آزادي توأم با مسئوليت - آزادي توأم با مسئوليت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آزادي توأم با مسئوليت - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آزادي توأم با مسئوليت

چندي پيش مقاله‌اي تحت عنوان «آزادي عقيده و مذهب در اسلام» از آقاي محسن كديور در مجله «آفتاب» به چاپ رسيد كه از جهاتي نياز به تبيين و نقد داشت، نوشته‌اي كه ملاحظه مي‌فرماييد به اين مهم پرداخته است.

ايشان در اين مقاله ضمن طرح قرائت جديد از دين و با بيان ادله عقلي و نقلي آزادي عقيده و مذهب در اسلام را مجاز دانسته و با انتقاد از قرائت رايج و سنتي از دين احكام ارتداد، اهل ذمه، و حكم قتال با كفار و مشركين را در اين قرائت منافي با آزادي عقيده و مذهب دانسته و آن را مردود شمرده است.

از آن جا كه طرح بحث «آزادي و دفاع از آن عنصر محوري مقاله فوق الذكر را تشكيل مي‌دهد جهت روشن شدن هر چه بيشتر اين بحث، لازم است ابتدا ماهيت آزادي و جايگاه آن در نظام زندگي و ديني انسان و اجتماع مورد بحث قرار گيرد. مجموعه اين مقال در دو بخش ارايه مي‌شود:

بخش اول. تبيين ماهيّت آزادي

آزادي از اوصاف وجودي و تكويني انسان است، و از آن جا كه انسان با جهان درون و بيرون خود در ارتباط است، فهم دقيق حقيقت آزادي در پرتو فهم عناصر ذيل امكان پذير است:

1. فهم اين مطلب كه آدمي تنها در كالبد مادّي و گذرا خلاصه نمي‌شود، بلكه بخش اعظم ساختار وجوديش را ابعاد روحاني و نفس او تشكيل مي‌دهد، چنان كه امام علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: «آيا تو خيال مي‌كني كه تنها همين جرم كوچك هستي در حالي كه عالم اكبري در تو پيچيده شده است».[1]

2. درك اين حقيقت كه جهان بيرون از انسان را تنها دنياي ناپايدار و سيلان مادي تشكيل نمي‌دهد بلكه اين بساط دنيوي بخشي از عالم هستي است، و بخش اعظم و نامتناهي آن را جهان آخرت تشكيل مي‌دهد، چنان كه قرآن مي‌فرمايد: «اي قوم! اين زندگي دنيا متاع زودگذري است؛ و آخرت سراي هميشگي است.»[2]

3. توجه به اين نكته كه انسانها با تمام ساختار وجودي‌شان با جهان بيرون از خود اعم از دنيا و آخرت در ارتباط است، به طوري كه در فرهنگ ديني «دنيا مزرعه آخرت»[3] معرفي شده است.

4. نكته مهم و پاياني اين كه هرگز وجود و عدم حقايق ياد شده و ارتباطات ذاتي و تكويني آنها در دست انسان و تابع فهم و انديشه آدمي نيست، بدين معني كه هر وقت خواست تغيير دهد و يا حذف نمايد. رشد و فرزانگي انسان در فهم درست حقايق عالم و عمل كردن صحيح به مقتضاي حيات است.

با توجه به نكات ياد شده مي‌توان آزادي را چنين تعريف كرد: «ايجاد بستري مناسب جهت شكوفايي ابعاد وجودي انسان، متناسب با حيات معقول او در ارتباط با عالم هستي ـ اعم از دنيا و آخرت ـ .

اين تعريف مبتني بر جهان‌بيني الهي است، و از آن جا كه زير ساختهاي اين تعريف عناصري بنيادين، عيني و حقّ مي‌باشد، از جامعيتي تمام عيار برخوردار است، چه اين كه تعاريف گوناگون آزادي در نگاه مادي به خاطر مغفول نهادن عناصر بنيادين هستي نمي‌تواند سرلوحه برنامه زندگي انسان و اجتماع باشد؛ چنان كه حكيم متألّه جوادي آملي مي‌نويسد: «تفسير آزادي بستگي دارد به انسان شناسي، و انسان شناسي نيز وابسته به جهان شناسي است و با تفاوت جهان بيني و انسان شناسي، تفسير آزادي نيز متعدد و متفاوت مي‌گردد. جهان بيني الهي مي‌گويد: جهان داراي مبدأ و معاد است و براي انسان، وحي و رسالتي آمده و انسان در عين طبيعي بودن داراي حيثيت وجودي فراطبيعي مي‌باشد و با مرگ نابود نمي‌شود؛ در مقابل جهان‌بيني مادي مي‌گويد: جهان هستي جز همين جهان محسوس مادي نيست، و اينها آزادي را همان رهايي مطلق و بي‌قيد و شرط مي‌دانند، البته تا آن جا كه نسبت به ديگران تعدي نشود، امّا در مكتب وحي اين رهايي مطلق به معناي بردگي است».[4]

/ 13