نقش جوانان در پيروزي انقلاب اسلامي
قشر جوان در هر جامعهاي به لحاظ برخورداري از توان، انرژي و استعدادهاي فراوان قادر است، نقش تعيين كنندهاي در آينده آن جامعه داشته باشد و جوانان در هر جامعهاي سرمايه اصلي آن جامعه محسوب ميگردند كه ميتوانند زمينههاي رشد و پيشرفت آن جامعه را در عرصههاي مختلف علمي، فرهنگي، اقتصادي، سياسي، هنري،ورزشي و... فراهم نمايند. در كشور ما نيز نسل جوان، سهم بزرگي از تحولات و پيشرفتهاي كشور را بر عهده داشته و شاهد حضور جوانان در عرصههاي مختلف از شكلگيري انقلاب گرفته تا پيروزي آن و پس از پيروزي انقلاب اسلامي بوده و هستيم. نوشتار حاضر كنكاشي است هر چند مختصر در خصوص نقش جوانان در شكلگيري و پيروزي انقلاب اسلامي، در بررسي و تحليل اين موضوع، نگاهي خواهيم داشت به نحوه برخورد رژيم گذشته با جوانان و ويژگيهاي جوانان قبل از انقلاب تا درك صحيحي از چرايي حضور جوانان در شكل گيري انقلاب اسلامي و همراه شدن آنان با اهداف انقلاب اسلامي داشته باشيم سپس عرصهها و مراكز اصلي حضور جوانان و فعاليت آنان در شكل گيري انقلاب اسلامي را مورد ارزيابي قرار ميدهيم و در پايان نقش جوانان در انقلاب اسلامي را از ديدگاه امام خميني (ره) از نظر ميگذرانيم.جوانان و رژيم گذشته
جوانان در رژيم گذشته مورد بيمهري قرار گرفته و توانمنديها و تواناييهاي آنان ناديده گرفته ميشد. خلاقيت، نوآوري و... جايي در رژيم گذشته نداشت، دغدغه اصلي آن رژيم، حاكم ساختن فرهنگ غربي در كشور و گرايش به غرب تحت لواي رسيدن به تمدن و پيشرفت بود با چنين تفكري فرهنگ ديني و ملي مورد بي توجهي قرار گرفته و با ارزشها و باورهاي ديني مقابله ميشد و تلاش نمودند جوانان را با تشويق به فساد و مراكز فحشاء و دامن زدن به آن، نسبت به فرهنگ و سرنوشت كشور بيتفاوت نموده و فكر و خلاقيت را از جوانان گرفته و اين عناصر سازنده كشور را به عناصري بيتأثير و بيمصرف تبديل سازند مرحوم امام در اين باره فرمودند: «اصل برنامه اين بوده است كه جوانهاي ما را به فساد بكشند براي اينكه مبادا يك قدرتي در مقابلشان قيام كند... اينها ميخواستند هر فكري را كه احتمال بدهند كه اين فكر در مقابل آنهاست از بين ببرند... مراكز فسادي كه سرتاسر مملكت بود جوانها را مشغول ميكرد به امور شهواني كه به كلي افكار را از دستشان ميگرفت.»[1] «آنها بنا داشتند جوانهاي ما را فاسد كنند تا اينكه بي تفاوت بشوند راجع به مسايل خودشان و هر قضيهاي و هر بلايي سرشان بيايد... اين جوان ديگر نميتواند فكر بكند به اين كه سر مملكت چه آمده است.»[2]در چنين شرايطي نهضت اسلامي و آرمانهاي بلند امام (ره) موجب آگاهي و بيداري جوانان شد، آنان هويت از دست رفته خويش را در اين نهضت يافتند و امام (ره) به آنان شخصيت و هويت بخشيد، آنان كه ميديدند منابع سرشار كشور پيش چشمان ملت توسط اجانب به يغما برده شده و دولتمردان وقت تنها به فكر عيش و نوش خويش هستند و توجهي به كشور و مردم ندارند، سعادت و رهايي از چنگال ظلم و بيعدالتي را در آرمانهاي بلند امام يافتند و نهضت اسلام خواهي و عدالت طلبي امام را با دل و جان همراهي كردند و به تعبير زيباي شهيد مطهري نداي امام خميني (ره) از قلب فرهنگ و از اعماق تاريخ و از ژرفاي روح اين ملت بر ميخاست، مردمي كه در طول چهارده قرن حماسه محمد، علي، زهرا، حسين، زينب، سلمان، ابوذر... و صدها هزار زن و مرد ديگر را شنيده بودند و اين حماسهها با روحشان عجين شده بود، بار ديگر همان نداي آشنا را از حلقوم اين مرد شنيدند علي را و حسين را در چهره او ديدند او را آينه تمام نماي فرهنگ خود كه تحقير شده بود تشخيص دادند، امام چه كرد؟ او به مردم شخصيت داد، خود واقعي و هويت اسلامي آنها را به آنان بازگرداند، آنها را از حالت خودباختگي خارج كرد اين بزرگترين هديهاي بود كه رهبر به ملت داد او توانست ايمان از دست رفته مردم را به آنها بازگرداند و آنها را به خودشان مؤمن كند.»[3]