توجه به باورهاي خود ضروري است - توجه به باورهاي خود ضروري است نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

توجه به باورهاي خود ضروري است - نسخه متنی

فاضل حسامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

توجه به باورهاي خود ضروري است

يكي از ويژگي هاي مسلم خلق و خوي آدمي، نياز به الگوهاي نظري و عملي است، شايد از همين باب هم باشد كه خداوند متعال در قرآن كريم، پيامبر گرامي اسلام(صلي الله عليه وآله)را الگو و اُسوه ي حسنه معرفي كرده است تا در پرتو مشاهده ي آن بزرگوار(صلي الله عليه وآله)مؤمنين، راه و رسم انديشه و عمل را بياموزند و اقدام كنند. از همين منظر است كه يكي از ضعف هاي رسانه اي و كارگزاران جامعه پذيري در جامعه ي ما رخ مي نماياند. اين ضعف اصولي ـ اگر از روي عمد و غرض ورزي نباشد ـ نه تنها در اين جريده كه در اكثر قريب به اتفاق جرايد، بالعيان مشاهده مي گردد كه لااقل كارشناسي بودن نظر آن ها محل تأمل است. با شيوه اي خاص به خواننده چنين القا مي كند كه: «خواننده! تصور مكن اين اشخاص آدم هاي عوام و از همه جا بي خبر هستند بلكه افراد موفق در ورزش، المپياد و ... هستند و اين گونه افراد نا به جا سخن نمي گويند». آيا اين عده ي كم از جوانان، نمايندگان واقعي نسل جوان پس از انقلاب اسلامي اند؟

تأثير پنهان و ناخودآگاه در تكرار اين موارد، موجب الگوسازي براي جوانان و نوجوانان مي گردد. با قطع نظر از محتواي مباحث كه شايد خيلي موارد درست و صحيح باشد، طرح و عنوان اين موارد درست از زبان اين گونه افراد با اين طرز تفكر و ... جاي تأمل دارد; اما اين را نبايد از نظر دور داشت كه اين از موارد ابزارهاي تبليغاتي و وسايل جهت دهي به شهروندان است.

مناسب آن بود كه در اين مقوله از افرادي مجرب و كارشناس مصاحبه گردد تا نتايج آن براي همه ي جوانان كشور مفيد باشد. به نظر مي آيد احساسي بودن در فرهنگ ما ريشه دار است، احساسي بودن به معناي نفي تنظيم روابط بر اساس عقل نيست; بلكه چه بسا آن روابط را تعميق بخشد. يكي از عوامل مهم و اساسي در پايداري خانواده ها و گرايش اعضاي خانواده به آن و خصوصاً فرزندان، همين احساس و عاطفه است كه مبادا كاري صورت دهيم كه اعضاي خانواده، خويشان و ... ناراحت شوند; اما قالب ادبيات طرح موضوع بايد متناسب انتخاب شود. اگر شخصي دير به خانه بيايد، لازم نيست بگويد كه حوصله ي خانه را ندارم; بلكه در قالب محترمانه تر مي تواند همين معنا را ابراز كند: «مثلا احتياج به هواي تازه و آزاد داشتم و ...» به عكس، برقراري روابط انساني عاري از احساس و عاطفه، از انسان غربي يك ماشين ساخته كه فاقد تشخيص درست از غلط است و نمي داند كه در كجا حرف بزند، همين ويژگي است كه روابط بر اساس عقلانيت صرف (Rotionality) و تنزل خانواده ها را به دنبال داشته و آن شد كه امروز خود غربيان از آن بيزار و متنفرند.

دفاع از احساس و عاطفه به معناي دفاع از دروغ و ريا و نفاق نيست; بلكه به معناي بيان صادقانه و انعطاف پذير است. حال چگونه شده و مي شود كه ناراحت شدن ديگران مهم نيست و اين موضوع چگونه با روابط انساني قابل جمع است، مشخص نيست; البته اين حرف درست است كه روابط اجتماعي بايد به گونه اي تنظيم شود كه افراد در اثر نابهنجاري پاداش نبيند و به عكس، افراد صادق در مقابل صداقت شان پاداش ببينند، پاداش ها را هم بايد تعريف كرد.

پاداش صرفاً برخوردهاي مادي نيست; جلوه هاي خارجي و ظاهري نيست. اما هم ظاهر مهم است و هم باطن; زيرا دست يابي به باطن سالم و پاك، ظاهري آراسته و نيكو مي طلبد. ظاهر و باطن مي بايست توأماً ساخته و پرداخته شود; به علاوه ي آن كه قوام هر جامعه به فرهنگ حاكم بر آن جامعه است و جامعه ي ما يك جامعه ي ديني است و باورهاي حاكم بر آن، برخاسته از باورهاي اسلام است. حال اگر در هر شرايطي اين باورها مورد تعرض واقع شود و دست كاري گردد، حاكميت و قداست خود را از دست مي دهد و آن گاه نخواهد توانست فرمان هاي لازم در جهت «بايد» و «نبايد» را صادر كند و با صدور آن ها، ديگر قوت لازم براي نظارت بر عمل كردن بر آن بايدها و نبايدها وجود ندارد.

نگاه اجمالي ـ حتّي نه عميق و تفصيلي ـ به آموزه هاي ديني، به خوبي نشان گر آن است كه در سراسر اين آموزه ها نهي از دروغ و ريا و چاپلوسي و ... وجود دارد و كار به اين جا ختم نمي شود و نه تنها نهي از ارتكاب بدان ها وجود دارد كه ديگران را نيز در اين نهي كردن مشاركت داده و به كمك امر به معروف و نهي از منكر همگان را در اين تعليم و تأديب و حتّي نظارت اجتماعي شركت داده است. حال ما را چه شده كه بدون توجه به باورهاي خودمان، خود را با باورها و فرهنگ ها و عمل هاي ديگران كه در يك شرايط خاص و ويژه ي خودشان زيست مي كنند مقايسه مي كنيم اين پديده ي ديگري است كه احتياج به بسط و دقت نظر بيش تر دارد.

فاضل حسامي

/ 1