سخن خود را از زبان ديگران نزنيم - سخن خود را از زبان ديگران نزنيم نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

سخن خود را از زبان ديگران نزنيم - نسخه متنی

محمد جعفری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سخن خود را از زبان ديگران نزنيم

در حالى كه طبق نظر پلوراليستى، «خَسِرَالدنيا و الآخره» بودن معنا و مفهومى ندارد زيرا: همه خطّى از حق داشته و در مسير حق هستند. مولوى، اشعارى زير عنوان «سبب حرمان اشقيا از دو جهان كه خَسِرَ الدنيا و الآخره» دارد كه خود بيانگر وجود افراد شقىّ و گمراه و مُهر ابطال بر پلوراليسم دينى است:

پس ز دفع خاطر اهل كمال جان فرعونان بماند اندر ضلال

پس ز دفع اين جهان و آن جهان مانده‏اند اين بى‏رهان بى اين و آن

سركشى از بندگان ذوالجلال دانك دارند از وجود تو ملال

(دفتر اول، ابيات) 2494 - 2496

مى‏بينيم كه مولوى، صريحاً عده‏اى را گمراه و عده‏اى را اهل كمال مى‏داند.

مولوى در جاى ديگر نيز از ابطالِ مذهب كفار و تمجيد از مذهب مؤمنان سخن مى‏راند:




  • مانع خورشيد جمله كافران
    كى حجاب چشم آن فردند خلق
    كافران قلبند و پاكان همچو زر
    اندرين بوته درند اين دو نفر



  • از شعاعِ جوهر پيغمبران
    چشم خود را كور و كژ كردند خلق
    اندرين بوته درند اين دو نفر
    اندرين بوته درند اين دو نفر



و يا در جاى ديگر دارد:




  • چون نجس خواندست كافر را
    ظاهر كافر ملوّت نيست زين اين
    نجاست هست در اخلاق و دين



  • خدا آن نجاست نيست بر ظاهر ورا
    نجاست هست در اخلاق و دين
    نجاست هست در اخلاق و دين



با اين همه اشعار كه ما جهت رعايت اختصار، به ذكر اندكى از بسيار اكتفا كرديم آيا باز مى‏توان مولوى را پلوراليست ناميد!(15) قضاوت را بر عهده خوانندگان مى‏گذاريم. انصاف حكم مى‏كند كه با تقطيع و تحريف سخنان كسى، آن چه را كه نظر و برداشت خود ماست به او نسبت ندهيم و حرف خود را از زبان ديگران نزنيم.




1) ر. ك. روزنامه‏ى ايران، 1/12/79، ص 10، ستون اول.

2) همان، ستون 6.

3) ر. ك. نهج‏البلاغه، نامه‏ى 53، فَقَرات 8 - 9.

4) روزنامه ايران، 1/12/79، ص 10، ستون 3.

5) عبدالكريم سروش، نشريه‏ى كيان: حقانيت، عقلانيت، هدايت، ش 40، صص 15 - 16.

6) ايران، ص 10، ستون 3 و 4.

7) براى مطالعه تفصيلى ر. ك. مقاله‏ى بررسى انتقادى موضوع تساهل، حسن رحيم‏پور ازغدى مندرج در كتاب تسامح آرى يا نه.

8) ايران، ص 10، ستون 6.

9) ر. ك. عبدالكريم سروش، قبض و بسط تئوريك شريعت، تهران، مؤسسه فرهنگى صراط.

10) ر. ك. احمد واعظى، تحول فهم دين، مؤسسه فرهنگى انديشه معاصر. و نيز ر. ك. صادق لاريجانى، معرفت دينى، مركز ترجمه و نشر كتاب.

11) ايران، ص 10، ستون اول.

12) همان، ستون 8، پاورقى.

13) همان، ستون 7.

14) ر. ك. عبدالكريم سروش، نشريه‏ى كيان: صراطهاى مستقيم، ش 36.

15) ر. ك. قادر فاضلى، مجله‏ى كتاب نقد: خدعه با مولانا، ش 4، صص 220 - 223.

محمد جعفرى

/ 1