آيا انحصار امامت در يك خاندان با عدالت سازگار است
با توجه به اينكه همه اقوام و طوايف نياز به معصوم دارند چرا امامان معصوم ـ عليهم السلام ـ از اعراب بودند و در بين ديگر طوايف نبوده اند آيا اين در حق ديگر طوايف ظلم نيست و آيا انحصار امامت در يك خاندان با عدالت سازگار است در حاليكه عجم ها بيشتر از ائمه پيروي مي كنند نسبت به اعراب؟پاسخ
پاسخ را در قالب نكته هاي زير بيان مي كنيم:1. «امامت در زبان عرب به معناي پيشوايي و رهبري است... بنابراين در تعريف امامت كلي و حقيقي بايد چنين گفت: امامت يعني پيشوايي و زمامداري كلي در تمام امور ديني و دنيوي. در تحقيق مصداق امامت پيشواي عملي لازم است، لفظ امام و پيشوا را به هر رئيسي نمي توان اطلاق كرد بلكه در صورتي مي توان اين كلمات را به طور حقيقت بر شخصي گفت كه به دستور دادن و راهنماي تنها، اكتفا نكند بلكه خودش در عمل كردن به كارهاي نيك پيش بيفتد و قولاً و عملاً ملت را رهبري كند.»[1]«از طرفي در احراز مقام امامت استعداد ذاتي و صفا و نورانيت باطني لازم است و هر كسي نمي تواند به آن مقام شامخ مفتخر گردد و به همين جهت حضرت ابراهيم وقتي با چشم باطن ملكوت آسمان و زمين را مشاهده نمود و به مرتبة يقين رسيد، سپس به واسطة ابتلاء به آتش نمرود و داستان ذبح اسماعيل و چيزهاي ديگر مورد آزمايش و امتحان قرار گرفت... از جانب خدا وحي شد كه تو را به مقام امامت ارتقاء خواهيم داد.»[2]امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: «خداوند متعال، انسان هايي را از فرزندان آدم انتخاب كرد و تولد آنها را پاك و بدن هاي آنان را پاكيزه گردانيد و آنها را در پشت مردان رحم زنان در حفظ خويش قرار داد، نه به جهت طلبي كه از خداوند داشته باشند، بلكه از آن جا كه خداوند در هنگام خلقت مي دانست كه از او فرمانبرداري مي كنند و او را عبادت مي نمايند و هيچ گونه شركي نسبت به او روا نمي دارند، پس اينان به واسطه فرمان برداري از خداوند، به اين كرامت و منزلت والا در نزد خداوند نايل شده اند.»[3] بنابراين امامان معصوم داراي اراده بشري مي باشند و براي تحصيل هر چه بيشتر مقامات معنوي، به سعي و تلاش مي پردازند و از طرفي چون خداي متعال به قابليت امامان براي تحليل مقامات معنوي و شايستگي آنان براي عهده داري مسئوليت هدايت جامعه آگاهي دارد آنان را براي امر امامت انتخاب مي كند يعني در حقيقت همان قابليت و شايستگي آنان است كه موجب انتخاب آنان براي امامت شده است. آيات و رواياتي نيز به اين دو واقعيت گواهي مي دهند. قرآن كريم مي فرمايد: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ»؛[4] و چون شكيبايي كردند و به آيات ما يقين داشتند برخي از آنان را امام قرار داديم كه به فرمان ما (مردم را) هدايت مي كردند.»در دعاي ندبه آمده است: «بعد از آن كه بر آنها شرط كردي نسبت به دنيا و زينت و زيورها زهد بورزند، آنان نيز اين شرط را پذيرفتند و دانستي كه آنان به آن شرط وفا دارند؛ پس آنها را پذيرفتي و به خود نزديك ساختي و ياد بلند و ستايش ارجمند را براي ايشان پيش فرستادي و فرشتگانت را بر آنان فرو فرستادي و به وحي خود آنان را گرامي داشتي و...»خلاصة سخن چون در احراز مقام امامت، استعداد ذاتي و صفا و نورانيت باطني لازم است و امامان معصوم نيز اين لياقت و شايستگي ها را داشتند و به آيات الهي يقين داشتند خداوند عادل نيز آنان را به عنوان امام و خليفة خودش انتخاب كرد و اين نحو انتخاب هرگز ظلم نيست هر چند همه را از يك خانواده انتخاب كند چرا كه صفا و شايستگي باطني معيار است نه عرب و يا عجم بودن و يا... و اگر خداي بزرگ امامان معصوم را با آن همة درخشندگي به عنوان امام انتخاب نمي كرد و افرادي بي لياقت را امام مي كرد جاي اين پرسش باقي بود كه چرا آنان را خليفه خود قرار نداد؟!2. عرب بودن امامان معصوم يك جريان طبيعي است، زيرا هر سخنور و دانشمندي مطالب خويش را با زبان مخاطبان خود بيان مي كند و مي نويسد. خداوند متعال نيز در ارسال پيامبران و ابلاغ پيام هاي خويش، همين رويه را تأييد كرده و به كار گرفته است؛ «وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ بِلِسانِ قَوْمِهِ...»؛[5] ما هيچ فرستاده اي را جز با زبان مردمش نفرستاديم...» بنابراين اگر امامان معصوم عرب زبان نبودند جاي آن داشت سؤال شود چرا خداوند بزرگ براي مخاطبان و شنوندگان عرب زبان امام غير عرب زبان فرستاده است؟!از طرفي امامان معصوم پيرو رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ بودند و مسائلي را بيان مي كردند كه به عنوان ارث به آنان رسيده بود و يا از قرآن استفاده مي شد؛ و هم وجود مقدس پيامبر عرب زبان بودند و هم قرآن كريم در قالب زبان عربي نازل شده بود و امامي كه بناست بعد از رسول الله مفسر و مبين قرآن باشد آنهم قرآني كه عربي است زيبنده بود او نيز آشنا به لغت عرب و راز و رمزهاي آن باشد و با زبان روز راز و رمزهاي قرآني را براي مخاطبانش بيان نمايد.«بر اين اساس اگر قرآن را هم به زباني، جز زبان عربي نازل مي كرد، جاي آن داشت كه از حكمت نزول قرآن به آن زبان سؤال شود و گفته شود: با آن كه مخاطبان نخستين اين پيام، عرب زبان هستند، چرا اين پيام به زبان عربي نازل نشده است؟»[6]خلاصه سخن: امام شدن به نورانيت و استعداد ذاتي در حد امامت نيازمند است و چون استعداد و صفاي باطني امامان در اين حد بوده است طبق پيمان الهي به امامت رسيده اند و اين شيوة نصب امام هرگز ظلم نيست زيرا امامان لياقت امر امامت را داشته اند و افراد با لياقت اگر در سمتي گذاشته شوند و به مقام و منزلتي مطابق با شايستگي كه دارند برسند نسبت به سايرين هيچ گونه ظلمي روا داشته نشده است.به بياني ديگر با انتخاب ائمه براي مقام امامت حقي از ديگران از بين نرفته است تا سر از ظلم در بياورد. و اگر عجم ها هم بيشتر از عرب ها از ائمه پيروي مي كنند، اين حق را ايجاد نمي كند كه پس امامان نيز بايد از ميان عجم ها انتخاب شود زيرا انتخاب و نصب امامان از طرف خداوند طبق معيارهاي ديگري است. و به يقين چون معيارهاي خداوند در امر امامت بر اساس استعداد ذاتي و تلاش و كوشش امامان معصوم در راه دين و صراط مستقيم است با عدل الهي سازگاري كامل دارد و هرگز بوي ناعدالتي نمي دهد.
براي آگاهي بيشتر به كتاب پرسش ها و پاسخ هاي محمدرضا كاشفي، ج 6، و نيز بررسي مسائل كلي امامت آيت الله اميني مراجعه شود.امام باقر ـ عليه السلام ـ به جابر فرمود:اولين مخلوق، حقيقت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ و معصومين است.بحارالانوار، ج 61، ص 142
[1] . ابراهيم اميني، بررسي مسائل كلي امامت، چاپ هشتم، انتشارات شفق، قم، ص 27.[2] . همان، ص 47.[3] . مجلسي، بحارالانوار، ج 10، ص 170.[4] . سجده، آيه 24.[5] . ابراهيم، (14)، آيه 4.[6] . محمدرضا كاشفي، پرسش ها و پاسخ ها، ج 6، تنظيم و نظارت، نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاهها، ناشر دفتر نشر معارف، چاپ اول، ص 121.