رؤيا و انبياء
در فصل نامه علوم باطني، در شماره يك، در صفحه 28، مقاله اي با عنوان «رؤيا و رويارويي ديدگاهها» درج گرديده است كه در اين خصوص و با توجه به مطالب مندرج در آن مقاله، نكاتي به شرح ذيل تقديم مي گردد.رؤيا
لغويون دو واژه «رؤيا» و «خواب» را مترادف مي دانند، و از مصاديق «رأي؛ ديدن» است. يعني چيزي را در خواب مي بيند.[1] و اين واژه «6 بار در قرآن آمده است. و در لسان قرآن، رؤيا به معني حتمي بودن وقوع آنها\" است.[2] به اين معنا هر آيه اي كه از قرآن واژه «رؤيا» را ذكر كرده؛ آن رؤيا صادقانه و وقوع آن قعطي است. براي آشنايي بيشتر با رؤيا بهتر است به ديدگاههايي كه در رابطه با آن مطرح شده بپردازيم.نگاه مادي گرايان به رؤيا
آنها معتقدند كه رؤيا و خواب داراي چند علت است:1. ممكن است خواب ديدن و رؤيا نتيجه مستقيم كارهاي روزانه انسان باشد يعني آن چه براي انسان در روزهاي گذشته روي داده به هنگام خواب در مقابل فكرش مجسم مي گردد.2. ممكن است يك سلسله آرزوهاي برآورده نشده باعث ديدن خواب هايي شود، همان طور كه شخص تشنه، آب را در خواب مي بيند.3. ممكن است ترس از چيزي مانند: دزد، باعث خواب ديدن آن چيز شود.فرويد معتقد است: خواب و رؤيا عبارت است از، ارضاي تمايلات واپس زده و سركوفته اي كه هميشه با تغيير و تبديل هايي براي فريب «من» به عرصه خودآگاهي روي مي آورند. براي مثال: اميالي داريم و به عللي نتوانسته ايم آنها را ارضا كنيم و در ضمير باطن ما جاي گرفته اند و آن به هنگام خواب به مرحله خودآگاه روي مي آورد بعضي از دانشمندان غذاشناس، ميان خواب و رؤيا و نيازهاي غذايي بدن نيز رابطه قائل هستند.[3]اين ديدگاهها نشان دهنده آن است كه مادي گرايان، نگاه تك بعدي به رؤيا دارند. يعني فقط به جسم و ماده و طبيعت مي انديشند نه غير آن.نگاه اسلام به رؤيا
پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي فرمايد: خواب و رؤيا بر سه قسم است:يا بشارتي از سوي خداوند است يا غم و اندوهي از طرف شيطان است يا مشكلات روزمره انسان است.[4]
كساني كه خواب مي بينند چند دسته اند:
دسته اول
كساني كه روح كامل و مجردي دارند و بعد از خواب رفتن حواس، با عالم ديگري مرتبط شده و حقايقي را صاف و روشن از دنياي ديگر دريافت مي كنند. و ديگر نيازي به تأويل نيست.دسته دوم
كساني كه داراي روح متوسط هستند و در عالم رؤيا حقايق را همراه با تشبيه و تخيل دريافت مي كنند؛ اين گونه خواب ها نياز به تأويل دارد.دسته سوم
كساني هستند كه روح آنان به قدري متلاطم و ناموزون است كه خواب آنها مفهومي ندارد؛ اين گونه خواب ها قابل تعبير نيست.قرآن در سوره هاي مختلفي[5] به رؤياها پرداخته و سه دسته فوق اشاره كرده است ما به نمونه هايي از رؤياهاي صادقانه در قرآن اشاره مي كنيم:الف) رؤياي يوسف ـ عليه السّلام ـ درباره سجده يازده ستاره و ماه و خورشيد بر او (يوسف/5).ب) رؤياي دويار زنداني يوسف ـ عليه السّلام ـ كه يكي آزاد و ديگري اعدام شد. (يوسف/41).ج) رؤياي پادشاه مصر درباره گاو لاغر و چاق (يوسف/49 ـ35).د) رؤياي پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ درباره فتح مكه (فتح/27).هـ ) رؤياي مادر موسي ـ عليه السّلام ـ درباره گذاشتن بچه در داخل صندوق 38 و 39).و) رؤياي حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ درباره ذبح فرزندش اسماعيل. (صافات/10).[6]در نتيجه قرآن، رؤيا را يك اصل مسلم مي داند و حاصل فعل و انفعالات مغزي و احاطه نفس و روح انسان بر آن معرفي مي كند. اما تمامي رؤياها را قابل اعتنا و تعبير نمي داند. روح سالم و پاك، انديشه ناب، ايمان، حتي غذا و... در رؤياهاي صادقانه دخيل است. در مقاله ياد شده كلمه «نبي» معنا شده است به كسي كه رؤياي الهي را مي بيند و پيامبران از طريق رؤياهاي الهي با خواب در ارتباط بوده اند، در اين خصوص نكته اي تقديم مي گردد:
نبي و رؤيا
«نبي» در اصل «نبيء» بوده، همزه آن تبديل به ياء شده و ادغام گرديده است. بعضي آن را از نبوت گرفته اند كه به معناي رفعت و بلندي است جمع آن، نبييون و انبياء است. نبي اگر به معناي فاعل باشد معنايش خبر دهنده است زيرا نبي از جانب خواب خبر مي دهد. اگر به معناي مفعول باشد؛معنايش خبر داده شده است كه نبي از جانب خدا خبر داده مي شود. بيشتر لغويون به معناي فاعلي گرفته اند «المخبر عن الله»[7] نويسنده مقاله مي گويد: «كلمه نبي به معناي كسي است كه رؤياها را مي بيند. در حالي كه هيچ يكي از لغويون از واژه «نبي» رؤيا را استنباط نكرده اند، شايد معناي اصطلاحي نبي نويسنده را دچار اشتباه كرده است لذا براي روشن شدن معناي اصطلاحي آن، به ديدگاههاي اهل نظر مراجعه مي كنيم. آيات متعددي در قرآن بيانگر آن است كه بين نبي و رسول فرق است و آن دو را جدا از هم آورده است «كان رسولاً نبياً»[8] هر دو ارتباط با خواب و نزول وحي از آسمان دارند اما كيفيت ارتباط با خواب و دريافت وحي، نبي اخص از رسول است. براي مثال: خداوند در سوره شوري آيه 51 مي فرمايد: پيامبران از سه طريق با خداوند ارتباط برقرار مي كنند.الف. از طريق الهام در قلب يا رؤيا.
ب. سخن گفتن در پس پرده.
ج. دريافت وحي از طريق فرشته وحي.ارتباط نبي با خداوند از طريق الهام در قلب (در حال بيداري يا خواب)و رؤيا. و شنيدن صداي وحي از پس پرده (در حال بيداري) ممكن است اما ارتباط مستقيم با فرشته وحي ندارد.مؤيد اين مطلب، حديثي از امام باقر ـ عليه السّلام ـ در ذيل آيه «كان رسولاً نبياً» نقل شده است كه: «نبي كسي است كه در خواب مي بيند و در بيداري صدا را مي شنود و وي آشكارا فرشته وحي را نمي بيند.»[9] در نتيجه مي توان گفت: آن چه نويسنده مقاله، انبياء را رؤيا بين و ارتباط نبي را با خواب از طريق رؤيا معرفي كرده است. با بررسي به عمل آمده در كتاب هاي لغت مانند: لسان العرب، مجمع البحرين، العين، قاموس قرآن، معجم المقاييس، نبي را رؤيا بين معرفي نكرده اند بلكه نبي را به معناي رفعت و بلندي معنا كرده اند كه خبر خدا را مي آورد. نبي همچون رسول بر وي وحي نازل مي شود. و دريافت وحي و ارتباط او با خداوند از طريق الهام در قلب، رؤيا، شنيدن صداي وحي، از پس پرده بوده است لذا نمي توان نبي را فقط رؤيا بين معرفي كرد.[10]
[1] . قاموس قرآن، سيد علي اكبر قرشي، دارالكتب الاسلاميه، تهران، ذيل ماده «رأي».[2] . ابن فارس، معجم المقاييس، دفتر تبليغات اسلامي، قم، ذيل ماده «رأي».[3] . ر. ك: النفس و احوالها، محمد طاهر قزويني، جلد 6، لبنان، مؤسسه فكر الاسلامي، چاپ 1، 51423، ص 315 ـ 350 و ر. ك: من علم النفس القرآني، عدنان شريف، دارالعلم للملايين، بيروت، 1987، ص 141 ـ 149.[4] . بحارالانوار، علامه مجلسي، مؤسسه الوفاء، بيروت، ج 14، ص 441.[5] . يونس/64ـيوسف/8و23و35و49ـاسراء/60ـروم/23ـصافات/102ـ فتح/27.[6] . ر. ك: تفسير نمونه، مكارم شيرازي، دارالكتب الاسلميه، تهران، ج 9، ص 376 ـ 372، ر. ك: يوسف قرآن، محسن قرائتي، مركز فرهنگي درس هايي از قرآن، تهران، ص 20 ـ 18.[7] . ر. ك: مفردات راغب اصفهاني، معجم المقاييس، ابن فارسي، قاموس قرآن، قرشي، ذيل ماده «نبي».[8] . مريم/51.[9] . اصول كافي، كليني، ج 1، ص 176، چهار روايت به اين مضمون نقل شده است.[10] . ر. ك: تفسير نمونه، مكارم شيرازي، دارالكتب الاسلاميه، تهران، ج 1، ص 440، ر. ك: نوبت و رسالت، حسن فاضل، مركز مطالعات و پژوهش هاي حوزه علميه قم.حسن رضا رضايي