چادر حجاب برتر
پس از انقلاب اسلامى پيشبينى مىشد جامعه به ارزشهاى والاى انسانى كه اسلام بيانگر آن است روى آورده و عظمت از دست رفته خود را باز يابد، هر چند بسيارى از آداب و سننهاى مبتذل غرب كنار گذاشته شد و بسيارى از افراد جامعه به دنبال تحول بعد از انقلاب به خود انسانى خويش باز گشتند اما افرادى هم وجود دارند كه ارزشهاى مطرح شده را به تمسخر گرفته و در حسرت افول مبتذلات غربى آه مىكشند و سعى دارند كه آن آداب كهنه را دوباره اما اين بار با رنگ و لعاب ديگر باز گردانند و دشمن نيز در اين راه با هزاران نيرنگ به يارى آنان شتافته است.حجاب از جمله ارزشهاى والاى انسانى است كه بعد از انقلاب با خون پاك شهيدان تثبيت شد و با وصيت آنها استمرار يافته است اما با كمال تأسف چندى است كه شاهد حمله به اين ارزش انسانى و اسلامى در محافل مطبوعاتى هستيم ما در اين نوشتار يكى از اين موارد را بررسى مىكنيم:يكى از نمايندگان محترم مجلس شوراى اسلامى(1) طى اظهار نظرى، كه در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعى روزنامه ايران صورت گرفت(2) مطالبى را ابراز داشت كه از چند جهت قابل توجه است:1ـ گوينده در بخشى از گفتگو پوشش دختران در مدارس را مورد بحث قرار داده و مىگويند در مدارسى كه تمام پرسنل و معلمين آن زن هستند حجاب چه ضرورتى دارد؟ آنچه كه در اين مورد بايد گفت اين است كه:اوّلاً: نظم از امورى است كه در هر زمان و مكانى ارزش ذاتى دارد و لباس دختران كه به عنوان ينيفورم در مدرسه است خود بيانگر نظم خاص آموزشى است.ثانياً: مىدانيم كه برداشتن مقنعه از سر (كه در واقع مد نظر گوينده است) باعث پيدايش آرايشهاى متعدد مىشود كه اين خود از ديدگاه عقل و دين مسئله آفرين است. چه اينكه اگر در قرآن كريم خطاب به زنان مىفرمايد: «لا يبدين زينتهن الا لبعوتهن»(3) «زينت را براى غير از شوهرتان ظاهر نكنيد». اين خطاب عام است او شامل هر زنى مىشود حتى در روايات تصريح شده است كه نزد زنان ديگرى كه صفات شما را به ديگران مىگويند، زينت نكنيد. بنابراين دين براى زن مسلمان احترام خاصى قائل است و اجازه زينت و آرايش در هر زمان و مكان نمىدهد.ثالثاً: مدارس جاى تحصيل و فراگيرى است كه در آن تمركز حواس از ضروريات آموزشى است چه اينكه همه در روانشناسى خوانديم و يا شنيديم كه روانشناسان تمركز را از امور ضرورى يادگيرى مىدانند و گوينده كه خود يك زن است خوب مىداند كه زنان و دختران در اين جهت (نحوه آرايش سر و صورت يا لااقل موى سر) تا چه اندازه حساس هستند، و انتخاب مدهاى متعدد از جمله دردسرهايى است كه دامنگير بسيارى از زنان شده است و اگر راه اين حساسيت را به كلاس درس و مدرسه و فضاى آموزشى هم باز كنيم خدا مىداند كه چه آثارى را در پى خواهد داشت كه يقيناً گوينده خود نيز مىتواند برخى از اين آثار را درك كند، هر چند آثار آن از نظر متخصصين فن پوشيده نيست. بنابراين مىبينيم كه عقل سليم نيز اين امر رانمىپذيرد.2ـ گوينده در بخش ديگر مىگويد: «در دين، حجاب الزامى است، اما چگونگى آن تعريف نشده است»(4).در اين بخش گوينده معتقد است هدف پوشش است حال مانعى ندارد كه از رنگهاى روشن و متعدد استفاده شود آنچه كه قابل توجّه است اينكه: مسلّماً يكى از اهداف حجاب در اسلام، پوشش زن و حفظ او در مقابل نامحرم است، اما اين يك طرف قضيه است كه ابتدايىترين خاصيت پوشش زن در مقابل مرد نامحرم و حفظ اوست چه اينكه در هر زمان و مكان هستند مردانى كه چشم ناپاك دارند و چشم چرانى نقطه شروع فساد و افساد است.اما طرف ديگر قضيه را نيز نبايد ناديده گرفت كه يكى از اهداف نيز حفظ مرد است، زيرا در زيستشناسى سال چهارم دبيرستان خوانديم كه سه چيز تستترون (قوه شهوانيه) مرد را تحريك مىكند: 1ـ رنگ 2ـ بو 3ـ صدا و استفاده از رنگهاى متعدد اوّلاً: خود مصداق زينت است كه قرآن آنرا نهى كرد، ثانياً باعث تحريك قوه شهوانيه مرد و بخصوص جوانانى كه امروز در اثر مشكلات بسيارى كه توان ازدواج ندارد (و شايسته آن است كه اين مشكلات را براى او حل كنيد و حل كنيم) مىشود و مىتواند نقطهاى ولو به ظاهر كوچك براى كجروى باشد.چادر حجاب برتر (2)
در قسمت قبلى اشاره شد كه چند صباحى است كه شاهد بعضى اظهار نظرها در مورد حجاب آنهم چادر سياه در مطبوعات هستيم و مطالبى راجع به پوشش در مدارس گفته شد. در اين قسمت نيز به بخشهاى ديگر گفتگوى نماينده محترم مجلس(5) با خبر روزنامه ايران(6) مىپردازيم:3ـ گفته شد: "چادر به احتمال خيلى زياد از زمان قاجاريه در ايران جا افتاده است و هيچ ارتباطى به دين و مذهب ندارد"(7).اولاً
بر اساس احتمال سخن گفتن شايسته نيست كه در چنين موارد ارائه شواهد تاريخى لازم است.ثانياً
بر فرض اينكه از زمان ياد شده بوده باشد، اگر ابتكارى كه باعث صيانت بهتر از زن شود كدام منطق مىگويد كه بخاطر تأخير زمانى نبايد از آن بهره گرفت؟!به علاوه اگر تأخير زمانى را در نظر بگيريم بايد بسيارى اختراعات و ابتكارات را كنار بگذاريم كه هيچ عاقلى چنين نظرى نداده و نمىدهد. به هر حال اگر چادر ابتكار شد و كارايى مثبت هم داشته است كه مسلماً اينطور بوده است دين نه تنها با آن مخالفتى ندارد كه آنرا تشويق هم خواهد كرد چنانچه در سيره زندگى حضرت فاطمه عليها السلام مىخوانيم كه آنحضرت وقتى از اسماء بنت عميس شنيده كه چگونه ميت زن را در حبشه تشييع مىكنند (در تابوتى كه با پوشش مخصوص كه بدان پيدا نيست و در محفظهاى قرار مىگيرد)حضرتش خوشحال شد و دستور فرمود كه براى او نيز چنان كنند(8).به اين ترتيب نه تنها دين از آن نهى نمىكند كه آنرا امضاء نيز مىكند:4ـ در جايى ديگر گفته شد: "اما امروزه شاهديم كه پوشش چادر سياه در ادارات، حجاب برتر و ملاك ارزشيابى است"(9)اولاً
چادر به عنوان حجاب برتر از زبان مبارك رهبر انقلاب معروف شده است و اگر ملاك دستور دين باشد كه دغدغه خاطر گوينده مذكور است، اين كلام نيز از زبان نگهبان احكام نورانى دين صادر شد.ثانياً
اين كلام پايه و اساس محكمى ندارد چه اينكه همه ما شاهد حضور بسيارى از بانوان محترم بدون چادر در مراكز دولتى و غير دولتى هستيم كه نمونه بارز آنكه همگى شاهد آن هستيم حضور بانوان مانتويى در تلويزيون كه به صورت مجرى و گوينده خبر ظاهر مىشوند و محدوديتى هم ندارند.ثالثاً
اگر مواردى نادر هم ديده شد عكس آن هم ديده شده است كه اگر گوينده شاهد بياورند ما نيز چنين كنيم.رابعاً
بر فرض اينكه چنين چيزى واقعيت داشته باشد اگر امرى كه باعث صيانت بيشتر زن در محل كارش باشد چرا ترجيح داده نشود در حالى كه امروزه شاهد كجروى جنسى در جهان هستيم و در ايران نيز كم و بيش ديده مىشود. جالب است كه بدانيم امروزه 80 نفر از متخصصين زن امور فرهنگى در سازمان ملل متحد كه خود برهنه هستند براى جلوگيرى از سوء استفاده جنسى مردان در اروپا و غرب از زنان اروپايى و غربى بيانيه (دستور العمل) شش مادهاى تدوين كردند كه نحوه برخورد ابتدايى را نيز حساسيت به خرج دادهاند و جالب اين كه موارد ششگانه همان چيزهايى است كه دين بدانها سفارش كرده است كه اگر خوانندگان بخواهند متن انگليسى آنرا خواهيم آورد.5ـ در بخش ديگر نوك حمله را متوجه رنگ سياه چادر كرده است كه نور خورشيد تاثيرات منفى بر سلامتى دارد(10).اولاً
امروزه با توجه با ماشينى بودن زندگى، واقعاً يك زن با چادر آنهم سياه رنگ چقدر زير نور آفتاب مىماند، آيا محل كار كه بيشتر مورد نظر است زير تابش خورشيد است؟يقيناً ما و شما سراغ نداريم كه بانوان ما در كارگاههاى زير آفتاب كار كنند و ادارات ما الحمد اللّه زير سقف و با امكانات نسبتاً مناسب هر فصل مىباشند.ثانياً
آيا عامل بيمارىهاى استخوانى زنان فقط چادر آنهم از نوع مشكى آن است، پس اين همه بانوانى كه رنگ چادر را نديدند و اصلاً بعضى كه اهل حجاب نيستند نبايد دچار مشكل درد استخوان و بيمارىهاى مدنظر باشند كه آمار موجود در مراكز بهداشت چيز ديگرى مىگويد.6ـ گفته شد كه «انتخاب رنگ مشكى در پوشش بر روح و روان افراد تأثير منفى مىگذارد. با توجّه به اينكه آمار خودكشى خانمها در كشورمان رو به افزايش است مسئولان بايد....»(11).اولاً
به ياد نداريم لااقل نگارنده به ياد ندارد كه انتخاب رنگ مشكى از طرف مسئولين نظام بوده باشد در حالى كه در اصل پوشش نيز اجبارى در كار نبود و امام "ره" در مصاحبه با خبرنگار خارجى در اين مورد فرمود كه بانوان ما خود بالاتر از آن هستند، آنها خودشان آنرا (حجاب) انتخاب مىكنند (نقل به مضمون)(12).ثانياً
اگر رنگ سياه باعث خودكشى شده باشد بايد آمار خودكشى در ايران سرسام آور باشد چون همه چادرها سياه است.ثالثاً
خوب بود كه سرى به آمار مىزديد تا مشاهده مىكرديد كه چه نسبت از خودكشىها با چادر بودند!رابعاً
آيا در كشور هند كه به زبان آمار جهانى، بيشترين خودكشى زنان در جهان را داراست آنجا هم مشكل چادر آنهم سياه بوده است. چه خوب است در رفتارمان اعتدال و در سخنمان انصاف را رعايت كنيم و تلاش خود را متوجه مشكلات واقعى زنان و دختران جوانمان كنيم كه اشتغال از اولىترين مشكلات آنهاست كه قانونگذاران در اين زمينه كمك شايانى به دولت مىتوانند بنمايند.1) سيده فاطمه خانمى، نماينده مردم مشهد.2) روزنامه ايران، شنبه 2 مهر 1379، ص 4.3) نور / 31.4) روزنامه ايران، 2 مهر، ص 4.5) سيده فاطمه خاتمى، نماينده مردم مشهد.6) روزنامه ايران، شنبه دوم مهرماه 79، ص 4.7) همان مدرك.8) رنجها و فريادهاى فاطمه عليها السلام، «ترجمه كتاب بيت الاحزان»، ص 236.9) روزنامه ايران، شنبه دوم مهرماه 79، ص 4.10) همان مدرك.11) همان مدرك.12) صحيفه نور، بحث حجاب.شمس الله مريجي