مطالبات مردمي در شعارهاي انقلابي
طي سالهاي اخير كتابها، مقالات و سخنان متعددي درباره ناديده انگاشتن انگيزه هاي ديني مردم در جريان مبارزات مرتبط به فرآيند انقلاب اسلامي منتشر شده است. وجه غالب اين آثار درصدد هستند تا حركت آگاهانه مردم در تحقق مطالبه آرمان تشكيل حكومت اسلامي را ساخته و پرداخته دستگاه تبليغاتي نظام عنوان نموده و آن را فاقد ادله تاريخي توصيف نمايند. برخي از اين كتب به صراحت انگيزه اصلي مردم را مطالبات اقتصادي، تلاش براي رسيدن به الگوهاي زندگي غربي از جمله دموكراسي، جامعه مدني و ... و يا احياي گزاره هاي باستاني و ملي گرايانه را عامل اصلي وقوع انقلاب بر مي شمارند و در كنار آن با حذف و يا كمرنگ نمودن نقش دين و دين داري و متدينين در روند انقلاب، رويكرد كشور از بدو پيروزي انقلاب در سال 57 را ناشي از موج سواري روحانيت و متدينين از فضاي عمومي جامعه و سوء استفاده از شخصيت كاريزماتيك امام ـ رحمه الله ـ مي خوانند كه با استفاده از اين دو عامل شعارهاي ديني گروه اندكي به عنوان خواست اكثريت معرفي و مبناي شكل گيري بنيادها و سياست گذاري هاي نظام جديد گرديد.نكته جالب اين جا است كه هيچ يك از مدعيان نظرات فوق تا كنون مستند تاريخي قابل اتكايي ارائه نداده اند، بلكه بر مبناي اتكا به نظريه پردازي هاي ذهني رايج در محافل روشنفكري وابسته فقط به تحليل سازي پرداخته اند. علل و عوامل سقوط رژيم پهلوي عنوان پژوهش ارزشمندي است از علي اكبر معلم كه با تأكيد بر نقش كار ويژه هاي الگو به تحليل چرايي انقلاب اسلامي و فروپاشي رژيم پهلوي پرداخته است. بخشي از اين پژوهش ارزشمند با عنوان گزارش بررسي مطالبات و خواسته هاي مردم در سال هاي 1356 ـ 1357 به بررسي و تبيين مطالبات مردم با استناد به مشخصات مردمي پرداخته است. چرا كه شعار ها مهمترين ابزار بيان مطالبات در فرآيند انقلاب ها محسوب مي شود.اين پژوهش مجموع شعار ها را در سه حوزه مذهب گرايي، ايران گرايي و غرب گرايي تفكيك نموده است كه بر مبناي اين تفكيك به وضوح مي توان به ميزان جايگاه سه مولفه فوق در اهداف و مطالبات واقعي مردم پي برد:
معيار شناخت
اهداف و مطالبات مردم را مي توان از بيانات و پيام هاي شخصيت هاي اصلي انقلاب، به خصوص از سخنان و پيام هاي رهبر كبير انقلاب، حضرت امام خميني ـ رحمه الله ـ و هم از شعارهاي دوران انقلاب، به روشني دريافت نمود. در واقع شعارهاي مردم در دوران انقلاب، عصاره و تجلي خواسته هاي مردم به حساب مي آيد و شعارهاي انقلاب، همان علائم و ويژگي هاي انقلاب است؛ يعني، ايدئولوژي و ماهيت انقلاب در شكل ساده اش، در شعارهاي متناسب با زمان و مكان، متجلي مي شود؛ اگر چه شعارهاي انقلاب داراي سيري منطقي بود و طبيعي است كه شعارهاي انقلاب در آغاز، اوج و در بحبوحه تغيير نظام با يكديگر متفاوت باشند؛ در عين حال شعارهاي انقلاب بيانگر احساسات، عواطف، خواسته ها و مطالبات مردم است.[1]مردم به طور معمول با شعار دادن در خيابان ها و راهپيمايي ها، حمل پلاكاردها، نوشتن شعار بر روي ديوار ها و معابر عمومي، سعي داشتند تا اهداف و مطالبات خود را به نحو احسن به مخاطبان برسانند؛ پس در اين بررسي، شعارهايي مورد توجه است كه در اجتماعات عمومي، اظهار و بر ديوارها و پلاكارد ها نوشته مي شد.در بررسي مذكور سعي خواهد شد تا با روش تحليل محتوا، شعارهاي دوران انقلاب و مطالبات مردم بررسي شود تا پس از شمارش و ثبت كليد واژه ها، در سه الگوي فرهنگ سياسي، مذهب گرايي، ايران گرايي و غرب گرايي طبقه بندي گردد.
در اين جا لازم است جدول هاي كليد واژه ها به تفكيك سه الگوي مزبور تبيين و پس از آن با توضيح جدول هاي شمارش و ثبت واژه ها، به تجزيه و تحليل داده ها و پيامد هايي كار ويژه حفظ الگو از طريق جامعه پذيري سياسي در رژيم محمد رضا پهلوي پرداخته شود.
1. توضيح و تبيين كليد واژه هاي مربوط به سه الگوي مزبور
در اين قسمت به توضيح مختصري از مفاهيم و كليد واژه هاي مربوط به هر يك از سه الگوي فرهنگ سياسي مذهب گرايي، ايران گرايي و غرب گرايي در زمان محمد رضا پهلوي در سال هاي 1356 و 1357 بر اساس روش تحليل محتوا، پرداخته خواهد شد.توضيح كليد واژه هاي مذهب گرايي
كليد واژه هاي موجود در جدول شماره 4-1 مبين سمت گيري و مطالبات مردم درباره الگوي مذهب گرايي است. اين دسته از كليد واژه ها با توجه به رفتار مذهبي مورد توافق جامعه و ادبيات آن روز و استخدام مفاهيم جهت مشي مذهبي، انتخاب شده اند؛ در حقيقت اين واژه ها بيان كننده خواسته هاي مردم در دوران انقلاب اسلامي در سال هاي 1356 و 1357 درباره الگوي مذهب گرايي است.در بررسي حاضر نگاه به كليد واژه ها و ميزان تكرار آن ها و از طرف ديگر، نگرش به پيامي است كه در شعار ها و ديوار نوشته هاي مزبور وجود دارد.كليد واژه هاي الگوي مذهب گرايي عموماً بدون هيچ گونه تعبير و تفسيري مي توانند معرف و مبين حركت مردم به سمت الگوي مذهب گرايي باشند؛ پس استعمال اين واژه ها از سوي مردم با نظر موافق به نوعي تبليغ مباني اسلام و مذهب شيعه است. در واقع، هر چه از اين واژه ها بيشتر استفاده شود، به معناي آن است كه مردم بيشتر به سمت مذهب گرايي در حركتند و هر چه، تعداد استفاده از اين واژه ها كمتر باشد به معناي آن است كه مردم كمتر به سمت مذهب گرايي حركت كرده اند.بنابر اين، با شمارش و ثبت فراواني كليد واژه هاي مذكور بر اساس شعارها و ديوار نوشته هاي انقلاب اسلامي، با روش تحليل محتوا، مي توان حركت هاي مردم را به سمت الگوي مذهب گرايي در سال هاي 1356 و 1357 تعيين و تحليل نمود.
1-2. كليد واژه هاي مربوط به الگوي ايران گرايي
جدول شماره 4-2: جدول مفاهيم و كليد واژه هاي مربوط به الگوي ايران گرايي، در شعارها و ديوار نوشته هاي انقلاب اسلامي در سال هاي 1356 و 1357.توضيح كليد واژه هاي ايران گرايي
كليد واژه هاي مندرج در جدول 4-2 نشان دهنده خواسته هاي مردم در دوران انقلاب اسلامي در سال هاي 1356 و 1357 در خصوص الگوي ايران گرايي است. اين دسته از واژه ها با توجه به رفتار مورد توافق جامعه و ادبيات آن روز استخدام مفاهيم مزبور جهت مشي ايران گرايي، انتخاب شده اند.كليد واژه هاي الگوي ايران گرايي، مفاهيمي هستند كه بدون تغيير و تفسير خاصي، سمت گيري مردم را به سوي الگوي ايران گرايي نشان مي دهند. پس، استفاده از كليد واژه هاي انتخابي براي اندازه گيري از الگوي ايران گرايي با نظر موافق به نوعي تبليغ فرهنگ ايران گرايي به حساب مي آيد. بنابر اين، هر چه استفاده از اين واژه ها بيشتر باشد، سمت گيري مردم و مطالبات آنان نيز درباره ايران گرايي بيشتر خواهد بود. در نتيجه، با شمارش و ثبت فراواني كليد واژه هاي ايران گرايي بر اساس شعار ها و ديوار نوشته هاي انقلاب اسلامي، حركت مردم به سوي ايران گرايي و خواسته هاي ايران گرايي آنان، اندازه گيري خواهد شد.1-3 كليد واژه هاي مربوط به الگوي غرب گرايي
توضيح كليد واژه هاي غرب گرايي
كليد واژه هاي مندرج در جدول 4-3 بدين جهت انتخاب شده اند كه مي توانند سمت گيري نيروي اجتماعي و مردم را به سوي فرهنگ غرب گرايي در دوران انقلاب اسلامي نشان دهند. كليد واژه هاي مزبور با توجه به ادبيات زمان انقلاب در سال هاي 1356 و 1357 و با توجه به رفتار مورد توافق جامعه و استخدام اين كلمات به منظور توضيح فرهنگ غرب گرايي انتخاب شده اند.برخي از كليد واژه ها و مفاهيم مربوط به الگوي غرب گرايي، بدون تعبير و تفسير خاصي با صراحت نشان دهنده سمت گيري مردم به سوي فرهنگ غرب گرايي است؛ مثل فرهنگ غربي، شبيه سازي ايرانيان به اروپاييان، توسعه به شكل غربي، تشبيه ايران به اروپا و آمريكا، ذكر افتخارات غرب و اروپا، ملل متمدن و استخدام كارشناسان و نيروهاي غربي و هدايت امور داخلي از طريق آنان؛ بنابراين در صورت استفاده و به كارگيري مثبت و با نظر موافق مردم از واژه هاي مذكور مي توان نتيجه گيري كرد كه نيروي اجتماعي خواهان فرهنگ غرب گرايي است و در صورت عدم استفاده از اين مفاهيم و كليد واژه ها و يا استفاه منفي و يا نظر مخالف از اين واژه ها مي توان نتيجه گيري نمود كه مردم با الگوي غرب گرايي موافق نيستند و يا عليه الگوي غرب گرايي در حركتند.اما با تعبير و تفسير بعضي از كليد واژه هاي مندرج در جدول شماره 4-3 ، مي توان ميزان حركت و مطالبات مردم را درباره الگوي غرب گرايي اندازه گيري كرد؛ مثل آزادي زنان، مردم، تجدد، تحول اجتماعي،جامعه نوين، جامعه مترقي، تمدن بزگ ، دموكراسي و مدرنيسم؛ اين دسته از كليد واژه ها با توجه به روح حاكم بر جامعه آن روز و با عنايت به هدف استفاده كنندگان از آن ها، مبين حركت مردم به سوي الگوي غرب گرايي خواهد بود؛ ولي استفاده از اين واژه ها با نظر مخالف مي تواند نشان دهده ضديت مردم با فرهنگ غرب گرايي باشد.1. تجزيه و تحليل و تفسير داده هاي مربوط به مطالبات و خواسته هاي مردم
پس از توضيح و تبيين كليد واژه هاي مربوط به سه الگوي مذهب گرايي، ايران گرايي و غرب گرايي براي اندازه گيري خواسته هاي مردم درباره سه الگوي مذكور، اينك به تجزيه و تحليل و تفسير داده ها پرداخته مي شود.پس از تعيين كليد واژه ها و محتواي مورد بررسي، فراواني كليد واژه هاي مربوط به هر يك از سه الگوي مذكور بر اساس شعارها و ديوار نوشته هاي انقلاب اسلامي در سال 1356 و 1357 استخراج و طبقه بندي مي شود. البته به منظور تسهيل در تصوير داده ها، درصدهاي هر يك نيز به صورت سرجمع تعيين مي گردد. در اين قسمت پس از ارائه جدول شمارش و ثبت تعداد كليد واژه ها در سه الگوي مذكور به تفكيك شعارهاي انقلاب اسلامي و ديوار نوشته هاي انقلاب اسلامي، به تجزيه و تحليل آن ها مي پردازيم.2-1. جدول شمارش و ثبت كليد واژه ها و مفاهيم به كار برده شده در شعارهاي انقلاب اسلامي و جدول وضعيت تعداد كل كليد واژه ها و مفاهيم به كار برده شده و درصد آن ها در شعارهاي انقلاب اسلامي در سال هاي 1356 و 1357.
دو نكته قابل توجه
1. به منظور حفظ اصول ارزشيابي و رعايت ثابت بودن شاخص ها (سه الگوي فرهنگي مذهب گرايي، ايران گرايي و غرب گرايي)، در انجام مقايسه بين سمت گيري محمد رضا پهلوي و خواسته ها و مطالبات مردم، تعداد كل واژه ها در سه الگوي مذكور، مبناي انجام محاسبه و در صدگيري است.2. از آن جا كه در بررسي واژه ها و مفاهيم موجود در شعارهاي انقلاب اسلامي، تعداد قابل توجهي از واژه ها وجود دارند كه مي توانند در تحليل و تفسير داده ها و در آزمون فرضيه، كمك شاياني به نگارنده بنمايند؛ بنابر اين، اين دسته از واژه ها و مفاهيم تحت دو عنوان نفي فرهنگ استبدادي و نفي فرهنگ استعماري غرب و شرق شمارش و ثبت شده اند؛ در نتيجه، تعداد كل واژه ها در دو عنوان اخير، مبناي انجام محاسبه و درصدگيري براي اين دو قسمت قرار مي گيرد.تجزيه و تحليل و تفسير داده هاي مربوط به شعار هاي انقلاب اسلامي
با توجه به محتواي جدول شماره 4-4 و 4-5 مطالبات مردم در دوران انقلاب و در سال هاي 1356 و 1357 به تفكيك هر يك از سه الگوي مذهب گرايي، ايران گرايي و غرب گرايي، به خوبي قابل مشاهده و اندازه گيري است.با ملاحظه جدول شماره 4-4 و جدول 4-5 روشن مي شود كه خواسته هاي مردم در مورد الگوي مذهب گرايي با 07/74 درصد، بيشترين درصد از مطالبات مردم را به خود اختصاص داده است. و مطالبات مردم در خصوص الگوي ايران گرايي با 93/25 درصد كم ترين درصد از مطالبات مردم را به خود اختصاص داده است. همان گونه كه در جدول هاي مذكور به تصوير كشيده شده است، مردم درباره حفظ الگوي غرب گرايي، هيچ گونه خواسته و مطالبه اي از خود نشان نداده اند.با مطالعه دو جدول مذكور مي توان گرايش و خواسته مردم را درباره ضديت با استبداد و استعمار، اندازه گيري و بيان نمود. مردم در شعارهاي انقلاب در سال هاي 1356 و 1357 با شعارهايي نظير: مرگ بر شاه، شاه كثيف، شاه خائن، سگ هار، مرگ بر بختيار، مرگ بر ساواك، به ميزان 94/85 درصد خواهان نفي استبداد و سلطنت استبدادي محمد رضا شاه شده بودند همچنين مردم با شعارهايي نظير: مرگ بر آمريكا، مرگ بر شوروي، مرگ بر اسراييل مرگ بر انگليس، مرگ بر چين، به ميزان 06/14 درصد خواستار نفي سلطه بيگانگان و استعمار از كشور شده بودند. اين مطلب نشان مي دهد كه مردم هم با فرهنگ استبدادي مبارزه مي كردند و هم با فرهنگ استعماري و نيز مخالف وابستگي رژيم شاه به بيگانه بودند.با عنايت به صفر بودن مطالبه مردم درباره الگوي غرب گرايي و خواسته 06/14 درصد مردم در نفي فرهنگ استعماري و وابستگي رژيم محمد رضا پهلوي به بيگانگان، مي توان نتيجه گيري نمود كه جامعه ايراني نه تنها آماده پذيرش فرهنگ غربي نبوده، بلكه با حضور آن ها نيز اظهار مخالفت مي كرده است.در ضمن، مطالبه 94/85 درصد مردم درباره الگوي مذهب گرايي ناشي از عمق پيوستگي ايرانيان با فرهنگ و الگوي مذهبي و نشان دهنده غير قابل تفكيك بودن فرهنگ ايراني از فرهنگ اسلامي مي باشد.2-2 جدول شمارش و ثبت تعداد كليدواژه ها و مفاهيم به كار برده شده بر ديوار نوشته هاي انقلاب اسلامي و جدول وضعيت تعداد كل كليدواژه ها و مفاهيم به كار برده شده و درصد آن ها بر ديوارنوشته هاي انقلاب اسلامي در سال هاي 1356 و 1357.دو نكته قابل توجه
1. به منظور حفظ اصول ارزشيابي و رعايت ثابت بودن شاخص ها (سه الگوي فرهنگي مذهب گرايي، ايران گرايي و غرب گرايي)، در انجام مقايسه بين سمت گيري محمد رضا پهلوي و خواسته ها و مطالبات مردم، تعداد كل واژه ها در سه الگوي مذكور، مبناي انجام محاسبه و درصد گيري است.2. از آن جا كه در بررسي واژه ها و مفاهيم موجود در شعارهاي انقلاب اسلامي، تعداد قابل توجهي از واژه ها وجود دارند كه مي توانند در تحليل و تفسير داده ها و در آزمون فرضيه، كمك شاياني به نگارنده بنماياند؛ بنابر اين، اين دسته از واژه ها و مفاهيم تحت دو عنوان نفي فرهنگ استبدادي و نفي فرهنگ استعماري غرب و شرق شمارش و ثبت شده اند؛ در نتيجه، تعداد كل واژه ها در دو عنوان اخير، مبناي انجام محاسبه و درصدگيري براي اين دو قسمت قرار مي گيرد.تجزيه و تحليل و تفسير داده هاي مربوط به ديوار نوشته هاي انقلاب اسلامي
خواسته ها و مطالبات مردم در دوران انقلاب اسلامي و در سال هاي 1356 و 1357 به تفكيك هر يك از سه الگوي مذهب گرايي، ايران گرايي، و غرب گرايي، در جدول شماره 4- 6 و 4- 7 به خوبي قابل مشاهده و اندازه گيري است.محتواي جدول هاي مذكور كه بر اساس ديوار نوشته هاي انقلاب اسلامي و به روش تحليل محتوا، تهيه شده است، خواسته مردم در الگوي مذهب گرايي با 68/54 درصد، بيش ترين درصد و در خصوص الگوي ايران گرايي با 32/45 درصد داراي رتبه دوم مي باشد؛ اما مردم درباره الگوي غرب گرايي هيچ گرايشي از خود نشان نداده اند.با مشاهده جدول شماره 4- 6 و 4- 7 روشن مي شود كه مردم و نيروي اجتماعي با 56/65 درصد خواستار نفي فرهنگ استبدادي و با 44/34 درصد خواهان نفي فرهنگ استعمار غرب و شرق در دوران انقلاب اسلامي بوده اند.
با توجه به صفر بودن خواسته مردم درباره الگوي غرب گرايي بر اساس بررسي ديوار نوشته هاي انقلاب و مطالبه 44/34 درصد نيروي اجتماعي در نفي فرهنگ استعمار غرب و شرق، مي توان نتيجه گيري كرد كه مردم نه تنها با فرهنگ غرب گرايي موافق نبوده اند، بلكه 44/34 درصد با وابستگي رژيم محمد رضا به بيگانگان و با فرهنگ غرب گرايي مخالف بوده اند.با توجه به درصد بيشتر مطالبه مردم در خصوص فرهنگ مذهب گرايي، مي توان ادعا نمود كه فرهنگ مذهب گرايي به گونه اي در فرهنگ ايران گرايي مردم ايران عجين شده است كه غير قابل تفكيك به نظر مي رسد؛ اگر چه ممكن است در صد بالاي مطالبه مردم در شعارها و ديوار نوشته هاي انقلاب اسلامي ناشي از تلاش گسترده دولت محمد رضا پهلوي در مبارزه با ارزش ها و باورهاي مذهبي مردم بوده باشد.2-3. جدول وضعيت تعداد كل كليدواژه ها و مفاهيم به كار برده شده و درصد آن ها در شعارها و بر ديوار نوشته هاي انقلاب اسلامي در سال هاي 1356 و 1357.تجزيه و تحليل و نتيجه گيري از بررسي مطالبات و خواسته هاي مردم در سال هاي 1356 و 1357 درباره سه الگوي فرهنگ سياسي مزبور با عنايت به جداول شماره 4- 4 تا 4- 8، مطالبات و خواسته هاي نيروي اجتماعي بر اساس شعارها و ديوار نوشته هاي انقلاب اسلامي در سال هاي 1356 و 1357 روشن و اندازه گيري شده است.با توجه به داده هاي مذكور، مردم با 07/74 درصد در شعارهاي انقلاب اسلامي و 68/54 درصد ديوار نوشته هاي انقلاب اسلامي و با ميانگين 92/61 درصد در شعارها و بر ديوار نوشته هاي انقلاب، خواستار فرهنگ مذهب گرايي بوده اند كه در صد قابل توجه و بالايي است.همچنين، مردم با 93/25 درصد در شعارها و 32/45 درصد بر ديوار نوشته ها و با ميانگين 08/38 درصد شعار ها و بر ديوار نوشته هاي انقلاب اسلامي درسال هاي 1356 و1357 ، خواهان الگوي ايران گرايي بوده اند؛ اگر چه اين درصد در مقايسه با مطالبه الگوي مذهب گرايي كمتر، ولي درصد قابل توجهي است.همان گونه كه از جداول مذكور روشن مي شود، مردم در سال هاي مورد بررسي و بر اساس شعارها و ديوار نوشته هاي انقلاب اسلامي، هيچ گونه گرايش به الگوي غرب گرايي از خود نشان نداده اند و اين مطلب بسيار مهم و معناداري در پژوهش حاضر است؛ بالاتر اين كه مردم نه تنها متقاضي فرهنگ غرب گرايي نبوده اند، بلكه با 06/14 درصد در شعار ها و با 44/34 درصد بر ديوار نوشته هاي انقلاب اسلامي در سال هاي 1356 و 1357 ، خواستار نفي فرهنگ غرب گرايي و استعمار غرب بوده اند.با بررسي تحليل محتوا از شعار ها و ديوار نوشته هاي انقلاب اسلامي در دوران انقلاب اسلامي در سال هاي 1356 و 1357 معلوم شد كه مردم و نيروي اجتماعي هيچ گرايشي به فرهنگ غرب گرايي از خود نشان نداده اند؛ اين در حالي است كه شعار ها و ديوار نوشته هاي مورد بررسي شامل همه قشر ها و گروه هاي سياسي و اجتماعي ايران در زمان انقلاب اعم از نيروي مذهبي، ملي و نيروي ماركسيستي با شقوق گرايش هاي گوناگون داخلي هر يك مي باشد.
دو نكته قابل توجه
1. به منظور حفظ اصول ارزشيابي و رعايت ثابت بودن شاخص ها (سه الگوي فرهنگي مذهب گرايي، ايران گرايي و غرب گرايي)، در انجام مقايسه بين سمت گيري محمد رضا پهلوي و خواسته ها و مطالبات مردم، تعداد كل واژه ها در سه الگوي مذكور، مبناي انجام محاسبه و درصد گيري است.2. از آن جا كه در بررسي واژه ها و مفاهيم موجود در شعارهاي انقلاب اسلامي، تعداد قابل توجهي از واژه ها وجود دارند كه مي توانند در تحليل و تفسير داده ها و در آزمون فرضيه، كمك شاياني به نگارنده بنمايند؛ بنابر اين، اين دسته از واژه ها و مفاهيم تحت دو عنوان نفي فرهنگ استبدادي و نفي فرهنگ استعماري غرب و شرق شمارش و ثبت شده اند؛ در نتيجه، تعداد كل واژه ها در دو عنوان اخير، مبناي انجام محاسبه و درصد گيري براي اين دو قسمت قرار مي گيرد.مرکز اسناد انقلاب اسلامي- انقلاب متعالي، ويژه نامه نشريه شما، دهه فجر83[1]. مركز اسناد انقلاب اسلامي، فرهنگ شعارهاي انقلا ب اسلامي، ص 7.