آيا در يك زمان دو نفر به پيامبرى مى رسيدند؟
پاسخ
آرى؛ نه تنها در يك زمان دو پيامبر، كه بر اساس روايات، گاه پنج و يا حتى هفتاد پيامبر وجود داشته است. علامه ى مجلسى (ره) روايتى را نقل مى كند كه پنج پيامبر در يك زمان مبعوث شدند و آنان عبارتند از: ابراهيم، اسحاق، يعقوب، اسماعيل و لوط(عليهم السلام). حضرت ابراهيم و حضرت اسحاق در سرزمين بابل (عراق). و حضرت يعقوب در سرزمين كنعان و مصر و حضرت اسماعيل در سرزمين جرهم (اطراف كعبه) و حضرت لوط در چهار منطقه: سهدوم، عامور، صنعا و داروما[1].اين روايت تصريح مى كند كه در يك زمان، پنج پيامبر از جانب خداوند براى ارشاد و هدايت مردم مأمور شده اند و در روايات متعددى نيز آمده است كه بنى اسرائيل در يك روز دو، يا سه ،يا چهار پيامبر و يا حتى هفتاد پيامبر را (در يك روز) به شهادت رسانيدند، بدون آن كه در آن روز بازار و كسب و تجارت خود را تعطيل كرده باشند[2].به شهادت رساندن هفتاد پيامبر در يك روز، گواه روشنى بر وجود پيامبران متعدد در يك زمان، بلكه در يك مكان مشخص است.با توجه به اين كه تمامى پيامبران، داراى شريعت و آيين مستقلى نبودند و بسيارى از آنان تنها مروّج و مبلّغ پيامبران صاحب شريعت (پنج پيامبر اولوالعزم) بوده اند؛ از اين رو هيچ مانعى وجود نداشت كه در يك زمان چند پيامبر وجود داشته باشد و همگى به وظيفه ى هدايت مردم به توحيد، ترويج شريعت پيامبر صاحب شريعت بپردازند؛ به ويژه كه بر اساس روايت ياد شده، پيامبران متعدد در مناطق گوناگونى مبعوث شده و هر يك از آن ها در منطقه خاصى مأمور بوده اند. گرچه از روايت دوم و ساير روايات، به خوبى استفاده مى شود كه اجتماع پيامبران متعدد در يك مكان نيز اتفاق افتاده است.در اين جا توجه به نكاتى لازم است:نكته ى اول
درست است كه گاه در يك زمان و مكان پيامبران متعددى وجود داشته اند؛ اما چنان نبوده است كه دو پيامبر صاحب شريعت و كتاب در يك زمان به پيامبرى بر انگيخته شوند، بلكه پيامبران صاحب شريعت با فاصله هاى زمانى مبعوث مى شدند[3].نكته ى دوم
در بعضى از زمان ها يكى از پيامبران متعدد، داراى شريعت و كتاب نيز بوده است؛ مانند زمان حضرت موسى(عليه السلام) كه داراى شريعت و كتاب بود و برادرش هارون(عليه السلام) نيز مقام نبوت و حتى رسالت را بر عهده داشت، و يا در زمان حضرت ابراهيم(عليه السلام) كه داراى شريعت بود و حضرت لوط(عليه السلام) نيز وجود داشت.اما در بعضى از زمان ها، پيامبر صاحب شريعت وجود نداشته و تمام پيامبران (در يك زمان) مردم را به آيين پيامبر صاحب شريعت گذشته دعوت مى كردند؛ مانند پيامبران بنى اسرائيل كه سال هاى طولانى مردم را به شريعت و دين حضرت موسى(عليه السلام) دعوت مى كردند، و يا پيامبران پس از حضرت عيسى(عليه السلام) كه دين او را تبليغ مى كردند.نكته ى سوم
از آيات و روايات به دست مى آيد كه وظيفه ى پيامبران متعددى كه داراى شريعت مستقل نبوده اند، ترويج شريعت پيامبر داراى شريعت گذشته بوده است و نيز پيروى كامل از وى، در صورتى كه در عصر او باشند؛ از اين رو حضرت ابراهيم(عليه السلام) مقامى والاتر از حضرت لوط(عليه السلام)داشته و امام او بوده است. برترى مقام حضرت موسى(عليه السلام) بر حضرت هارون(عليه السلام) نيز اين چنين بوده است.منبعى براى آگاهى بيشتر:1. راهنماشناسى، ص366.[1]. بحارالانوار، ج11، ص57.[2]. همان، ص47.[3]. بحارالانوار، ص35 ـ 34.