ستمگران و گنهكارانى را سراغ داريم كه دچار هيچ نوع گرفتارى و ابتلايى نشده اند. چگونه توجيه مى شود؟ - پرسش: ستمگران و گنهكارانى را سراغ داريم كه دچار هيچ نوع گرفتارى و ابتلايى نشده اند. چگونه توجيه مى شود؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پرسش: ستمگران و گنهكارانى را سراغ داريم كه دچار هيچ نوع گرفتارى و ابتلايى نشده اند. چگونه توجيه مى شود؟ - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ستمگران و گنهكارانى را سراغ داريم كه دچار هيچ نوع گرفتارى و ابتلايى نشده اند. چگونه توجيه مى شود؟

پاسخ

هنگامى كه انسان گناه مى كند از سه حال خارج نيست:

1- يا خودش متوجه گناهش مى شود و توبه مى كند و باز مى گردد.

2- يا خداوند تازيانه بلا بر او مى نوازد تا در اثر معصيت ها و گرفتاريها به خود آيد و از خواب غفلت بيدار شود و به راه اصلى و هدايت بازآيد، كه اكثر مردم از اين دسته اند.

3- و يا شايستگى هيچ يك از اين دو را ندارد. خدا به جاى بلا، نعمت و بجاى گرفتارى و سختى، آسايش به او مى بخشد و اين همان «عذاب استدراج» است. كه در آيات قرآن به همين تعبير (والذين كذّبوا باياتنا سَنتدرجهم من حيث لا يعلمون)(1) «كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند به زودى آنان را از آنجا كه نمى دانند (و فكرش را هم نمى كنند) تدريجاً به سوى عذاب پيش مى بريم».

و يا تعبيرات ديگر به آن اشاره شده است مانند:

(و ما ارسلنا فى قرية من نبى الا اخذنا اهلها بالبأساء و الضراء لعلهم يضّرّعون. ثم بدلنا مكان السيئة المحسنة حتى عفوا و قالوا قد مسّ آباءنا الضرّاء و السرّاء فأخذناهم بغتة و هم لا يشعرون)(2)

«سنت خداوند بر اين بوده كه هر موقعى پيامبرى از پيامبرانش را به سوى مردم مى فرستاده آنها را با سختى ها و گرفتاريها امتحان و آزمايش مى كرده ولى آنان از آيات الهى كه آنان را دعوت به سوى خدا و تضرع و توبه به سوى حق مى كرده اعتراض مى كرده اند. هنگامى كه اين سنت سودى به حال آنها نداشته خداوند اين سنت را تبديل به سنت ديگرى مى نموده و آن اينكه مُهر بر قلوب آنها مى زده و دچار قساوت قلب و سرپيچى از حق مى گشته اند و علاقه مند شدن به شهوات مادى و زينت ها و جلوه هاى زندگانى دنيا و زخارف آن و اين سنت مكر است. سپس به دنبال آن سنت سومى است و آن استدراج است يعنى تبديل شدن بدى به خوبى و نقمت به نعمت و گرفتاريها و سختى ها به آسانى و نزديك شدن آنها روز به روز و ساعت به ساعت به طرف عذاب الهى تا اينكه يك مرتبه آنها را بگيرد ولى آنها احساس نمى كنند، چون خود را در جاى امن و سالمى مى دانند»(3).

خداوند متعال به دنبال آيه (سنتدرجهم من حيث لا يعلمون) مى فرمايد:(و املى لهم ان كيدى متين) «و به آنها مهلت مى دهم و در عذابشان عجله نخواهم كرد». چرا كه نقشه هاى من محكم و دقيق و عذاب من شديد است. اين هشدارى است به همه ظالمان و گردنكشان كه سلامت و نعمت و امنيت هرگز آنها را مغرور نكند و هر لحظه در انتظار كيفر شديد خداوند باشند.

لذا انسان بايد به هنگام روى آوردن نعمت هاى الهى مراقب باشد، نكند اين امر كه ظاهراً نعمت است، «عذاب استدراج» گردد.

به همين دليل مسلمانان بيدار، در اين گونه مواقع در فكر فرو مى رفتند و به بازنگرى اعمال خود مى پرداختند. چنانكه در حديثى آمده است كه يكى از ياران امام صادِ(عليه السلام) عرض كرد: من از خداوند مالى طلب كردم به من روزى فرمود، فرزندى مى خواستم به من بخشيد، خانه اى طلب كردم به من مرحمت كرد. من از اين مى ترسم نكند اين «استدراج» باشد. امام فرمود: «اگر اينها توأم با حمد و شكر الهى باشد، «استدراج» نيست (نعمت است)»(4).

در حديثى از امام صادِ(عليه السلام) مى خوانيم: (اذا احدث العبد ذنباً جدّد له نعمة، فيدع الاستغفار فهو الاستدراج)(5)

«وقتى بنده اى گناهى را مرتكب مى شود، نعمت جديدى به او مى رسد اين موجب مى شود استغفار را ترك كند كه اين همان استدراج است».

و از همان امام در كتاب كافى نقل شده كه: (ان الله اذا اراد بعبد خيراً فأذنب ذنباً اتبعه بنقمة و يذكره الاستغفار ...)(6)

«موقعى كه خداوند خير بنده اى را بخواهد به هنگامى كه گناهى مرتكب شود او را گوشمالى مى دهد تا به ياد توبه بيفتد».

آنچه از آيات و روايات در اين زمينه آمده نتيجه مى گيريم هر آسايش و نعمتى به انسان مى رسد دليل بر خوب بودن آن بنده نيست و بالعكس، هر بلا و گرفتارى به او مى رسد نشانه بد بودن و بدبختى او نمى تواند باشد. بلكه يك امر نسبى است و با توجه به اعمال و رفتار و نيات آن شخص، تا حدى مى توان بررسى كرد كه يك امر به ظاهر نعمت، آيا در واقع نعمت است و يا نقمت است.

بنابراين ستمگران و گنهكارانى كه دائم به ظلم و معصيت مشغولند و به ظاهر در خوشى و رفاه به سر مى برند و غافل از نتيجه اعمال خود هستند، اما در واقع اينها نقمت و بلا است به صورت نعمت و مقدمه عذاب آنها است كه بتدريج به سوى عذاب الهى پيش مى روند اما خودشان متوجه نمى شوند كه در قرآن و روايات از آن تعبير به «استدراج» شده است.



1- اعراف / 182.

2- اعراف / 94 و 95.

3- الميزان، علامه طباطبايى، ج 8، ص 195، انتشارات اعلمى، بيروت، چاپ سوم، سال 1361.

4 و 5- تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ج 24، ص 416 و 417، انتشارات دارالكتب الاسلاميه، چاپ سيزدهم، سال 1370.

6- همان مدرك، ج 7، ص 35.

معرفى منابع بيشتر براى مطالعه:

در مورد مجازات استدراج مى توانيد به تفسير نمونه، ج 7،ص 32 به بعد و ج 3، ص 182 مراجعه كنيد.

/ 1