تحجر يا واقع گرايي! - تحجر يا واقع گرايي! نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تحجر يا واقع گرايي! - نسخه متنی

علی خوش‏گفتار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تحجر يا واقع گرايي!

روز سه ‏شنبه 9/12/79 روزنامه‏ي حيات نو، گفت و گوي آقاي داود سليماني، نماينده تهران و عضو كميسيون فرهنگي مجلس را با خبرنگار ايسنا به چاپ رساند كه از جهاتي قابل تأمل است.
در اين گفت و گو آقاي سليماني تصريح مي‏كند كه: «اگر ما معارف گوناگوني كه در فرهنگ دين و سياست از خارج حوزه رسمي ما وارد مي‏شوند، را به رسميت نشناسيم به بيان ديگر به معارف و دستاوردهاي بشري توجه نكنيم، دچار انسداد فرهنگي و سياسي خواهيم شد.»(1)

اين نكته كه ما بايد به دستاوردهاي بشري توجه كرده و از آن بهره ببريم نكته كاملاً درستي است و همچنين اين نيز درست است كه اگر اين كار را انجام ندهيم گرفتار تحجر و عقب ماندگي از قافله‏ي تمدن خواهيم شد. اما آنچه از عبارت ايشان استنباط مي‏شود آن است كه ايشان نظريه قرائت‏هاي گوناگون دارند و مرادشان اين است كه اگر ما اين قرائت‏ها را به رسميت نشناسيم و تنها به قرائت رسمي از دين اكتفا كنيم. در گرداب تحجر فرو افتاده‏ايم كما اين كه برداشت روزنامه‏ي مذكور از سخنان ايشان همين است.

بحث «قرائت‏هاي مختلف از دين» گرچه در باطن خود، مقوله‏اي علمي و فرهنگي است ولي امروز عده‏اي با مطرح نمودن آن به عنوان يك دستاويز سياسي - در پي دست‏يابي به اغراض و اهداف سياسي خود هستند. امروزه اين بحث به عنوان يك مقوله در تقابل با انديشه‏ي ديني قرار دارد و اين هويت ظاهر غير از حقيقت آن است. طرفداران اين ديدگاه، قائل به قرائت‏هاي مختلف و صحيح از دين بوده و معتقدند لزومي ندارد كه تنها يك قرائت رسمي و سنتي وجود داشته باشد. آنها جهت حمله به روالِ جاري و متداول سنتي حوزه در امر معرفت و فهم ديني، متمسك به مباحثي شده‏اند كه حاصل آن، غير از تحريف و تحويل دين چيزي نيست.

البته ما در اينجا در صدد بحث تفصيلي درباره‏ي اين تز و نقد آن نيستيم و آن را به كتب مفصل ارجاع مي‏دهيم،(2) گذشته از اين كه نكاتي در اين گفت و گو مورد تأكيد جناب دكتر سليماني قرار گرفته كه نشان مي‏دهد ايشان چندان به اين تز پابند نيستند نظير اين كه ناتوان دانستن دين را در حل مسائل و معضلات اجتماعي از مشخصه‏هاي تحجر تلقي مي‏كنند و حال آن كه طرفداران قرائت‏هاي مختلف دين را در عرصه‏ي اجتماعي و سياسي ناكارآمد معرفي مي‏كنند.(3)

با اين همه لازم مي‏دانيم كه اشاره به برخي اشكالات اين نظريه داشته باشيم: در نظريه‏ي قرائت‏هاي مختلف از دين، اين طور عنوان مي‏شود كه پيش داوري‏ها، انتظارات قبلي و علايق و سلايق مفسِّر و عالم در فهم او تأثيرگذار است، پس سرّ اين كه اختلاف در قرائت وجود دارد اين است كه پيش داوري‏ها و پيش دانسته‏هاي عالمان دين با هم تفاوت دارد؛ پس منشأ اين اختلاف را از ذهنيت عالم مي‏دانند؟(4) در حالي كه ما منشأ اين اختلاف را به بسياري از امور عيني برمي‏گردانيم. نظريه‏ي قرائت‏هاي مختلف از دين مي‏گويد: هيچ فهم رسمي و غالب و يگانه و صحيح از دين كه بگوييم اين فهم از دين صحيح است و ديگر فهم‏ها باطل است، وجود ندارد. آن چه كه ما داريم تفاوت در فهم دين است.

ما فهم درست‏تر در مقابل فهم ناصحيح و بدتر نداريم. ممكن است يك قرائت از دين رسمي‏تر و غالب‏تر باشد اما لزوماً اين تداول و غلبه و شهرت به معناي صحت نيست. نكته‏ي ديگر كه نظريه قرائت‏هاي مختلف بر آن پافشاري مي‏كند اين است كه امكان قرائت را به نحو موجبه‏ي كليه مي‏داند. از نظر معتقدين به امكان قرائت‏هاي مختلف از دين، ما نمي‏توانيم مرزي مشخص كرده و بگوييم اين زمينه و جنبه‏هاي دين، جز ثابتات و مشتركات است و اختلاف بردار نيست. اين نظريه در واقع ناظر اعتقاد به پلوراليسمِ معرفتي است؛ يعني اعتقاد به اين كه فهم و معرفت از دين تكثرگرايانه است و ما يك معرفت واحد از دين نداريم و لذا روشن مي‏شود كه اين نظريه اوج نسبي‏گرايي و شكاكيت است و هر چيزي كه بر شكاكيت و نسبي‏گرايي مترتب شود بر اين نظريه هم مترتب مي‏شود.(5)

پس نفي و طرد اين نظريه نه از مصاديق تحجر بلكه از مقدمات لازم رئاليسم و واقع‏گرايي است. مطلب قابل ذكر ديگر آن است كه نظام جمهوري اسلامي يك نظام ديني و ايدئولوژيك است. هر نظام ايدئولوژيك چه حكومت ديني باشد و چه غير ديني از يك پشتوانه‏ي ايدئولوژيك و مكتبي برخوردار است. قانون اساسي ما پايه‏هاي اين نظام را بر اسلام استوار كرده است. هر نظام ايدئولوژيك از يك سري مباني و احكام و اصول ثابت تشكيل مي‏شود؛ يعني هيچ چيز رنگ ايدئولوژيك به خود نمي‏گيرد مگر اين كه در درون خود ثابتاتي داشته باشد يكي از راههاي مبارزه‏ي سياسي با هر حكومت ايدئولوژيست، سست كردن مباني ايدئولوژيك آن نظام است. و يكي از راههاي مبارزه تئوريك اين است كه ثبات را از مباني و ارزش‏ها و اصول فكري آن نظام سلب كنيم و به نظر مي‏آيد كه نظريه قرائت‏هاي مختلف از دين از عهده‏ي اين مهم به خوبي برمي‏آيد. پس لازم است كه به لوازم آن‏چه كه به زبان مي‏آوريم خوب عنايت داشته باشيم!.



1) ر. ك. روزنامه‏ي حيات نو، 9/12/79، ص 3، مقاله‏ي نتيجه‏ي تحجر، يأس و سرخوردگي حكومتي است.

2) براي نمونه ر. ك. كلام جديد، عبدالحسين خسروپناه، (مركز مطالعات و پژوهشهاي فرهنگي حوزه، 1379)، گفتار هفتم: قرائت‏هاي مختلف از دين.

3) ر. ك. محمد مجتهد شبستري، نقدي بر قرائت رسمي از دين، انتشارات طرح نو، 1379، چ اول.

4) همان.

5) براي مطالعه‏ي بيشتر ر. ك. كانون گفتمان ديني، گفتمان ششم: قرائت‏هاي مختلف از دين (اين گفتمان‏ها توسط مركز مطالعات و پژوهش‏هاي فرهنگي حوزه برگزار مي‏گردد(.

علي خوش‏گفتار

/ 1