ادوار تاريخي حديثِ شيعه از چهار جهت با ادوار تاريخي حديثي اهل سنت متفاوت است كه عبارتند از:1. همانگونه كه در بررسي نخستين دوره از ادوار حديثي اهل سنت؛ يعني دوره ممانعت از تدوين حديث تبيين شد، ممناعت حديث از سوي پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و اهل بيت ـ عليه السّلام ـ و نيز محدّثان شيعه محكوم بوده و محققان شيعه آن را دستآويزي براي اهداف سياسي خلفا و مخالفت با اهل بيت ـ عليه السّلام ـ ارزيابي كردهاند، از اين رو عصري با عنوان دوره ممانعت با تدوين حديث در تاريخ حديث شيعه يافت نميشود.به عبارت روشنتر تاريخ حديث شيعه تا عصر رسالت و امامت از اتصال كاملي برخوردار بوده و هيچ حلقهاي از آن نيافتاده است. به همين دليل نخستين دوره تاريخي حديث شيعه را نخستين نگاشتههاي حديثي تشكيل ميدهد، البته با اين تفاوت كه نخستين نگاشتههاي حديثي اهل سنت حداقل يك سده با عصر رسالت فاصله دارد، اما نخستين نگاشتههاي حديث شيعه با عصر رسالت و امامت كاملاً متّصل است.2. گردآوردندگان جوامع حديثي اوليه اهل سنت آنها را براساس سنت شفاهي فراهم آوردند. در حقيقت بخاري و مسلم از روي شنيدههاي روايي كه از طريق اساتيد به آنان منتقل شد به تدوين صحيحين پرداختند، اما گردآورندگان جوامع اوليه حديثي شيعه با سنّّت مكتوب روبرو بودهاند كه ما آن را با عنوان اصول اربعمأه ميشناسيم و از آن با عنوان شكلگيري ميراث روايي شيعه در قالب اصول اربعمأه و دوره دوم از ادوار تاريخ حديث شيعه ياد ميكنيم. اين دوره از اختصاصات تاريخ حديث شيعه است.3. با توجه به اتصال حلقات حديث شيعه و نيز تكيه داشتن آن بر سنت مكتوب و نظارت اهل بيت ـ عليه السّلام ـ بر عموم مكتوبات حديثي، پديده وضع و جعل در مقايسه با حديث اهل سنت، به صورت محدودي در حديث شيعه راه يافته است. اين امر پيراستن منابع روايي شيعه از احاديث جعلي را از نگاه محدّثان شيعي در مقايسه با آنچه از نگاه محدثان اهل سنت مشهود است، با ضرورت كمتري مواجه ساخته و بدين خاطر ما به دوره تنقيح جوامع روايي در تاريخ حديث شيعه برنميخوريم. هرچند تلاشهايي محدود؛ هم چون تدوين كتاب «الأخبار الدخيله» از علامه شوشتري در دوران معاصر انجام گرفته و خود بر ضرورت پيراسته ساختن كامل ميراث روايي شيعه پاي ميفشريم.4. بايد اذعان كرد كه دانشهاي تخصصي حديث؛ همچون اصطلاحات حديثي، براي برخورد با بحرانها و ضعفهاي سندي و متني روايات بيشتر در بستر تاريخ حديث اهل سنت شكل گرفته و آنچه در تاريخ شيعه انجام گرفته ناظر به تحقيقات عالمان اهل سنت است و براي پر كردن خلا اين دانشها در فرهنگ شيعي بوده است. البته علم رجال و فقه الحديث از اين امر مستثناست. از اينرو در بررسي ادوار تاريخ حديث شيعه دورهاي را براي شكلگيري اين دانشها اختصاص ندادهايم. بر اين اساس ادوار تاريخ حديث شيعه را به هشت دوره به شرح ذيل ميتوان تقسيم كرد:الف. فراهم آوردن نخستين نگاشتههاي حديثي؛ب. شكلگيري ميراث روايي شيعه در قالب اصول اربعمأه؛ج. دوره تدوين جوامع اوليه حديثي شيعه ؛د. دوره تكميل جوامع حديثي؛هـ. دوره تبيين جوامع روايي؛و. دوره تنظيم جوامع روايي؛ز. دوره ركود دانشهاي حديثي؛ح. دوره شكوفايي علوم حديث؛علي نصيري، حديث شناسي،ج1، ص185