آيا در حالي كه كشور ما نيازمند و در تنگناي مسائل اقتصادي است، كمك كردن به كشورهاي فقير ديگر صحيح است؟ - پرسش: آيا در حالي كه كشور ما نيازمند و در تنگناي مسائل اقتصادي است، كمك كردن به كشورهاي فقير ديگر صحيح است؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پرسش: آيا در حالي كه كشور ما نيازمند و در تنگناي مسائل اقتصادي است، كمك كردن به كشورهاي فقير ديگر صحيح است؟ - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيا در حالي كه كشور ما نيازمند و در تنگناي مسائل اقتصادي است، كمك كردن به كشورهاي فقير ديگر صحيح است؟

پاسخ

براي تبيين بهتر مطلب ذکر مطالبي لازم است:

الف) از منظر قانون اساسي

قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران كه برگرفته از احكام نوراني اسلام و آيات قرآني و روايات ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ مي‎باشد در اين باره سخن گفته است. در مقدمة قانون اساسي چنين آمده است «قانون اساسي با توجه به محتواي اسلامي انقلاب ايران كه حركتي براي پيروزي تمامي مستضعفين بر مستكبرين بود زمينة تداوم اين انقلاب را در داخل و خارج كشور فراهم مي‎كند، به ويژه در گسترش روابط بين‎المللي با ديگر جنبش‎هاي اسلامي و مردمي مي‎كوشد تا راه تشكيل امت واحد جهاني را فراهم كند (ان هذه امتكم امة واحدة و انا ربكم فاعبدون) و استمرار مبارزه در نجات ملل محروم و تحت ستم در تمامي جهان قوام يابد» و در اصل سوم قانون اساسي در بيان وظايف دولت اسلامي در بند 16 تصريح مي‎كند: «تنظيم سياست خارجي كشور بر اساس معيارهاي اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همة مسلمانان و حمايت بي‎دريغ از مستضعفان جهان.»

آنچه از قانون اساسي ذكر شد به اندازه كافي گوياست و اين سياست، پشتوانة‌ ديني و عقلي و توجيه سياسي هم دارد كه طي چند نكته، به طور اختصار، به ‌آنها نيز اشاره مي‎شود.

ب) از نظر فرهنگ اسلام و قرآن

امت اسلامي جامعة واحدي به حساب مي‎آيد كه مرزهاي جغرافيايي، آنها را از يكديگر جدا نمي‎كند و وظايف و حقوق متقابل آنها را ساقط نمي‎سازد. قرآن كريم مي‎فرمايد: «و اين امت شما، امت واحدي است و من پروردگار شما هستم پس مرا پرستش كنيد.»[1] قرآن حتي جامعة‌بشري را امت واحده‎اي به شمار مي‎آورد كه دچار تفرقه شده‎اند و اين تفرقه را مورد سرزنش قرار مي‎دهد.[2] حضرت اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ در عهدنامه معروف خود به مالك اشتر مي‎فرمايند كه: «قلب خود را با رحمت و محبت لطف نسبت به مردم بپوشان... چرا كه آنها دو گروهند يا برادر ديني تو هستند يا در آفرينش همنوع تو هستند.[3] آيات فراواني از قرآن كريم بر انسجام و به هم پيوستگي امت اسلامي و جامعة‌بشري تأكيد مي‎كنند و به ويژه مسلمين را برادر يكديگر مي‎دانند.[4] همه اين حرف‎ها براي اين است كه روشن شود كه ناسيوناليزم و ملّي‎گرايي ريشه ديني و شرعي ندارد و افراد جامعه جهاني نسبت به هم به ويژه، مسلمين در برابر يكديگر وظايف و حقوق متقابلي دارند. در همين زمينه حضرت امام صادق ـ عليه السّلام ـ از حضرت رسول ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل مي‎كند كه فرمود: «هر كس صبح كند و نسبت به امور مسلمين بي‎اهتمام باشد مسلمان نيست.»[5]

روايات ديگري نيز به همين مضامين وجود دارند كه جهت اختصار از آوردن آنها صرف‎نظر مي‎كنيم.[6] راجع به كمك به غير مسلمانان هم آيات و رواياتي وجود دارد فقط به چند مورد اشاره مي‎كنيم. خداي متعال در سورة تحريم مي‎فرمايد: «خداوند شما را نهي نمي‎كند كه نسبت به كساني كه در امر دين با شما پيكار نكردند،‌نيكي كنيد و به عدالت با آنها رفتار كنيد.»[7] و همين طور يك مورد از مصارف زكات را هم براي آن دسته از غيرمسلماناني تعيين مي‎كند كه با دادن زكات، به اسلام گرايش پيدا مي‎كنند.[8]

در همين زمينه‌ (يعني بي‎اعتباري نژاد و مليّت از نظر اسلام) خوب است به سيره حضرت امير، علي بن ابيطالب ـ عليه السّلام ـ اشاره كنيم. «ام هاني خواهر امام علي ـ عليه السّلام ـ براي گرفتن عطايش نزد امام آمد و آن حضرت بيست درهم به او داد كنيز عجم (غيرعرب) ام هاني نيز نزد امام آمد و آن حضرت به او نيز بيست درهم داد، زماني كه امر هاني از اين امر خبردار شد، خشمگين شده و به اعتراض نزد امام ـ عليه السّلام ـ رفت، پاسخ امام ـ عليه السّلام ـ اين بود كه «در قرآن برتري عرب بر عجم را نديده‎ام.»[9] خلفاي قبل از امام ـ عليه السّلام ـ (خليفه دوّم وسوم) بين نژاد عرب و غير عرب در تقسيم بيت‎المال تفاوت گذاشته بودند و اين امر در بين اعراب يك اصل مسلّمي شده بود، حضرت اميرالمؤمنين علي‎رغم همه اعتراضات و حتي به قيمت مخالفت و پشت كردن عدّه‎اي از اصحاب به آن حضرت، از اين روش خود دست برنداشتند و فرمودند:‌آيا به من مي‎گوييد پيروزي را با ستم به دست آورم؟ و مي‎فرمودند سنّت حضرت رسول ـ صلّي الله عليه و آله ـ نيز همين است و كتاب خدا نيز به همين امر دستور مي‎دهد.

ج) با وجود فقر در كشور، كمك به ديگر كشورها چرا؟

از آنچه تاكنون گفته شد معلوم شد كه كمك‎هاي انساني مشروط به هم‎وطن بودن يا حتي هم‎كيش بودن نيست. امّا آيا كمك به ديگران (چه از سوي فرد يا جامعه) مشروط به اين است كه كمك كننده خود هيچ مشكلي نداشته باشد؟ باز هم از نظر دين مبين اسلام چنين شرطي وجود ندارد. و مكرراً‌ در قرآن كريم از كساني كه با وجود احتياج داشتن به ديگران و نيازمندان كمك مي‎كنند و ايثار مي‎كنند تمجيد و تكريم به عمل آمده است و آن را نشانه تقوي، و خداترسي بر مي‎شمارد و جريان ايثار حضرت اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ و حضرت زهرا (س) و حسنين ـ عليهما السّلام ـ در سورة انسان بيان شده است. [10]

پس از نظر قرآن اين ضرب‎المثل «چراغي كه به خانه رواست به مسجد حرام است» باطل و بي‎معناست. البتّه اين به معني اين نيست كه انسان مملكت يا خانواده خود را به مشقت و فلاكت بياندازد. بلكه در شرايط مساوي و با داشتن مشكلات دربارة صرف بعضي وجوهات، نزديكان و همسايگان در اولويت هستند. نظير آنچه فقهاي بزرگوار در مسئلة مصرف زكوة فطره بيان فرموده‎اند. و آنچه مهم است اين نكته است كه فقر و نيازمندي و همين طور غنا و بي‎نيازي نسبي هستند. مثلاً ممكن است كسي غذاي مورد نياز داشته باشد و گرسنه نماند ولي منزل شخصي ندارد. چنين كسي به منزل شخصي احساس نياز مي‎كند و درست هم هست، ولي آن طرف‎تر يك مسلماني (ولو غير هم‎وطن) به هر دليلي غذايي كه بتواند از مرگ خود جلويگري كند ندارد، در اين چنين موردي، هم وجدان بشري و هم دين الهي از باب رعايت اولويت‎ها حفظ جان عدّه‎اي را مهم‎تر از صاحب خانه شدن عدّه‎اي ديگر مي‎داند. با اين توضيح بسياري از ايرادات و گلايه‎ها برطرف مي‎شود. به قول سعدي:




  • بني‎آدم اعضاي يك پيكرند
    چو عضوي به درد آورد روزگار
    دگر عضوها را نماند قرار



  • كه در آفرينش زيك گوهرند
    دگر عضوها را نماند قرار
    دگر عضوها را نماند قرار



د) ملاحظات سياسي ـ امنيتي

ضمن قبول اين‎كه حكومت اسلامي موظف است نيازهاي اوليه آحاد جامعة اسلامي را تأمين كند،‌ بايد توجه داشت، هر حكومتي براي حفظ مصالح و منافع ملي و امنيت ملي (قطع نظر از وظيفة انساني و اسلامي) ناچار است كمك‎هايي به كشورهاي ديگر داشته باشد مثلاً ممكن است جهت جلوگيري از نفوذ دشمن در كشور، در كشورهاي مسلمان و همسايه چنين كمك‎هايي بنمايد. يا جهت فشار آوردن و امتياز گرفتن از يك كشور بيگانه و سلطه‎جو، به يك سازمان جهادي (نظير حزب‎الله لبنان) كمك‎هايي بشود و... وقتي يك ملتي به حكومت خود اعتماد داشته باشد، و حكومت را از خود بداند، چنين مواردي را نيز در جهت مصالح اسلامي و منافع ملي خويش ارزيابي خواهد كرد. با وجود اين در حكومت اسلامي و مردمي آحاد جامعة اسلامي مي‎توانند نظرات و انتقادات خود را به اشتباهات احتمالي از كانال‎هاي صحيح و معقولي كه مورد سوء‎استفادة دشمنان قرار نگيرد به گوش مسؤولان امور برسانند، و آنها نيز آن را شنيده و مورد ارزيابي و بررسي قرار دهند و در صورتي كه آن ايراد و اشكال وارد باشد درصدد رفع آن برآيند و در صورت وارد نبودن ايراد و اشكال نيز، حتي‎الامكان انتقاد كننده، يا انتقاد كنندگان را توجيه نمايند. از خداوند متعال توفيق و سلامتي آحاد مؤمنين و خدمتگزاران اسلام و مسلمين را خواستاريم.


[1] . سورة انبياء، آية 92 و سورة مؤمنون،‌آية 52 هم شبيه همين آيه است.

[2] . سورة مؤمنون، آية 53.

[3] . نهج‎البلاغه (صبحي صالح)، نامة 53.

[4] . آية 10 سورة حجرات، 11/توبه، آل عمران / 103 و بقره / 213.

[5] . بحارالانوار، ج 73، ص 337.

[6] . ر. ك: اصول كافي، ج 3، ص 245 (باب ايمان و كفر).

[7] . سورة تحريم، آية 8.

[8] . سورة توبه، آية 60.

[9] . حيات فكري امامان شيعه، رسول جعفريان، چ 5، ص 68 ـ 70 (تلخيص).

[10] . آيات 131 و 132 آل عمران، 9 / حشر و آيات 5 تا 22 سورة انسان.

/ 1