آيا مي توان اين نظريه را قبول كرد كه در عالم هميشه و همه جا يك عده خوب و يك عِدّه بد هستند؟
پاسخ
براي روشن شدن پاسخ در قدم اول بايد مقصود از دو کلمه «بد» و «خوب» روشن شود.حداقل دو معنا براي اين کلمه متصور است:1. آدم هاي خوب يعني آدم هايي که داراي اخلاق خوب و پسنديده هستند، کارهاي نيک انجام مي دهند، به مردم آزار و اذيتي وارد نمي سازند، براي نيازمندان کمک مي رسانند و ... در مقابل آدم بد يعني کساني که مرتکب اعمال و کارهاي ناروا مي شوند.
2. آدم هاي خوب يعني آدم هاي دين دار و پابند به دين و مذهب. در مقابل آم هاي بد يعني آدم هاي لاابالي و غير متعهد به دين و ديانت. البته اين دو معنا از هم الزاما جدا نيستند. اما جهت نگاه ما به آدم هاي خوب و بد مي تواند از اين دو زاويه باشد. ظاهرا منظور از عالم نيز، همين عالم دنيا است.با توجه به اين مطلب مي توان گفت که پرسش به دو صورت قابل طرح است: نخست اين که آيا امکان داردکه همه مردمي که منطقه، شهر، کشور يا هر تقسيم ديگري که از کلمه «جا» در سؤال منظور باشد، خوب باشند، يا همه بد باشند؟ پاسخ اين سوال واضح است چون هيچ دليل عقلي و نقلي نداريم که اين امکان را نفي کند. بلي، اگر تربيت يک منطقه، فضاي اجتماعي و مفاهيم اخلاقي يک شهر به گونهاي سامان يابد که در آن خوبي ها ترويج و از بدي ها شديدا منع گردد و اين روند براي يکي دو نسل ادامه يابد، همه مردم يک منطقه نيک خواهند شد. عکس مطلب هم صادق است. يعني مي تواند همه مردم يک منطقه تحت تأثير تربيت ناصحيح بد شوند؛ به هر دو معنايي که براي بدي ارائه گرديد.صورت دوم پرسش اين مي تواند باشد که از نظر عملي وضع چگونه است، آيا مردم يک منطقه يا مناطقي که ما مي شناسيم و دنياي کنوني ما را تشکيل مي دهد، همه خوب هستند يا خير؛ جواب اين سؤال هم واضح است، دنياي ما دنيايي است که در آن بديها با خوبيها آميخته شده و بدها با خوب ها، شايد عملاً نتوان منطقه يا محله يا شهري را يافت که هم خوب ، يا هم بد باشند. چنان شهري يا آرمان شهر اهل رحمان است يا آرمان شهر شيطان.