[وجوب تکالیف الهی] نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

[وجوب تکالیف الهی] - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پرسش :
در كجاي قرآن و نهج‌البلاغه به تكليف اشاره شده است؟

پاسخ

تكليف به معني وظيفه‌اي كه در برابر حقوق ديگران بر عهده افراد قرار دارد در متون اصيل ديني مورد اشاره قرار گرفته است. براي جستجوي مفهوم تكليف در قرآن و نهج‌البلاغه به دو شيوه مي‌توان عمل كرد؛

يكي آن كه در پي خود كلمه تكليف باشيم و بدانيم كه چند بار در قرآن يا نهج‌البلاغه كلمه‌اي با ريشه «كلّف» به كار رفته است. نتيجه چنين تحقيقي چندان كارگشا نخواهد بود.

زيرا در قرآن كريم 8 بار كلماتي با اين ريشه استعمال شده است كه 6 مورد آن اختصاص به اين بيان دارد كه خداوند به هر كسي به اندازه توانش تكليف كرده و بيش از آن تكليف نمي‌كند. كه عبارتند از آيات: انعام/152، اعراف/42، مؤمنون/62، بقره/233ـ286، و طلاق/7.

در نهج‌البلاغه نيز حدود 17 مورد از مشتقات تكليف به كار رفته است، چند مورد آن درمعناي به مشقت افتادن به كار رفته است. كه ارتباطي با بحث ما ندارد. در چند فراز نيز به تكليف الهي اشاره شده است كه سه نكته بسيار ارزشمند مي‌توان از آنها استخراج كرد.در حكمت 78 و نيز نامه 51، مي‌فرمايند خداوند بر ما تكاليف آسان و كمي نهاده است و در مقابل همين تكليف كم نيز‌، پاداش بسياري عطا خواهد كرد. نكته جالب ديگر در حكمت 404 نهج‌البلاغه است كه حضرت مي‌فرمايند: با وجود خداوند، ما بندگان مالك چيزي نيستيم و فقط مي‌توانيم مالك چيزهايي بشويم كه خدا آن‌ها را به ملكيت ما درآورد. كه در اين صورت هم در مقابل اين تكليف، تكاليفي را از ما خواهد خواست. و هر گاه نعمت خود را پس بگيرد تكاليف را نيز از دوش ما برمي‌دارد.

مشاهده مي‌شود كه حضرت رابطه تكليف و امكانات انسان و نيز رابطه تكليف را با قدرت تكليف كننده بيان مي‌كنند كه چون خداوند مالك تمام هستي است مي‌تواند انسان‌ها را مكلف كند. آن هم درصورتي كه امكان انجام تكليف را در اختيار او قرار دهد.و نيز خداوند درمقابل نعمت‌هاي خود مي‌تواند از مردم تكليف بخواهد.

در حكمت 105 نيز مي‌فرمايد: خداوند واجبات و محرماتي را مشخص كرده است كه بايد از آنها اطاعت كرد. ولي درباره برخي از امور هم چيزي از ما نخواسته است، پس شما هم خود را در اين موارد به تكلّف نياندازيد و براي خود تكليف نتراشيد چرا كه خداوند از روي فراموشي نيست كه تكليفي نخواسته است. اين بيان حضرت، نشان مي‌دهد كه خداوند هر چه را لازم باشد فرموده است و نيز تكاليفي كه بر ما شده همه براساس حكمت و مصلحت الهي است.

مسير ديگري كه مي‌توان براي پاسخ دادن به سؤال پيمود،‌آن است كه مصاديق تكليف را در قرآن و نهج‌البلاغه جستجو كنيم. كه در نتيجه اين كار بسياري از تكاليف و نيز حقوق انسان‌ها آشكار مي‌شود. ولي اين كار مستلزم نوشتن يك كتاب مفصل مي‌باشد. اما اجمالاً مي‌توان، اشاره كرد كه در قرآن و نهج البلاغه به تكاليف انسان در رابطه با حقوق خداوند و نيز حقوق متقابل با ديگران، به اشاره و به تصريح بيانات فراواني وجود دارد.

در نهج‌البلاغه از حق خداوند بر انسان،[1] حق حاكم بر مردم و حق مردم بر حاكم،[2] حقوق متقابل پدر و فرزند و...[3] سخن گفته شده است. ممكن است گفته شود كه بحث ما درباره تكليف است نه حق، ولي در پاسخ گفته مي‌شود كه اولاً در مقابل هر حقي به خصوص در حقوق متقابل تكليفي وجود دارد،[4] و ثانياً در لسان روايات، در بسياري از موارد منظور از حق همان تكليف است.[5] لذا اگر در جايي سخن از حق خدا، پدر و مادر و... به ميان آمده است مراد تكليف انسان‌ها مي‌باشد. چنان كه در رسالة الحقوق امام سجاد ـ عليه السلام ـ اين مسأله آشكارا مشاهده مي‌شود.[6] حضرت زين العابدين ـ عليه السلام ـ در اين روايت طولاني 50 حق از حقوقي را كه بر عهده يك فرد مسلمان است برشمرده‌اند. در واقع همان تكاليف يك فرد در برابر سايرين مي‌باشند.

همين فرايند مطالعه و تحقيق را در مورد قرآن كريم نيز مي‌توان پي گرفت، و واجبات و محرمات فردي و اجتماعي را احصاء كرد. سپس مشاهده مي‌شود كه از ممنوعيت شرك تا اجازه گرفتن براي ورود به خانه ديگران (27 نور) همه بيان تكاليف انساني است.در ضمن آن برخي از حقوق نيز آشكار مي‌شوند.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1ـ مطهري، مرتضي، حكمت‌ها و اندرزها، تهران، انتشارات صدرا، ص105ـ124.

2ـ بهشتي، احمد، مقاله حق و تكليف در نهج‌البلاغه، مجله احكام اسلامي. ش37، بهار 1377.

3ـ مصباح يزدي، محمد تقي، معارف قرآن (حقوق و سياست، اخلاق در قرآن، انسانشناسي، قرآن شناسي، خدا شناسي و...) قم، مؤسسه امام خميني(ره).


[1] . ر.ك: نهج ا لبلاغه/خ34، و خ/216.

[2] . نهج البلاغه/خ216 و نامه 53.

[3] . نهج البلاغه، حكمت 399.

[4] . ر.ك: بهشتي احمد، مقاله حق و تكليف، مجله كتاب نقد، چاپ اول، ش1، ص36ـ37؛ و نيز جعفري، محمدتقي، پيام فرد، نشر كرامت، ص143.

[5] . بهشتي، همان، ص38ـ43.

[6] . اين حديث در منابع فراواني آمده است از جمله: ‌تحف العقول، ابن شعبه واني، در فصل روايات امام سجاد(ع) اين كتاب با عنوان رهاورد فرد ترجمه و نشر شده است؛ و نيز، حسن بن فضل العربي، مكارم الاخلاق، قم، مؤسسه نشر اسلامي، 1414ق، ج2.

/ 1