چالشهاي فرا روي روابط دختر و پسر - چالش هاي فرا روي روابط دختر و پسر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چالش هاي فرا روي روابط دختر و پسر - نسخه متنی

ابوالقاسم مقیمی حاجی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چالشهاي فرا روي روابط دختر و پسر

سردبير محترم با سلام، از آنجا كه رسالت مطبوعاتي شما ترويج فرهنگ و معارف اسلامي و ملّي است و در راستاي تعالي فكر و انديشه نسل جوان تلاش مي‏كنيد نسبت به درج نقد مذكور پيرامون «چالشهاي فراروي روابط دختر و پسر» اقدام فرمائيد.
در خلقت انسان، زن و مرد مكمّل نيازمندي‏هاي روحي يكديگرند و هر يك بدون ديگري احساس فقر و نياز نموده و به آرامش واقعي دست نمي‏يابد.

زن شاهكار آفرينش و سرچشمه جوشان مهر و محبّت است و در ساختار وجودي متمايل به مرد آفريده شده و به دنبال تكيه گاه محكمي است تا در فراز و نشيب زندگي يار و ياور او باشد و موقعيّت عاطفي او را درك كرده و او را تنها براي شخصيّت و قابليت‏هايش بخواهد نه براي لحظه‏هاي زودگذر شهواني.

مرد نيز در پي كسي است كه خلاء و كمبود و نقصان خويش را با او كامل نمايد و سنگ صبور لحظه‏هاي تنهائيش باشد و با نرمي و لطافت خشكي و خشونت زندگي را از يادش ببرد.

اين نيازمندي‏هاي طبيعي كه بشر با آن آفريده شده از اسرار حكمت الهي است.

نكته اساسي، در زمينه سازي بستري مناسب براي پاسخ گوئي به آن است تا دختر و پسر در مسير زندگي تكاملي خويش، شادمانه و سرافراز از اين ميدان گذشته و در فردائي روشن خود را در كانون گرم و سرشار از عشق و صفا ببينند.

آيا روابط آزادانه دختر و پسر پاسخي درست و راهكاري همگون با نياز و روحيات جوان و متناسب با فرهنگ اين مرز و بوم است؟

در چند سال اخير در مجلاّت و مقالات بسياري به موضوع روابط دختر و پسر پرداخته شده و به بهانه‏هاي گوناگوني - چون كاهش حساسيت‏ها(1) شناخت قبل از ازدواج(2) و يا براي پيشرفت فرد و جامعه(3) مطرح گرديده، به عنوان مثال در مجله ايران جوان درج شده:

«محدوديت ارتباط ميان دختر و پسر به روي آوردن جوانان به مسايل غير اخلاقي و پيدا شدن نوع پوشش عجيب و غريب برخي به قصد جلب توجّه انجاميده است»(4) و همچنين در ضمن گفتگوئي(5) ارتباط دختر و پسر را پاك و صادقانه و ممنوعيت آن را نوعي حساسيت كاذب معرفي نمودند.

در آغاز توجه به اين نكته ضروري است: زماني جواني غرائز جنسي و احساسات و شيفتگي به جذابيّت‏هاي ظاهري در حدّ زيادي خودنمايي كرده و حاكم بر دوستي‏ها و تصميم‏گيري‏هاي جوانان است.

موريس ديس مي‏گويد: »دير يا زود غريزه جنسي مخصوصاً در نزد پسران تا سرحدّ وجدان نفوذ كرده و تحريكات شهواني همچون تصادم امواج بر ساحل، شروع به مبارزه مي‏نمايد. عمل اين غريزه آن قدر قوي است كه در واقع مركز تحريكات مستقيم براي تمام آرزوهاي اعضاء مختلف بدن مي‏گردد، «و تأثير غير مستقيم به كلّي زندگي قلبي و تظاهرات محبت‏آميز انسان را تحت تأثير خود قرار مي‏دهد تا جائي كه در سن 18-17 سالگي مالك اصلي (حساسيت انسان) مي‏شود و آن گاه تمام تظاهرات محبّت‏آميز انسان از غريزه جنسي سرچشمه مي‏گيرد».(6)

حال با توجه به حال و هواي جواني روابط دختر و پسر را از جهات مختلف مورد ارزيابي قرار مي‏دهيم:

به اعتراف دانشمندان غربي اوّلين قرباني روابط آزاد عشق است،(7) هرگاه در كوي و خيابان جلوه‏گري رواج يابد و از اين و آن دلربائي شود، هوس جايگزين محبت واقعي و پاك شده و شهوتراني عاشقي تلقّي مي‏گردد. عاشق نه تنها از خواب و خوراك بلكه از غريزه جنسي و خواهش‏هاي نفساني نيز غافل مي‏شود. عشق جنسي و هوس پرستي آغاز آن با ترشح غدد جنسي و پايان آن با ارضاي زودگذر جسماني است هرگز نمي‏تواند مبناي تعهّد و سنگ بناي زندگي شود بلكه سبب سستي روابط زناشوئي و تزلزل كانون گرم خانواده است.

بدون ترديد گسترش و عادي سازي روابط دختر و پسر هيجانها و التهابهاي جنسي را فزوني مي‏بخشد و تجربه‏هايي را برايشان ميسّر ساخته و لذّتهاي زودگذري را فراهم مي‏آورد، با تكرار اين صحنه‏ها هوس جانشين عشق، تنوع طلبي به جاي وفاداري و سركشي و هرزگي دل و سيري ناپذيري، جايگزين دلدادگي و تعهّد مي‏شود. چه بسيار دختراني كه تنها به خاطر ابراز شخصيت و به پاس دلي كه دلداده آنها شده و با وعده ازدواج با نامه و تلفن و يا به صورت‏هاي ديگر با پسري ارتباط برقرار نمودند و بعد از آن‏كه لطافتِ روح و طهارت عفت آنان، خدشه دار شد، پسر، دل در گرو ديگري نهاده و دختر را در عرصه بدنامي و با دنيايي از غم و اندوه و ناكامي رها نمود و به دنبال طعمه پاك و زلال ديگري رفت تا وعده‏ها و سوگندهاي دروغين او را باور كند و به قطرات خوني كه از قلب كاغذي و تير خورده او جاري است ايمان آورده اگر سري به هفته نامه‏ها و مجلات خانوادگي بزنيم صفحات همراز و پزشك مشاور مملوّ از غم نامه‏هايي است كه دخترها و پسرها از دوستي‏ها و ازدواج‏هاي ناكام خود نوشته‏اند، بسياري از ايشان وقتي شور و اشتياق اوليّه‏شان فرو نشسته و با واقعيتهاي زندگي آشنا شدند با يكديگر نوعي احساس بيگانگي و غرابت نموده و با عدم تفاهم در زندگي مشترك مواجه گرديدند.

نكته ديگر آنكه: جواني كه با دختران متعددي ارتباط داشته، به هنگام ازدواج با هر دختري كه مي‏رسد با شك و ترديد نگاه مي‏كند و انتخاب همسر برايش مشكل مي‏شود و با اينكه با افراد ديگري ارتباط داشته به دنبال دختري است كه پاك و عفيف باشد. پسر جواني در گفتگوئي پيرامون روابط، علي رغم اصرار بر رفع محدوديت‏هاي موجود، مي‏گويد:

«من هيچ وقت امكان نداشت با دختري كه دوست هستم ازدواج كنم (و ازدواج طبق معمول و با همراهي خانواده پسنديده است) شما اگر معني ازدواج را بدانيد آن وقت حساسيت مردهاي ايراني را مي‏فهميد... اگر دختري با چند تا پسر دوست بوده باشد حاضر نيستم با او ازدواج كنم».(8)

جوان ديگري اذعان مي‏دارد: «به نظر من اگر پس از ايجاد ارتباط ازدواجي صورت گيرد مشكل آفرين مي‏شود، چون پسرهايي كه با دختري دوست مي‏شوند تا مشكلي در زندگي پيش مي‏آيد مي‏گويند: آره تو همان كسي بودي كه با من دوست شدي و...»(9) و از آنجا كه ازدواج بايد با ديدي باز و آشنايي كامل از استعدادها و خصوصيات اخلاقي صورت پذيرد روابط قبل از ازدواج عوامل مؤثري نيست زيرا در دوستي‏هاي خياباني و تلفني و... زيبايي و جذابيت جسماني نقش پر رنگي دارد و طرفين در هاله‏اي از احساسات و عواطف غوطه ورند، و نقاط ضعف خود را پوشانده و بيشتر سعي در جلب توجه دارند و نقش بازي مي‏كنند و به صورتي ظاهر مي‏شوند كه طرف مقابل مي‏پسندد!

حال اگر چنين جواني در صورت گذر از ناكاميها و بدنامي‏ها بخواهد ازدواج كند، اوّلين مشكل آرامش رواني بر باد رفته و دل گمشده او است.

از كجا معلوم بتواند از همه لذتها و زيبائي‏ها چشم بسته و دلباخته همسرش گردد و محدوديت آينده را پذيرا بوده و حرمت چشم و دل را در زندگي زناشوئي محترم دارد. جواني كه در گذشته به هر سوي و هر كسي نگاه مي‏كرد همواره در زندگي در حال مقايسه است، مقايسه آنچه دارد و آنچه ندارد و اين مقايسه‏ها، هوس را دامن مي‏زند و ريشه خانواده را مي‏سوزاند.(10)

امروزه در اثر نفوذ فرهنگ غرب ارتباط آزاد و بدون رعايت موازين شرعي و عرفي و پشت پا زدن به سنّت‏هاي قومي و ملّي پيشرفت به حساب آمده و از نشانه‏هاي تمدّن محسوب مي‏گردد. با توجه به مشكلات فردي و اجتماعي روابط آزاد، هر انسان منصفي كه به اين بستر نگاه كند، حساسيّت خانواده و جامعه را تعصّب بي جهت و از روي بدبيني تلقّي ننموده و اين نوع روابط را پاك و صادقانه نمي‏پندارد.

اينجاست كه انسان به درستي ضوابط ديني پي برده و به پويائي آن اعتراف مي‏نمايد.

استاد شهيد مطهّري مي‏گويد: «براي آرامش رواني و كنترل غرائز در افراد دو چيز لازم است، اولاً: بايد تمام غرائز موجود در انسان در حدّ حاجت طبيعي انسان به طور معقول و مطلوب ارضاء شود؛ ثانياً: از تهييج و تحريك غرايز به خصوص غريزه جنسي جلوگيري شود».(11)

اسلام صحبت كردن زن و مرد و رسيدگي به كارهاي روزمره زندگي را حرام نكرده بلكه در آغاز هر نوع ارتباطي قائل است بايد تعهّدي ميان افراد (به صورت رسمي) وجود داشته باشد، هر چند اين روابط موقّت و براي زماني محدود باشد، بعد از انجام اين تعهّد (به صورت عقد موقت)(12) ارتباط جايز و پسنديده است و در غير آن صورت، ارتباطي را توصيه نمي‏نمايد. خداوند در سوره نور مي‏فرمايد:

«به مؤمنان بگو چشم‏هاي خود را از نگاه به نامحرمان فرو گيرند و عفاف خود را حفظ كنند اين براي آنان پاكيزه‏تر است، خداوند از آنچه انجام مي‏دهند آگاه است، و به زنان با ايمان بگو كه چشم‏هاي خود را از (نگاه هوس آلود) فرو گيرند و دامان خويش را حفظ كنند و زينت خود را جز آن مقداري كه نمايان است - آشكار ننمايند»(13) در اين آيه به صراحت دستور داده شده كه زن و مرد نامحرم به يكديگر نگاه نكنند، و اگر به آن عمل شود و دختر و پسر نامحرم از ابتداء به ديگري توجه ننموده و نگاه نكنند، دوستي و عشق‏ها به وجود نمي‏آيد و به يقين اولين گام در پيدايش اين نوع روابط، تخلّف از اين دستور الهي است.

در حديثي امام رضاعليه السلام در تفسير آيه مذكور مي‏فرمايد:

«نگاه كردن به مو و ساير اعضاي زنان ازدواج كرده و غير آنان حرام است زيرا سبب تهييج و تحريك مردان شده و به فساد و وارد شدن در كارهاي حرام منجر مي‏شود»(14)

آيا روابطي كه در جامعه رايج است و در بسياري از مجلات بر آن اصرار مي‏ورزند مشمول اين روايات نمي‏شود؟

و معضلات فردي و اجتماعي كه بيان شده را در پي ندارد؟

در نتيجه مي‏بينيم تعاليم ديني ما به نياز طبيعي انسان توجه نموده و به آن پاسخ درست داده است، ولي اگر در اجراي فرامين الهي و راهكارهاي ديني هنوز مشكل باقي است، اين ايراد به جامعه و افراد آن باز مي‏گردد نه به دين اسلام، بنابراين جواناني كه مدّعي سنّت شكني و عدم رعايت ضوابط اجتماعي و خانوادگي‏اند چه خوب است در راه صحيح و شرعي آن گام برداشته و خويشتن و جامعه را از ناپاكي و انحراف دور نگه دارند.



1) ايران جوان، ش 156، ص 2 و ش 134، ص 27 و 28؛ هفته نامه آبان 78/11/9، ش 112، ص 7.

2) ايران جوان، ش 135، ص 35.

3) هفته نامه پيام هامون، 78/10/12، ش 53، ص 6.

4) ايران جوان، ش 165، ص 41.

5) ايران جوان، ش 135، ص 34-37.

6) چه مي‏دانم؟ بلوغ، ص 46، به نقل از كتاب گفتار فلسفي (جوان) ج 1، ص 307 (نشر معارف اسلامي تهران، 1344).

7) شهيد مطهري، مسأله حجاب (چاپ 42، صدرا قم، 1374) ص 73 و 74.

8) ايران جوان، ش 135، ص 36 و 35.

9) ايران جوان، همان.

10) حداد عادل، فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي، 69 و 70.

11) مرتضي مطهري، مسأله حجاب (چاپ 42، صدرا قم) ص 112.

12) رجوع شود به كتب فقهي و يا توضيح المسائل، بخش نكاح.

13) نور: 30 و 31.

14) علي بن موسي الرضاعليه السلام: حرّم النظر الي شعور النساء المحجوبات بالازواج و الي غيرهنّ من النساء لما فيه من تهييج الرجال و ما يدعوا التهييج اليه من الفساد و الدخول فيما لا يحلّ و لا يحمل و كذلك ما اشبه الشعور«؛ ري شهري، ميزان الحكمه (چاپ اول، ج 10، قم: چاپ دفتر تبليغات اسلامي، 1363) ص 74؛ عيون اخباالرضا، ج 2، ص 96.

ابوالقاسم مقيمي حاجي

/ 1