزادي است. ايشان با اشاره به اين مطلب كه «هيچ كس مثل اسلام، آزادي طلب نيست»[5] مشخصاً به دو نوع از آزادي موجود در دموكراسي مطلوب خود اشاره كرده اند. نخستين آزادي مد نظر ايشان را مي توان، آزادي در مشاركت سياسي دانست.حضرت امام، آزادي مردم در انتخابات را از جمله مباني دموكراسي و مردم سالاري دانسته اند[6] و به عنوان نمونه از آزادي مردم در گزينش نمايندگان مجلس ياد كرده اند.آزادي بيان و عقيده دومين نوع آزادي است كه حضرت امام، دموكراسي مطلوب خويش را باني و حافظ آن معرفي كرده اند: «در اسلام، دموكراسي مندرج است و مردم در بيان عقايد آزادند»[7] و نكته قابل توجه آن است كه حضرت امام، محدوده آزادي مورد نظرشان را انحراف انسان ها از مسير صحيح و همكاري با دشمنان نظام مي دانند؛[8] به اين معني كه در دموكراسي مطلوب ايشان، آزادي بيان و عقيده تا آن جا به رسميت شناخته شده و حفاظت مي شود كه منجر به انحراف اذهان و سوء استفاده دشمنان نظام نشود.
ج ـ پيوند با استقلال
از شيوه بكارگيري عبارات در بيانات حضرت امام چنين استفاده مي شود كه دموكراسي مطلوب ايشان، ملازم با مفهوم استقلال بوده و در كنار آن معني مي يابد: نظام حكومتي ايران، جمهوري اسلامي است كه حافظ استقلال و دموكراسي خواهد بود».[9]همچنين «برنامه سياسي ما آزادي، دموكراسي حقيقي و استقلال است».[10]
دقت در عبارات فوق نشان مي دهد كه حضرت امام به شكلي از مردم سالاري اعتقاد داشتند كه ضامن و حافظ استقلال جامعه باشد و از اين رو اشكالي از دموكراسي كه منجر به زوال يا ضعف استقلال جامعه باشد را مردود مي شمارند.
د ـ عدالت خواه
عدالت خواهي، نفي تبعيض و اهميت قائل شدن براي ضعفا از ديگر مشخصات دموكراسي و مردم سالاري مطلوب حضرت امام است كه به روشني در عبارات زير نمايان است:«آن دموكراسي كه در اسلام است در جاهاي ديگر نيست. هيچ دموكراسي مانند دموكراسي موجود در اسلام به ضعفا اهميت نداده است».[11]همچنين «حكومت اسلامي يعني يك حكومت مبتني بر عدل و دموكراسي»[12]
و يا «نظام صدر اسلام، دموكراسي بوده؛ اين گونه كه ميان حاكم جامعه و رعيت هيچ تبعيضي در برخورداري از امكانات وجود نداشته است.»[13]
هـ ـ نشأت گرفته از اسلام
از جمله مشخصات محوري دموكراسي و مردم سالاري مطلوب، ارتباط و پيوستگي مردم سالاري با اسلام است. در واقع، دموكراسي مطلوبي مندرج در اسلام است.[14] و تنها در تحت لواي اسلام است كه دموكراسي صحيح پياده مي شود.[15] حضرت امام ضمن منحصر ساختن دموكراسي صحيح به دموكراسي موجود در اسلام[16] و بي نظير خواندن چنين نگرشي به دموكراسي[17]مي فرمايند: «ما به دنيا خواهيم فهماند كه معني دموكراسي چيست».[18]