آيا فرشتگان و ملائك، جسم دارند و از احوال انسان‌ها در دنيا و آخرت باخبر مي‌شوند؟ - آيا فرشتگان و ملائك، جسم دارند و از احوال انسان ها در دنيا و آخرت باخبر مي شوند؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آيا فرشتگان و ملائك، جسم دارند و از احوال انسان ها در دنيا و آخرت باخبر مي شوند؟ - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيا فرشتگان و ملائك، جسم دارند و از احوال انسان‌ها در دنيا و آخرت باخبر مي‌شوند؟

پاسخ

پرسش مذكور داراي دو بخش است:

الف. راجع به جسم ملائكه؛

ب. درباره اطلاع و خبرداشتن ملائكه از اعمال انسان.

به طور كلي، فرشته موجودي نامحسوس است كه مظهر خوبي‌ها و نيكي و مايه هدايت و بركات بر عالم هستي است.

فرشتگان جسم ندارند بلكه در گروه مجردات قرار دارند، محققين و علماء در اين باره دلائل گوناگوني ارائه كرده‌اند كه ما در اينجا به بعضي از آن اشاره مي‌كنيم:

قرآن: واژه ملك (فرشته) هشتاد و هشت مرتبه در قرآن ذكر شده است.

آيات زيادي از قرآن دربارة صفات، ويژگي‌ها، مأموريت‌ها و وظايف فرشتگان سخن مي‌گويد.[1]

استاد مكارم شيرازي در تفسير آيات مذكور مي‌گويد: بدون شك با اين اوصاف، ‌نمي‌توانند داراي جسم باشند.[2]

از جمله نصوصي كه دلالت بر تجرد فرشتگان مي‌كند آيه ذيل است: نزل به الرّوح الامين علي قلبك لتكون من المنذرين؛[3]

علامه طباطبايي در تفسير آيه مذكور مي‌گويد:

... نزول آن (فرشته) بر قلب، تنها در صورتي صحيح است كه (آن فرشته) مجرد باشد.[4]

حكما نيز قائل به همين نظريه هستند، كه فرشتگان جسم ندارند، صدر المتألهين مي‌گويد:

بايد بداني كه آفرينش فرشتگان غير از آفرينش انسان است، زيرا آنها داراي وجود بسيط و مجرد و بعد عقلاني‌اند.[5]

بوعلي سينا مي‌گويد: فرشته جوهري بسيط است.[6]

سخناني كه از معصومين ـ عليهم السّلام ـ نقل شده است، نيز دلالت بر تجرّد فرشتگان دارد:

امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرشتگان غذا نمي‌خورند، آب نمي‌نوشند و ازدواج نمي‌كنند بلكه با نسيم عرش الهي زنده‌اند.[7]

علت عدم ميل فرشتگان به امور مذكور به خاطر نداشتن جسم است، امام علي ـ عليه السّلام ـ :

فرشتگان در صلب پدران و رحم مادران قرار نمي‌گيرند.[8]

نفي امور مذكور از فرشتگان به دليل عدم تجسم فرشتگان است،‌يعني اگر داراي جسم بودند، به امور مذكور نياز داشتند.

ناگفته نماند كه بعضي از محدثين مخالف مفسرين و حكما هستند و قائل به تجسم ملائكه هستند.

دلائلي هم ارائه نمودند كه ضعيف و ردّ شده است. امام خميني (ره) مي‌فرمايد: بدان كه بين محدثين و محققين اختلاف است در تجسم ملائكه الله: كافّه حكما و محققين و بسياري از فقهاء، قائل به تجرد آنها و تجرد نفس ناطقه شدند و براي آنها برهانهاي متين اقامه فرموده‌اند و از بسياري روايات و ‌آيات شريفه نيز استفاده تجرد مي‌شود.[9]

آنچه از آيات قرآن، روايات و عقل استفاده مي‌شود، اين است كه فرشتگان جسم مادي ندارند، بلكه مجردند.

پس بايد گفت: فرشتگان موجوداتي مجردند و مجردات در مقابل ماديات اند. ماده محدود به زمان و مکان و دستخوش تغيير و تحول و در معرض زوال و فساد است بر خلاف مجردات که از اين خصوصيات مبرا هستند.

فرشتگان نيز موجوداتي منزه از ماده اند لذا خصوصيات ماده در آن ها راه ندارد و شکل نمي پذيرد.[10] و آن چه که در روايات پيرامون هيئت و شکل فرشتگان آمده همه از باب تمثل است معناي تمثل ملک اين است که ملک در ظرف ادراک بيننده به صورت خاصي (انسان ـ شکل زيبا يا زشت) در مي آيد در حالي که بيرون از ظرف ادراک او واقعيت و خارجيت ديگري دارد و آن عبارت از صورت ملکي است.[11]

پاسخ بخش دوم سؤال

از نظر برون ديني مهمترين دليلي كه بر اثبات علم فرشتگان مي‌توان اقامه كرد، مجرد بودن ملائكه است، توضيح آن كه بنابه تعريف محققين از فلاسفه علم مجرد است و اصولا علم يعني حضور مجرد نزد مجرد ديگر، و چون ملائكه مجردند در حقيقت علم هم در مجردات ظهور مي‌كند، پس ملائكه نسبت به مراتب پايين‌تر از خود علم دارند.

از آيات و روايات به صراحت، استفاده مي‌شود كه فرشتگان، ناظر اعمال و رفتار انسان هستند و در روز قيامت بر اين اعمال گواهي مي‌دهند، از نظر قرآن فرشتگان در روز قيامت جزء شهود محسوب مي‌شوند، و اين زماني درست است كه آنها در دنيا از اعمال و رفتار انسان باخبر باشند، تا بتوانند چيزهايي را كه مشاهده كرده‌اند شهادت دهند.

«و جائتْ كلُّ نفسٍ معَها سائقٌ و شهيدٌ»؛[12]

ترجمه: هر كس را فرشته‌اي به دادگاه بزرگ الهي مي‌كشاند و فرشته‌اي بر اعمال او شهادت خواهند داد و شاهدان همان دو فرشته‌اي هستند كه مأمور ثبت اعمال انسان در دنيا بودند.

از روايات نيز استفاده مي‌شودكه فرشتگان در دنيا ناظر انسان و در روز قيامت بر اعمال انسان شهادت مي‌دهند.

امام سجاد ـ عليه السّلام ـ : ضمن بيان ارتباط فرشتگان با انسان، مي‌فرمايد: بارالها، و گواه راستي از فرشتگانت براي ما قرار بده، بار خدايا زحمت ما را بر نويسندگان گراميت آسان فرما.[13]

شيخ بهائي در شرح كلام امام سجاد ـ عليه السّلام ـ مي‌گويد: آسان كردن رنج نويسندگان، كنايه از طلب خودداري از زيادي گفتار و دوري از كارهايي است كه فايده دنيا و آخرت ندارد، و در اين صورت در كار فرشته‌هاي نويسنده تخفيف حاصل شده و در ثبت كردار و گفتار ما كمتر زحمت مي‌كشند.[14]

شخصي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ پرسيد به چه علت، خداوند فرشتگان را بر بني‌آدمي گماشته كه اعمال نيك و بدشان را بنويسند، در صورتي كه خداوند داناي نهان و آشكار است؟ امام ـ عليه السّلام ـ فرمود: آنها را مأمور عبادت خود ساخته و بر بندگانش گواه قرار داده تا مردم به خاطر همراهي آنان بيشتر مواظب اطاعت خداوند بوده و از معصيتش اجتناب كنند، و چه بسيار بندگاني كه تصميم بر گناه مي‌گيرند و در اين وقت به ياد اين فرشته افتاده و با خود مي‌گويند: پروردگار مي‌بيند و مأمورين ثبت اعمال بر اين گناه گواهي مي‌دهند، بدين سبب از انجام گناه خودداري مي‌كنند.[15]

از آيات قرآن و روايات به خوبي استفاده مي‌شود كه فرشتگان در دنيا ناظر اعمال و رفتار انسانها هستند و در آخرت بر چيزهايي در دنيا مشاهده كرده‌اند، گواهي مي‌دهند.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1. دادگاه رستاخيز، نوشته محمد غفاري، نشر مؤسسه فرهنگي حضور، چ اول، 1378.

2. تفسير نمونه، ج 18، از ص 173 به بعد، مكارم شيرازي، چ نوزدهم، نشر دار الكتب، تاريخ نشر 1380.

3. تفسير پيام قرآن، ج 6، ص 152 به بعد، مكارم شيرازي، ناشر مدرسه امير المؤمنين، چ دوم، 1372.


[1] . انبياء/ 26 و 27، حاقه/ 17؛ نازعات/ 5؛ اعراف/ 37؛ انفطار/ 10 ـ 13.

[2] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، نشر دار الكتب، چاپ نوزدهم، 1380، ج 18، ص 176.

[3] . شعراء/ 193 و 194.

[4] . رسائل توحيدي، ترجمه شيرواني، تهران، نشر فاطمه زهرا، 1381، ص 194.

[5] . اسفار، صدر المتألهين شيرازي، ترجمه هادوي، تهران، ناشر مولا، 1380، ج 7، ص 120.

[6] . حدود يا تعريفات، ترجمه فولادوند، نشر مركز مطالعه فرهنگها، 1358، ص 38.

[7] . مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار، بيروت، نشر موسسه وفا، 1403، ج 59، ص 174، ح4.

[8] . همان، ص 175.

[9] . آداب الصلوه، تهران، نشر مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، چاپ اول، 1370، ص 364.

[10]. ر.ک: مصباح يزدي، محمد تقي، معارف قرآن، ص244 ـ 249؛ و طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج17، ص13؛ و رسائل توحيدي، ص194.

[11]. ر.ک: طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج17، ص 13.

[12] . ق/ 21.

[13] . صحيفه سجاديه، فرازي از دعاي ششم.

[14] . مدني شيرازي، رياض السالكين، قم، نشر جامعه مدرسين، 1379، ص 122.

[15] . احتجاج طبرسي، نشر نعمان، نجف اشرف، چاپ دوم، 1386، ج 1، ص 95.

/ 1