ديدگاه حضرت امام درباره «صدور انقلاب»
نظرات امام خميني ـ كه نه تنها سنخيت كاملي با ارزش هاي انقلاب اسلامي داشته، بلكه سمبل عيني اين ارزش ها بودند ـ موضع دقيقي دراين زمينه ارائه مي نمايند كه در متن مفاهيم خود، سه ديدگاه را به طور نسبي طرد مي نمايند.اولاً ديدگاه ناسيوناليستي به دليل آن كه پايه هاي غير ديني را وارد ارزش هاي اسلامي انقلاب مي نمايند، به طور نسبتاً آشكاري مورد نفي
امام قرار مي گيرد، چه آن كه «ايران مداري» لزوماً معادل «اسلام مداري» نبوده، بلكه به مراتب محدود تر از آن مي باشد.از سوي ديگر ديدگاه ناسيوناليستي كاملاً انفعالي بوده و هيچ گونه سنخيتي با شرايط انقلابي ندارد و محدود كردن هرگونه تحول و توسعه اي
به درون مرزهاي ملي و حركت پيرامون تحقق آن، مبين نوعي بي توجهي به جامعه ي جهاني تلقي مي شود. اعلام صريح امام مبني بر
قطعي بودن صدور انقلاب، بيانگر طرد صريح و روشن اين ديدگاه به حساب مي آيد. ثانياً طيف ديگر را نيز از آن جايي كه استفاده از هر وسيله ي
ممكني را براي نفي جامعه ي جهاني مجاز مي دانند، مطرود امام هستند؛ چه آن كه چنين ديدگاهي با سنت هاي مرسوم در دوران استعمار
مباينتي نداشته و تهاجم نظامي به كشورهاي هم جوار و سرنگون كردن قهرآميز رژيم هاي كشور هاي اسلامي و جهان سومي، ياد آور به
كارگيري شيوه هاي استعماري است. اعتقاد به انقلاب زنجيره اي با تجهيز و تقويت گروه هاي چريكي و پارتيزاني و از طريق تشويق و ترغيب
به بمب گذاري و ترور و نفي مطلق رژيم هاي موجود كه تعميق حركت توده اي را مورد توجه قرار نمي دهد، از سوي امام خميني شيوه ي غير
ممكن و نادرستي به حساب مي آيد.و برخي گروه هاي ديگر را نيز به دليل آن كه نوعي فرصت طلبي را در قاموس خود دارند و از تمهيدات قانوني و غير قانوني در شرايط مناسب
براي تحقق اهداف خود بهره برده و صدور انقلاب را نيز در اين چارچوب مورد تأييد و پذيرش قرار مي دهد، از سوي امام نفي شده و از آن جايي
كه تكيه ي اصلي اين تفكر بر محور بازسازي ملي قرار داشته و تعرض به جامعه ي جهاني را به طور محدود مورد شناسايي قرار مي دهد،
نوعي موضع گيري انفعالي به حساب مي آيد.امام ضمن طرد و نفي اين ديدگاه ها و بيان نواقص هر يك به فراخور زمان و در قالب سخن راني ها و مكتوبات خود، به معماري يك استراتژي
همه جانبه در اين راستا همت مي گمارد كه در تاريخ انقلاب هاي قرن بيستمي بي نظير است. گرچه انقلاب هاي قرن بيستم هر يك در قالب
اهداف و ارزش هاي خود به يكي از سه ديدگاه فوق تن در داده اند، ليكن انقلاب اسلامي در اين مسير با همه ي انقلاب ها متفاوت است؛ چه
آن كه امام راحل با نفي ديدگاه هاي فوق، روش و آرمان جديدي را بنيان مي نهد كه فراتر از تمامي آن ها مي باشد، از ديدگاه امام وفاداري به
ارزش هاي والاي اسلام و عمل به آن ها در اولويت قرار دارد و اسلام دين تمامي ابناي بشر است.
[1]. صدور انقلاب از ديدگاه امام خميني، مؤسسه ي تنظيم و نشر آثار امام خميني، تهران، 1376، صص 11 - 13.
[2]. همان، صص 13 - 15.