متوليان فرهنگي از گذشته درس بگيرند! - متوليان فرهنگي از گذشته درس بگيرند! نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

متوليان فرهنگي از گذشته درس بگيرند! - نسخه متنی

نویسنده: محمد فولادی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

متوليان فرهنگي از گذشته درس بگيرند!

شرايط ترسناكي است شرايطي كه اين روزها جامعه اسلامي سپري مي‏كند، بسيار وضعيت نابهنجار و سختي است چنان كه گوئي انحصارگرايي بر مسند قدرت و امور نشسته و به هيچ فكر و انديشه‏اي امكان جولان نمي‏دهد. يا شعار »آزادي« »نقد پذيري« »پذيرش نظرات مخالف« كه گوش فلك را كر كرده‏است. همه را از صحنه بيرون كرده است به گونه‏اي كه همه اين شعارهاي زيبا به موضوعاتي چندش آور تبديل شده‏است!

شرايط و ضعيف فرهنگي جامعه به قدري نابهنجار شده‏است كه گويا همه چيزي مي‏خواهد مثل چند سال پيش - قبل از بهمن 57 - شود. و همه چيز به دوران پيش از انقلاب برگردد. تو گويا با آقايان از گذشته درس نگرفته‏اند. گويا هر چه «شعار» داده‏ايم، از روي «شعور» نبوده است. تو گويا صدها هزار شهيد كه نهال انقلاب را پديد آورد. و پس از آن نيز حفاظت و پاسداري آن را عهده‏دار شدند تا آقايان بر مسند قدرت برسند و سكاندار فرهنگ جامعه شوند، همه و همه كشك و پشم بود. چرا كه امروز امثال فرج‏پورها اينچنين يوزخند به همه ارزشها مي‏زنند و برخي از مراكز فرهنگي و نيز سينماگران به جاي پرداختن به ارزشهاي انقلاب و دوران حماسه و ايثار دفاع مقدس به ترويج ابتذال و عشق و عاشقي مشغولند.

چند صباحي است كه جامعه اسلامي ما شاهد هزينه كردن بودجه‏هاي نجومي (در جهت اشاعه فرهنگ ابتذال و هنجار شكني و قداست‏زدايي در جامعه و بويژه در حوزه سينما و... است. شهيدان، شاهد اهانت و ضرب و شتم فيزيكي و غير فيزيكي همسران و فرزندان خويش توسط اراذل و اوباش در صحنه اجتماع و در سينما توسط فرهنگ فروشان سينمايي هستند و متأسفانه نخبگان دلسوز جامعه ما شاهدصرف بودجه‏هاي نجومي به جاي صرف در ارزشهاي ديني و انقلابي، در جريان عشق و عاشقي، كفشهاي كتاني، دست‏هاي آلوده، عروس آتش، دايره و... هستند تنها توجيه آن نيز بيان مشكلات جامعه است غافل از اين كه كاركرد پنهان اين امور، اشاعه ابتذال و بي‏بندوباري در جامعه است. جالب اين كه اشاعه اين گونه امور به بهانه آزادي و برداشتن سايه شوم سانسور از سر سينماي ايران شعار پذيرش نظرات مخالف و اداي روشنفكر نمايي و تعجيل براي عقب نماندن از قافله تمدن بشري و يا پيش به سوي تمدن بشري و... صورت مي‏گيرد.

شرايط بس خطرناكي است. گويا هنوز نمي‏خواهيم از گذشته اين مرز و بوم درس بگيريم و هنوز قرار است دوره «آزمون و خطا» تكرار شود. براستي ديگران كه ابتذال را در سينما، تئاتر و تلويزيون و فيلمهائي از نوع هاليورد... به اوج خود رساندند به كجاها رسيدند كه اينك ما انگشت ندامت بر دهان گرفته كه نكند از آنان عقب بيفتيم. مگر عفت عمومي جوامع غربي در پرتو اين گونه مسائل به خطر نيفتاده، مگر خانواده‏هاي غربي امروز آرامش و آسايش كافي دارند كه ما نگرانيم كه از آنان عقب نيفتيم مگر مدارس امريكايي در پرتوي نمايش چنين فيلم‏هايي امروزه امنيت دارند و... آيا اينها جز نتيجه ترويج ابتذال در رسانه‏هاي جمعي غربي است! براستي ترويج خشونت و مسائل خلاف عفت عمومي در جوامع غربي نتيجه‏اي جز بن‏بست فرهنگ و تمدن غربي را در پي داشته است؟

سوژه‏هاي بسياري از فيلم‏هايي سينمايي كه امروزه در جامعه ما به بهانه بيان مشكلات و واقعيت‏هاي اجتماعي تعقيب و بر اساس آن با هزينه‏هاي گزاف سناريو نوشته مي‏شود و به خورد جوانان و نوجوانان اين مرز و بوم داده مي‏شود جز تزويج ابتذال و بي‏بندوباري و عشق و عاشقي و... نيست. همان چيزي كه امروز تمدن و فرهنگ غربي را از درون تهي ساخته است براستي پيام مثبت فيلم‏هايي چون «دختري با كفشهاي كتاني» و «دستهاي آلوده»، «شب‏هاي زاينده‏رود»، «عشق طاهر»، «عروس آتش» و «دختران خورشيد» و... هزاران فيلم از اين دست چيست؟ سكاندار فرهنگ جامعه جناب مهاجراني و نيز معاونت سينمائي وي، جناب داد، كدامين زمينه را براي تزويج و اشاعه فرهنگ ديني، فرهنگ حماسه و جنگ، فرهنگ بسيجي و راه حل مشكلات اجتماعي جوانان و نوجوانان در جامعه ارائه داده‏اند؟(1)

براستي چرا بايد وضعيت به گونه‏اي باشد كه رهبر فرزانه انقلاب مسائل و مشكلات جامعه فرهنگي را با سپاهيان و بسيجيان تبليغات جبهه و جنگ در ميان گذارند. آيا اين جز نااميدي معظم له از مجموعه ارشاد غير اسلامي است كه فرهنگ غير بلكه ضد ديني را در جامعه تزويج مي‏كند!

قطعاً و صد البته به نظر راقم سطور آقاي فرج پور كه جناب »داد« را توجيه به درس آموزي از گذشته نموده است منظور ايشان از گذشته، گذشته پيش از انقلاب است كه سينما و... در اوج -!!!- شكوفايي بوده‏است و پس از انقلاب اين گونه مسائل از رونق افتاده است و چند سالي است كه متوليان ارشاد آن را حياتي دوباره بخشيده‏اند و توجيه جناب فرج پور به «داد» براي شتاب روند اصلاحات در حوزه سينما بوده‏است و اين معناي درس‏گيري جناب داد از گذشته است.



1) براستي با بها دادن و بزرگ كردن شخصيتي كه آنقدر خود را حقير مي‏داند كه با يك مسئول زن خارجي در جشنواره دست داده و در فيم »دايره«اش بدترين اهانتها را به زنان با فرهنگ و مسلمان ايراني روا مي‏دارد، به دنبال چه اهدافي هستند.

محمد فولادي

/ 1