آيا تفاوت در سعادت دو نفر که يکي در خانواده مسلمان و ديگري در خانواده غير مسلمان به دنيا بيايد، با عدل الهي سازگاري دارد
چگونه با عدل خداوند متعال سازگار است كه دو نفر بيافريند، اما يكي در كشور مسلمان و با نطفه و لقمهاي پاك اما ديگري نصيب يك خانواده لا دين گردد (با توجه به اينكه يك فرد حرام زاده كه به تجربه هم ثابت شده رو به خداوند متعال نميآورد)!!پاسخ
در پاسخ مقدمتاً عرض ميشود كه: تمام انسانها در پيشگاه عدل الهي يكسانند و يكي از شعارهاي دين اسلام اين است كه "خداوند هر كسي را به اندازه توان و قدرت و عقل و فهمش تكليف ميكند"(1) و طبعاً ثواب و پاداش و يا عذاب و عقوبتش هم به اندازه تكليفي ا ست كه از او خواسته شده است. با توجه به مقدمه بالا، فرزندي كه در كشور غير اسلامي و خانواده غير مسلمان يا غير متدين متولد ميشود تا زماني كه به بلوغ جسمي و رشد عقلي نرسيده تكليفي ندارد، لذا عقوبت و عذابي هم ندارد تا مخالف عدل الهي باشد، و اينكه پدر و مادر يا جامعهاش او را تحت تعاليم الهي و اسلامي قرار نميدهد گناهي است كه آنها مرتكب شدهاند و عقوبت و عذاب هم متوجه آنهاست.و از زماني كه به حد بلوغ شرعي و رشد عقلي ميرسد و قدرت تصميمگيري و تشخيص حق و باطل پيدا ميكند، اينجا خودش مكلف است و طرف حساب تكاليف الهي است. منتهي همين شخص دو حالت تصور دارد.حالت اول - نداي اسلام به گوشش نرسيده باشد، تعاليم اسلامي در جامعه و سرزمينش نفوذ نكرده باشد و متوجه نشده كه محمدصلي الله عليه وآله آخرين پيامبر و دين اسلام آخرين اديان است، چنين شخصي را "جاهل قاصر" ميگويند و او را معذور ميدانند. يعني هر چند تكليف دارد اما چون جاهل بوده و در جهلش هم تقصير نداشته و كوتاهي از ناحيه خودش نبوده او را معذور ميدانند. چنانكه قرآن مجيد هم تأييد ميكند: "و ما كساني را كه رسول بر آنها نفرستادهايم عذاب نميكنيم."(2)به عبارت ديگر جاهل قاصر اگر مواخذه و عقاب شود حجة و عذر و دليل دارد و خداوند هم چنين شخصي را به خاطر اينكه اسلام نياوره و طاعات و عبادات را انجام نداده مؤاخذه نميكند، چون اين حق را دارد كه بگويد "خداوندا، كسي مرا هدايت نكرد، اطلاعي از اسلام نداشته وگرنه ايمان ميآوردم، قرآن كريم همين معني را تأييد ميكند."و رسولان را فرستاديم كه نيكان را به رحمت ابدي بشارت دهد و بدان را از قهر و عذاب حق بترسانند تا آنكه پس ازفرستادن رسولان مردم بر خدا حجتي نداشته باشند كه خدا مقتدر و حكيم است.(3) پس در اين حالت هم چيزي خلاف عدالت الهي نبوده.حالت دوم - اينكه شخص مذكور در محيطي به بلوغ و رشد عقلي برسد كه نداي اسلام آنجا رسيده و اين حقيقت معلوم شده كه در جهان ديني و آييني هست كه مدعي است آخرين دين و دين بر حق است، قدرت تحصيل و كسب معرفت را داشته ولي مخالفت كرده، دنبال تحقيق نرفته، به نداي حق پاسخ نگفته، چنين شخصي را "جاهل مُقصر" مينامند و عُقلا مواخذه و مذمت چنين شخصي را زشت و خلاف عذالت نميدانند، مواخذه و عذاب الهي هم بر طبق عدالت خواهد بود، چون يكي از معاني عدالت همين است كه هر موجودي را به حقش و استحقاقش نايل گرداند، مؤمن صالح مستحق ثواب و پاداش است. كافري كه با آگاهي و عمداً اسلام نياوره مستحق عقاب است. قرآن ميفرمايد: "... تا آنگاه كه از جانب من رهنمايي براي شما آيد پس هر كسي پيروي او كند، بيمناك و اندوهگين نخواهد گشت و آنانكه كافر شدند و تكذيب آيات ما كردند البته اهل دوزخند"(4)اكثر كفار امروزي و مخالفان حق از همين قسم هستند.تا اينجا اصل سؤال شما دوست عزيز پاسخ داده شد لكن پاسخ يك سؤال ديگر كه ممكن است در ذهن خطور كند باقي ماند و آن اينكه: بالاخره كسي كه در خانواده غير مسلمان يا مسلمان ولي غير متدين يا از طريق نامشروع به دنيا آمده باشد توفيق و استعداد رسيدن به سعادت و ثواب و رضوان الهي را نسبت به كسي كه در خانواده مذهبي متدين متولد شده كمتر دارد؛ آنچه گفتيم تا حدودي پاسخ اين سؤال هم ميشود ولي براي تكميل جواب عرض ميشود كه: وقتي صحبت از يك صفت خدا ميشود بايد صفات ديگر خدا را نيز در نظر بگيريم. مثلاً رحمت الهي شامل تمام مخلوقات است.لكن در مورد ظالمين و كفار معاند قهر خدا و انتقام الهي مطرح است. در نتيجه اين دو صفت ضد هم نيستند. همينطور عدالت الهي را در كنار حكمت و سنت و قانون الهي بايد مطالعه كرد؛ حكمت و سنت الهي اين است كه اكثريت انسانها پس از ازدواج و يكي شدن زن و مرد داراي فرزند شوند. سنت الهي شامل تمام افراد است چه كافر چه مسلمان، عدالت الهي هم همين را اقتضا ميكند كه تمام انسانها داراي چنين موهبتي باشند. حالا اگر خداوند صرفاً به خاطر رعايت عدالت در فرزندان نوزادان را فقط در خانواده هايمذهبي متدين به دنيا آورد آيا خلاف حكمت و سنت نيست؟
آيا جاي اين سؤال نيست كه چرا عدالت وسنت الهي شامل تمام انسانها نشده؟علاوه اگر قانون و سنت الهي در مواردي بدون كلام مانعي اجراء نشود اصلِ قانون و نظام بندي جهان مخدوش ميشود و در نتيجه از جهان و عالم ممكنات خبري نخواهد بود.(5)
خلاصه
خداوند هر انساني را به قدر توانش تكليف ميكند، كسي كه در كشور يا خانواده غير مسلمان و بيتدين متولد شده تا وقتي صغير و غير بالغ است تكليف و عذابي ندارد، بعد از بلوغ اگر صداي اسلام و تعليمات الهي به گوشش نرسيده باشد معذور است و عذابي ندارد و اگر نه مكلف است و چنانكه دنبال تحقيق و كسب معرفت نرفته باشد مواخذه ميشود؛ و اين خلاف عدالت الهي نخواهد بود.كساني كه در محيط غير اسلامي متولد شدهاند هر چند سعادت رسيدن به ثواب را كمتر دارند لكن حكمتو سنت الهي اقتضا ميكند كه اكثر انسانها داراي فرزند باشند.
تذكر
در اين جهان هر كسي كه به خاطر اعمال ديگران از فيضي محروم شود خداوند در آخرت براي او عوض ميدهد تا مايه ظلم بر او نشود و عوض به اندازهاي است كه جبران آن محروميت دنيايي را ميكند.منابع جهت مطالعه بيشتر:1- شهيد مطهري، عدل الهي.2- تفسير نمونه، ذيل آيات مذكور.3- استاد جعفر سبحاني، پرسشها و پاسخها.1) لا يُكلف اللّه نفساً اِلاّ وُسَعها" بقره: 286.2) وَ ما كُنَّا مُعَذَّبينَ حتّي نَبْعَثَ رَسُولاً" اسراء: 15.3) رُسُلاً مُبشّرينو مُنذرين لِئلاّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَي اللّهِ حُجَّةَ بَعدَ الرُّسُلِ وَ كَانَ اللّهُ عَزيزاً حكيماً" نساء: 165.4) فأمّا يأتينّكم منّي هُدي فمن تبع هداي فلا خوف عليهم و لا هم يحزنون و الّذين كفروا و كذّبوا باياتنا اولئك اصحاب النّار"بقره: 38 و 39.5) علي رباني گلپايگاني، قواعد كلامي (چاپ اول، انتشارات مؤسسه امام صادقعليه السلام) ص 199.