تبشير و انذار - تبشير و انذار نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تبشير و انذار - نسخه متنی

سيد محمدحسين صفوي

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تبشير و انذار

از ديرباز بشر به موضوع تبليغ و رساندن خواست قبلي خود به مخاطبان در قالب و بسته بندي الفاظ و عبارات مناسب با شرايط و اوضاع و احوال توجه داشته و همين موضوع، امروزه در اولويت كاري قدرتهاي بزرگ جهاني در قالب يك استراتژي به منظور تحميل عقايد و فرهنگ خود به ديگران متجلّي است. با توجه به آنچه گذشت به خوبي روشن مي شود كه دين مبين اسلام كه معجزه خالده اش قرآن و روش و پشتوانه دعوتش مبتني بر بيان است هرگز ممكن نيست كه از اين عنصر اساسي غفلت كند.

مخاطب يك پيام مي تواند يك نفر و يا يك گروه و يا مجموعه امت باشد و نحوه گفتگو با اشخاص و گروهها مي تواند متناسب با شرايط موجود، متفاوت باشد، بي ترديد تلاش هر انسان عاقلي در راستاي فراهم كردن زمينه تبليغ در ايجاد رابطه اي صميمي با رويي گشاده براي تحبيب قلوب است. اما همين انسان عاقل ممكن است در شرايطي ديگر برخورد ديگري متناسب با شأن مخاطب اتخاذ كند.

به عنوان مثال در امر تعليم و تربيت كودك بايد هميشه به دو اصل اساسي و برجسته تشويق و تنبيه با هم توجه شود و به يقين غفلت از هر كدام از آنها لطمات جبران ناپذيري بر شخصيت فردي و اجتماعي كودك وارد خواهد ساخت و بي شك انبياء الهي به عنوان انسان هاي كامل عصر خود به اين امر مهم واقف بوده اند و لذا دعوت آنها مبتني بر دو اصل تبشير و انذار استوار بوده است. با جستجو در آيات شريفه قرآن كريم مي توان به صحت و استواري اين نظريه باور داشت. با توجه به آنچه گذشت در خصوص برخي مطالب مندرج در مقاله نفي پرسشگري جهت مستقيم با دين گريزي دارد در روزنامه همبستگي مورخه 28/ 1/ 80 به عرض مي رسد كه: در قرآن كريم 120 بار از مشتقات مصدرِ انذار استفاده شده است كه همگي به همان معناي مورد نظر تبليغ انبياء است. در حالي كه از مشتقات ريشه (ب ش ر) به معناي بشارت، تنها 86 مورد بكار رفته كه از اين تعداد هم ميزان قابل توجهي بي ارتباط با موضوع تبليغ است.[1]

علاوه بر اين در قرآن كريم آيا آيات فراواني است كه وظيفه انبياء الهي[2] را تنها انذار دانسته و پاداش و جزا و هدايت و اضلال را اموري وابسته به خداست و مشيت الهي مي داند به برخي از اين آيات توجه كنيد: «و ما انت بسمع من في القبور، ان انت الا نذير» فاطر، 22، 23. «...و تو نمي تواني سخن خود را به گوش آنان كه در گور خفته اند برساني، تو فقط انذار كننده اي... مرحوم علامه طباطبايي ذيل آيه 22 مي فرمايد: مراد از مردگان كافراني هستند كه بر دلهايشان مهر زده شده است و در تفسير آيه 22 مي فرمايد: در آيه قصص (حصر) اضافي است يعني وظيفه تو تنها انذار آنها است و اما اين كه در ميان آنان چه كسي هدايت مي شود يا گمراه مربوط به خداست البته آياتي هم داريم كه در آن بشير و نذير با هم ذكر شده اند[3] كه مبين اين مسئله است كه در امر تبليغ از هر دو جنبه بايد سود جست اما گاهي موقعيت به گونه اي است كه تنها شيوه كاربردي و مؤثر انذار است.

والسلام.


[1]- الف) از مصدر مفاعله. 1- تباشروهن، بقره، 187. 2- باشروهن همان، ب) صيغه امر از مصدر تفعيل (بَشِّر) كه به معناي وعده عذاب است. 1- 138، نساء. 2- 3 ، توبه. 3- لقمان، 7. 4- جاثيه، 8 . 5- آل عمران، 21. 6- توبه، 34. 7- انشقاق، 24. ج) از مصدر استفعال به معناي مژده دادن و مسرور شدن كه 6 مورد است مانند يستبشرون بتعمه من الله و فضل (آل عمران، 17) د) بُشراً كه در 3 آيه و به معناي بشارت الهي به خاطر فرستادن باد و براي ايجاد تنوع در طبيعت است. ح) و نيز آياتي كه در آن بشارت به فرزند دار شدن مخاطبين است: حجر، 54. صافات، 101. صافات 112. هود، 71. ذاريات، 28. حجر، 53. مريم، 7. آل عمران، 39. آل عمران، 45.

[2]- الف) در برخي آيات انذار را به خدا نسبت داده است مانند نبأ، 40.
ب) و در تعدادي ديگر از آيات انذار را وظيفه پيامبران دانسته است مانند «و انما
انا ذير مبين». عنكبوت، 50. «ان انت الا نذير» فاطر، 23. ج) و تعداد ديگري از آيات كتاب الهي را نذير معرفي مي كند «و هذا كتاب مصدق لساناً عربياً لينذر الذين ظلموا، احقاف، 12. د) و گاهي انذار، بعهده فقها گذاشته شده است: بقره، 122.

[3]- فاطر، 24. انا ارسلناك بالحق بشيراً و نذيراً و ان من امه الا خلا فيها نذير.

سيد محمد حسين صفوي

/ 1