3. سياستهاي بين المللي
از سوي ديگر، رابطه آمريكا و پاكستان از زمان بروز بحران غذايي پاكستان در 1953م، با كمك آمريكا به اين كشور، گرم تر شد و مناسبات دو كشور توسعه يافت. در 1954م، موافقت نامه كمكهاي دفاعي دوجانبه ميان آنها به امضا رسيد و به دنبال آن، پاكستان به پيمانهاي «سيتو» و «سنتو» پيوست. با بروز جنگ ميان چين و هند در 1962 و سرازير شدن اسلحه از سوي آمريكا به هند، اختلاف اين دو كشور بالا گرفت و روابط اين دو كشور به حال تعليق درآمد و با بروز جنگ ميان هند و پاكستان نيز در اقدامي تلافي جويانه از سوي آمريكا، ارسال اسلحه به پاكستان تحريم گرديد. با توقّف كوتاه جانسون، رئيس جمهور آمريكا، در كراچي در 1967 اين رابطه كمي بهتر شد و با سفر نيكسون در 1969 اين رابطه گرم تر و منجر به بستن توافق نامههاي جديد شد. بوتو در 1973 و 1975 (اين بار به عنوان نخستوزير) به آمريكا سفر نمود و سطح روابط را ارتقا بخشيد كه هدف از آن رفع تحريم ارسال سلاح به پاكستان بود.در آخرين سالهاي دهه 1970 تحولات بزرگ و شگفت انگيزي در كشورهاي همسايه پاكستان رخ دادند كه صحنه داخلي پاكستان را به شدت متأثر ساختند. در 26 آوريل 1978 كودتاي كمونيستي در افغانستان به وقوع پيوست كه در نهايت، منجر به اشغال افغانستان توسط شوروي (سابق) در دسامبر 1979 شد. همزمان با آن، در كشور همسايه غربي پاكستان، انقلاب اسلامي ايران به رهبري امام خميني(قدس سره) در فوريه 1979 به پيروزي رسيد كه مستحكم ترين پايگاه آمريكا در خاورميانه (پس از اسرائيل) را متلاشي ساخت. وقوع اين دو حادثه عظيم در منطقه، توازن قوا در دوران جنگ سرد را به سود اتحاد جماهير شوروي (سابق) در جنوب آسيا بر هم زد؛ چنان كه نفوذ گروههاي چپ هوادار شوروي در دو ايالت «سرحد» و «بلوچستان» پاكستان، در حد نگران كننده اي افزايش يافته بود و دولت ضياءالحق بيم آن داشت كه شوروي در آينده از اين دو ناحيه به سوي پاكستان پيش روي كند.[1]. «پاكستان؛خشونت سياسي مذهبي مافيايي»،ترجمه ك.فخر طاولي،مجله ترجمان سياسي،ش8(سال چهارم)،ص22.[2]. علي مرتضي زيدي، علل تفرقه گرايي در پاكستان، پايان نامه كارشناسي ارشد، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، 1375، ص 184.[3]. قاسم صافي، پيشين، ص 169.[4]. محمّداكرم عارفي، پيشين، ص 90.[5]. همان، ص 145.[6]. غزاله نظيف كار و حسين نوروزي، پيشين، ص 171.[7]. همان، ص 190.[8]. شهين دخت كامران مقدّم، پيشين، ص 117 و 118.[9]. غزاله نظيف كار و حسين نوروزي، پيشين، ص 190ـ191.[10]. جان ال. اسپوزيتو، پيشين، ص 210ـ211.