چرا نماز و قرآن باعث آرامش دلهاست؟
پاسخ
خدا جويي امري است فطري و در ضمير و ذات همه انسانها نهفته است. انسان براي رسيدن به هدف عالي و «رضوان حق»، نيازمند به يك «آرامش آرماني و دروني» است. اين آرامش فقط با ياد و نام خدا بدست ميآيد. از اين جهت قرآن شريف با بيان قاعدة كلي و فراگير، ميفرمايد: «اَلا بِذكر اللهِ تطمئنُّ القلوبُ»[1]يعني: «آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دلها آرامش مييابد.»
كاركرد اين آيه بسيار فراگير است و سراسر زندگي يك انسان را فرا ميگيرد. از اين جهت بعد از قبول توحيد و ربوبيّت، انسان نيازمند به راز و نياز و نيايش است كه تحت عنوان عبوديّت و بندگي انجام ميگيرد و زيباترين نوع بندگي و عبوديّت هم در راستاي «عبادتهاي شرعي» صورت ميپذيرد كه از متن دين اسلام ناب محمدي(ص) استخراج شده است و باز زيباتر از همة آنها، انجام فرمانهاي قرآني و نماز است.
قرآن معجزة علمي رسول اسلام[2]
اين كتاب داراي صفات و ويژگيهاي بسياري است كه توجه به آن بسيار دلانگيز و دلنواز است و هستي انسان را بيمه ميكند. از جمله صفات و ويژگيهاي قرآن از زبان قرآن عبارت است از:1. قرآن برترين نعمت خداوند است.2. قرآن باعث ترقّي روح است.3. قرآن كلام حقّ است.
4. قرآن كتاب هدايت است.5. قرآن نور است.
6. قرآن صراط مستقيم است.7. قرآن حَبْل و ريسمان نجات است.
8. قرآن كتاب مبين است.9. قرآن هدايتگر عقل است.
10. قرآن شفاي قلبها است.11. قرآن بشير و نذير است.
12. قرآن كتاب جهاني است.13. قرآن قيم جامعة بشري است.
14. قرآن ميزان است.15. قرآن فرقان حق و باطل است.
16. قرآن برهان و دليل است.17. قرآن كتاب حكيم است.
18. قرآن هميشه تازه و جاودان است.19. قرآن مصون از هر اشتباه است.
20. قرآن اُمّ الكتاب است.[3]مجموعه اين صفات و ويژگيها و دهها صفات و ويژگيهاي ديگر در مورد قرآن شريف كه بيان و بررسي همةآنها در اين مختصر مقدور نباشد. چنين كتابي پشتوانة معنوي بندگان و هر كه بدان تكيه زند، به آرامش آرماني و دروني دست مييابد.بنابراين، دقت در مورد هر يك از صفات و ويژگيهاي قرآن، زمينهساز آرامش است چون كلامي كه از معجزة علمي برخوردار و كلام حقّ و حقّ محض است، كلام حكيم و حكمت آفرين است، كلام برهاني و منطقي است... به حقّ هر شنوندهاي را آرامش ميدهد و تكيهگاه محكمي براي شنونده خواهد بود. به عنوان مثال: اگر فردي در مورد امر بسيار مهمي، خبر دهد، در اين صورت اگر فرد مورد نظر از اعتماد و اطمينان برخوردار باشد و صدق در گفتار داشته باشد، انسان با شنيدن حرف او به آرامش دست پيدا ميكند و خيال و خاطرش راحت ميشود كه اين پيام هم چنان است كه بيان شد ولي اگر فرد پيامرسان از اعتماد و اطمينان برخوردار نباشد و يا شناخته نباشد و صدق در گفتار نداشته باشد، انسان با شنيدن آن خبر، از ناحية چنين فردي آرامش خود را از دست ميدهد و خيال و خاطرش ناآرام ميشود...باضافة اين كه قرآن شريف، همانند نماز كه بحثش خواهد آمد، آرامش آفرين است چون صورت و سيرت خود نماز از متن قرآن شريف برگفته شده است...از طرفي، يكي از معجزات قرآن شريف، فصاحت و بلاغت آن است و از وزن و آهنگ زيبايي برخوردار است كه در هر فضايي برگزار شود، باعث معنويت و آرامش آن فضا خواهد شد. بسيار از مشركان، از قرائت زيباي پيامبر ـ صلي الله عَليهِ وَ اله و سَلَم ـ و امام معصوم ـ عليهالسلام ـ لذت ميبرند و شبانه به صورت مخفيانه از صوت زيباي قرائت و تلاوت قرآن پيامبر ـ صلي الله عَليهِ وَ اله و سَلَم ـ و يا امام معصوم ـ عليهالسلام ـ استفاده ميكردند.همة اين نكات كه بيان گشت، زمينه ساز آرامش و خود آرامش را به همراه دارند و انسان به آرامي ميتواند به اين تكيهگاه معنوي كه همان معجزة علمي پيامبر ـ صلي الله عَليهِ وَ اله و سَلَم ـ است خود را بيمه سازد.نماز زيباترين نوع بندگي و عبوديت: نيايش و بندگي، نياز دروني هر انسان است. قرآن شريف و سنّت، به اين نوع از بندگي كه در قالب و شكل نماز انجام ميگيرد بسيار تأكيد كردهاند و از جمله واجبات الهي است كه در هيچ زمان و در هيچ شرايطي نبايد ترك شود. چرا؟ چون نماز سرچشمة خشوع و بندگي است و مناجات ويژة نمازگزاران با خداست. نماز،هم انسان را در برابر مشكلات اخلاقي، حقوقي و منكرات فقهي بيمه ميكند و هم مشكلات مادّي زندگي انساني را از آسيب پذيري مصونيّت ميبخشد.[4]قرآن شريف ميفرمايد: «و اَقِم الصّلوةَ لِذِكري.[5] يعني «نماز را به ياد من (كه باعث آرامش دلهاست) بپا دار.» نماز رابطة قلبي و عملي با خداست[6] به هر تقدير هم در «قرآن شريف و هم در روايات، نماز با بلندترين و زيباترين بيان مورد تعريف و توصيف قرار گرفت كه اشاره به برخي از آنها گويا و نياز است:1. نماز موهبت الهي است.
2. نماز تشكر از خداست.3.نماز رحمت الهي است.
4. نماز باعث تقوا و باز دارندة فحشا است.5. نماز ياد خدا و باعث آرامش دلهاست.
6. نماز كارخانة انسان سازي است.7. نماز سرچشمة خضوع و خشوع است.
8. نماز باعث طهارت و پاكي درون است.9. نماز معراج مؤمن است.
10. نماز باعث نوراني شدن زندگي[7] است.11. نماز قرباني هر متّقي است.
12. نماز تربيتگر انسانهاست.13. نماز مرز فرهنگ ايمان و كفر[8] است.
14. تداوم نماز، باعث تداوم ايمان است.[9]ويكتور هوگو ميگويد:
«لا ينتناهاي پايين (و زميني) را با نيروي تفكر با لايتناهاي بالا (و آسماني) در تماس نهادن، نماز ناميده ميشود.[10]»
مولانا ميگويد:
قطرة دانش كه بخشيدي زپيش
متصّل گردان به درياهاي خويش[11]
متصّل گردان به درياهاي خويش[11]
متصّل گردان به درياهاي خويش[11]
اين سخن پايان ندارد هين بتاز
سوي آن دو يارِ پاكِ پاك باز[12]
سوي آن دو يارِ پاكِ پاك باز[12]
سوي آن دو يارِ پاكِ پاك باز[12]
هيچ گنجي بي و بي دام نيست
جز به خلوتگاه حق آرام نيست[13]
جز به خلوتگاه حق آرام نيست[13]
جز به خلوتگاه حق آرام نيست[13]
[1] . رعد/28.[2] . بقره/23.[3] . جوادي آملي، عبدا...، تفسير موضوعي قرآن کريم، قرآن در قرآن، قم، 1 سري، چاپ اول، 1378، ج1، صص 23- 405.[4] . همان، 1381، ج4، صص 172ـ 186.[5] . طه/14.[6] . محمدي اشتهاردي، محمد، نماز از ديدگاه قرآن و عترت، قم، نبوي، چاپ سوّم، 1374، ص 6.[7] . عزيزي، عباس، تفسير و پيام آيات نماز، قم، نبوغ، چاپ اول، 1375، صص 21 ـ374.[8] . اعراف/170.[9] . معارج/22ـ23.[10] . جعفري، محمد تقي، نيايش امام حسين ـ عليهالسلام ـ صحراي عرفات، تهران، نشر علامه، چاپ چهارم،1382، ص 23.[11]. مثنوي معنوي، دفتر اول، بيت 1882، ص 114.[12] . مثنوي معنوي، دفتر اول، بيت 3076، ص 189.[13] . همان، دفتر دوم، بيت 591، ص 50.