2 ـ حدود و نحوه مشاركت سياسي زنان در جامعه اسلامي
براي تبيين صحيح حدود و نحوه مشاركت سياسي زنان در جامعه اسلامي بايد به يك سلسله اصول محوري توجه نموده بر اساس آنها الگويي اسلامي و همه جانبه براي رفتار سياسي زن مسلمان ترسيم نمود. در ذيل به مهمترين اين اصول اشاره مي گردد:[2]الف ـ اصل تفاوتهاي طبيعي زن و مرد بر اساس نظام احسن خلقت
بر هيچ انساني پوشيده نيست كه مرد و زن از نظر تكويني و خصوصيات بدني و روحيه اي (نه روحي) يعني عواطف و احساسات با يكديگر فرق دارند. مردان نوعا از نظر جسماني قويتر از زنان بوده داراي روحيه اي خشن مي باشند در حالي كه زنان بطور معمول ضعيفتر از مردان (در قواي بدني) هستند و داراي احساسات و عواطف بيشتري مي باشند.عدالت، مقتضي آن است كه چنين تفاوتي (كه تكويني است) در عالم تشريع نيز لحاظ گردد. بدين معني كه براي هر يك از اين دو جنس، وظايف و حقوقي كه مقتضاي جسم و روحيه آنان است مشخص گردد و چون از حيث تكويني با يكديگر متفاوتند پس حتما از نظر تشريعي نيز متفاوت خواهند بود. در نظر نگرفتن اختلافات تكويني بين زن و مرد، خلاف عدالت بوده با نظام احسن خلقت كه قران به آن تصريح نموده است، منافات دارد: خلق السموات و الارض بالحق و صوركم فاحسن صوركم و اليه المصير (تغابن / 3): اسمانها و زمين رابه حق افريد و شما را تصوير كرد تصويري زيبا و دلپذير و سرانجام (همه) به سوي اوست.همچنين در روايات متعددي به ارزش زير بنايي عدالت در نظام اسلامي و ابتناي كليه قوانين و مقررات بر پايه عدل تصريح شده است. مانند: العدل حياه الاحكام[3]، العدل نظام الامره[4] (عدل نظام حكومت است) و العدل اقوي اساس[5] (عدل قويترين بنيان است) كه همگي از علي - عليه السلام - روايت شده است.ب ـ اصل نياز متقابل: زن و مرد مكمل يكديگرند
اين مساله از نكات مهمي است كه قران مجيد بر آن تكيه دارد. زن و مرد تكميل كننده همديگرند و هيچ يك بدون ديگري كامل نيست. خانواده كه بنياديترين هسته تمام نظامهاي اجتماعي است از زن و مرد تشكيل مي شود، بنابر اين نمي توان يكي را طفيلي ديگري دانست چه اين كه هيچ يك به تنهايي قادر به پديد اوردن جامعه انساني نيست.به همين جهت است كه خداوند متعال بين اين دو جنس يك كشش و تمايل طبيعي قرار داده است و ميان آن دو مودت و رحمت برقرار ساخته و اينچنين است كه مرد در كنار همسر خود ارامش مي يابد و اين از نشانه هاي خداوندي است:و من اياته آن خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا اليها وجعل بينكم موده و رحمه (روم / 21)
و از نشانه هاي او اين است كه همسراني از جنس خودتان براي شما افريد تا در كنار آنان ارامش يابيد و در ميانتان مودت و رحمت قرار داد. اين دو جنس به يكديگر محتاجند، نياز زن را مرد برطرف مي كند و حاجت مرد را زن براورده مي سازد. زن و مرد لباس يكديگر و مايه زينت و حفظ هم هستند. چنانكه قران مجيد مي فرمايد:
هن لباس لكم و انتم لباس لهن (بقره / 187)
ج ـ اصل محوري بودن خانواده و تربيت فرزندان
از مهمترين اصول نظام اجتماع اسلامي، اصل محوري بودن خانواده و تربيت فرزندان در يك فضاي اكنده از اخلاق و محبت اسلامي مي باشد. اهميت اين موضوع تا انجاست كه به تصريح برخي از روايات، بالاترين نعمت براي يك مرد پس از نعمت اسلام و مسلمان بودن، داشتن يك همسر صالح است. همسر مسلماني كه مايه سرور شوهرش بوده از او در راه رضاي خدا و در راستاي تكاليف شرعي پيروي كند و با پاكدامني، حافظ اموال شوهرش در غياب وي باشد؛ همانگونه كه پيامبر اسلام - صلي الله عليه و اله - مي فرمايد:ما استفاد امرو مسلم فائده بعد الاسلام افضل من زوجه مسلمه تسره اذا نظر اليها و تطيعه اذا امرها و تحفظه اذا غاب عنها في نفسها و ماله[6]در صورتي كه خانواده از فضاي سالمي برخوردار نباشد، هيچ يك از اعضاي آن اعم از زن و شوهر و فرزندان نخواهند توانست وظيفه اسلامي خود را به خوبي در جامعه به انجام برسانند. اختلافات بزرگ اجتماعي از مشكلات خانوادگي ناشي مي شود. ضعف تربيت اسلامي فرزندان يا فقدان آن موجب به خطرافكندن سلامت و امنيت جامعه در اينده خواهد شد. نگاه كوتاهي به دوران كودكي جنايتكاران بزرگ تاريخ همچون هيتلر و استالين به خوبي گواه آن است كه در خانواده اي ناسالم، پر تشنج و به دور از مهر و محبت و تربيت صحيح پرورش يافته اند.
نتيجه آن كه زن مسلمان بايد اولين و اصليترين وظيفه خود را اداره امور داخلي خانواده بر اساس موازين و اداب اسلامي و تربيت صحيح فرزندان بداند و فقط پس از انجام چنين وظيفه خطيري به قبول مسووليتهاي اجتماعي ديگر بپردازد، چنانكه در سيره فاطمه زهرا - سلام الله عليها - نيز به خوبي شاهد همين مطلب هستيم.
د ـ توجه به كرامتهاي اخلاقي و مزرعه بودن دنيا براي اخرت
دنيايي كه اسلام ارائه مي دهد دنيايي است پيوسته به اخرت. مزرعه اي است كه محصولش در اخرت درويده خواهد شد. اسلام بين دنيا و اخرت جمع كرده است. توجه به دنيا بدون اخرت، ناقص است همانطور كه در نظر گرفتن اخرت بدون توجه به دنيا چنين است. از اين رو قران مجيد كساني را كه هم خود را مصروف دنيا نموده از اخرت غفلت ورزيده اند مورد نكوهش قرار مي دهد و مي فرمايد: يعلمون ظاهرا من الحياه الدنيا و هم عن الاخره هم غافلون (روم / 7)براي ساختن اين دنيا به گونه اي كه در ارتباط با اخرت باشد، بيش از هر چيز بايد به كرامتهاي اخلاقي توجه داشت يعني همان امري كه امروزه فقدان آن در جوامع غربي به وضوح ديده مي شود.قبول هر مسووليت اجتماعي در جامعه اسلامي چه از سوي مرد باشد و چه از سوي زن بايد بر اساس همين كرامتهاي اخلاقي و با توجه به سعادت دنيا اخرت باشد، در غير اين صورت تنها كاري در ظاهر صورت گرفته و از باطن غفلت شده است.
[1]. سوره احزاب / ايه 37 براي توضيح بيشتر در مورد اين موضوع رجوع كنيد: تفسير نمونه/ ج /17 ص 322 ـ 315.[2]. براي ديدن توضيح و تفضيل بيشتر مراجعه كنيد: سيد ضيا مرتضوي / درامدي بر شناخت مسايل زنان / ماهنامه پيام زن / سال ششم / شماره 8 ابان 76 /. ص 117ـ 102 در تدوين اصول فوق از مقاله مزبور بهره گرفته شده است.[3]. غرر الحكم با شرح اقا جمال خوانساري / ج 1 / ص 104.[4]. همان ماخذ / ص 198.[5]. همان ماخذ / ص 216.[6]. من لايحضره الفقيه / ج 3 / ص 389