حوزه هاي علوم ديني چرا از زمان عقب مانده اند؟ - حوزه هاي علوم ديني چرا از زمان عقب مانده اند؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حوزه هاي علوم ديني چرا از زمان عقب مانده اند؟ - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حوزه هاي علوم ديني چرا از زمان عقب مانده اند؟

پاسخ

سؤالي که مطرح شده است دربارة ارتباط حوزه هاي ديني با زمان و استفاده اين سازمان از فن آوري روز است. در اينجا بايد پرسيد که ما تا کجا بايد با زمان و جامعه همراه باشيم؟ برخي چنين مي انديشند که ما بايد همواره تابع زمان باشيم و به اصطلاح نبايد از زمان عقب بمانيم. در مقابل عده اي به طور مطلق به گذشته و سنت دل خوش کرده و هر چيز جديدي را بدعت و مردود مي دانند. روشن است که اين دو فکر ريشه در افراط و تفريط دارد و هر دو باطل است. شهيد مطهري، انديشة اول را تندروي و جهالت مي داند و دومي را کندروي و جمود.[1] در اين ميانه راه صواب، اعتدال بين آن دو است.

اولاً، درست نيست که به طور مطلق ما تابع زمان باشيم. زيرا همانطور که شهيد مطهري(ره) مي فرمايد: زمان و جامعه در آن، دو گونه تغيير مي پذيرد، تغييرهايي که بايد آنها را «پيشرفت» ناميد و تغييرهايي که سقوط و انحطاط است.[2] اگر تحول جامعه در جهت انحطاط باشد وظيفة ما تبعيت نيست.

تحولاتي که در جهان امروز، و مخصوصاً جوامع غربي صورت گرفته است از جهتي انحطاط و سقوط بوده است چرا که از نظر ايماني و اخلاقي روز به روز در حال سقوط هستند و مسلم است که اين تحولات قابل تبعيت نيست ثانياً از طرفي هم درست نيست که از فن آوري روز آنها استفاده نکنيم و خود را به جمود فکري مبتلا کنيم، حوزه هاي ديني هم، در راستاي اهداف الهي و ديني خويش، از تمامي اين امکانات، استفاده مي کند. و اگر هم کمبودهايي در اين راستا ديده مي شود، ريشه در مشکلاتي دارد که از مدت ها قبل گريبانگير حوزه بوده است، به عنوان نمونه به چند مورد اشاره مي شود:

1. نابساماني وضعيت شيعيان

حوزة شيعي از آغاز پيدايش با مشکلاتي رو به رو بوده است، از يک سو وضعيت شيعيان نابسامان بود و آنها همواره تحت فشار بودند و از سوي ديگر حوزة ديني از مکاني به مکان ديگر منتقل مي شد و ثبات لازم را نداشت. در چنين وضعيتي تحول و پيشرفت در حوزه هاي ديني بسيار مشکل بود.[3]

2. فشار حکومت ها

دانش پژوهان مکتب اهلبيت(ع) در اين کلاس، آموخته بودند که همواره با ظلم و جور در ستيز باشند و آواي ملکوتي سيد الشهداء(ع) همواره در گوششان طنين انداز بود که مي فرمود: «هيهات منّا الذلّة»، روشن است که اين افراد با چنين فکري نمي توانستند ظلم حکومت هاي نامشروع را ببينند و سکوت کنند؛ به همين سبب حکومت هاي جور، هيچ وقت رابطة دوستانه اي با حوزه هاي ديني شيعه نداشتند و همواره آنها را تحت فشار قرار مي دادند و مانع بزرگي در برابر ايجاد يک سازمان منسجم و تحوّل دروني در حوزه بودند.

3. استعمارگران

روحانيت آگاه همواره با استعمار در ستيز بوده و بسان سدّي قدرت مند در برابر اهداف شوم آنها ايستادگي کرده است. و طبيعي است که استعمارگران دست به اقداماتي بر عليه اين شجرة طيبه بزنند.

مقام معظم رهبري (مد ظله) در اين باره مي فرمايد:

وقتي ميرزاي شيرازي، آن فتوا را داد، استعمار حساب کار خودش را کرد. روي حوزه هاي علميه کار کردند، تا هر چه که بتوانند، حوزه هاي علميه را از جريانات سياسي و جاري دنيا، برکنار کنند.»[4]

تأثير اين عوامل هنوز هم در حوزة علميه مشهود است. ولي به لطف خداوند متعال، در ساية نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران، اين عوامل ديگر نمي تواند تأثير چشم گيري در اين سازمان داشته باشد. و اينک بايد به موانع دروني تحول در حوزه اشاره کرد، که عبارت اند از:

1. نظام مالي حوزه ها

نظام مالي حوزه، که اغلب از طريق مردم و پرداخت سهم مبارک امام(ع)، تأمين مي شود، مشکلاتي دارد، که به آن اشاره مي شود؛

الف) بي ثباتي و کم بودن آن

چون اين بودجه، آزادانه و با اختيار، از طرف مردم پرداخت مي شود، ثبات خاصي نداشته و از نظر مقدار نيز، بسيار اندک است و در گذشته، اين يک معضل مهمي بين طلاب به شمار مي آمد به گونه اي که اکثر آنها با فقر و تهي دستي زندگي مي کردند. ناگفته پيدا است، امروزه نيز اين مشکل بين طلاب علوم ديني وجود دارد.

ب) از دست دادن حرّيت

به فرمودة شهيد مطهري(ره)، وابستگي مالي حوزه، به مردم، يک نقطة مثبت دارد و يک نقطة منفي. از سويي، چون متکي به مردم است، قدرتمند است و مي تواند در برابر حکومت ها ايستادگي کند، ولي از سويي ديگر حريتش را از دست مي دهد، زيرا معمولاً، تودة مردم، معتقد و با ايمان اند، اما جاهل و بي خبر. در نتيجه با اصلاحات مخالف اند.[5]

ج) عوام زدگي

شهيد مطهري (ره) يکي از آثار اين وابستگي را عوام زدگي معرفي مي کند و در اين باره مي فرمايد: خاصيت عوام اين است که هميشه با گذشته و آن چه به آن خو گرفته پيمان بسته است، حق و باطل را تمييز نمي دهد. عوام هر تازه اي را بدعت يا هوا و هوس مي خواند، ناموس خلقت و مقتضاي فطرت و طبيعت را نمي شناسد، از اين رو با هر نُوي مخالفت مي کند و هميشه طرفدار حفظ وضع موجود است.»[6]

سپس به عنوان شاهد جريان شيخ عبدالکريم حائري (ره) را ذکر مي کنند که قصد داشتند، کلاس هاي آموزش زبان هاي خارجي و برخي علوم مقدماتي، در حوزه داير کنند ولي عده اي از مردم که حوزه وابستگي مالي به آن ها داشت، آن را بدعت و آموزش زبان کفر ناميدند و مانع اين کار شدند.[7]

2. عنصر تقدس

يکي از خصوصيات حوزه اين است که همواره با سنت خو گرفته تا از بدعت ها و بدايع زمانه دور بماند. اين پديده، هم مزيت است و هم منقصت، از سويي باعث شده است تا صفا و اخلاص و معنويت و دوري از بدعت ها، در حوزه حفظ شود. ولي از سويي ديگر در اين امر افراط و زياده روي گرديده به گونه اي که تبديل، به جمود فکري و تعصب هاي غير معقول گرديده است. برخي از حوزويان با ناچيز شمردن خود در برابر گذشتگان و مقدس شمردن افراطي آن ها، مانع تحول و اصلاحات مي شوند.

3. تعدد مراکز قدرت

از جمله مشکلاتي که در حوزه علميه ديده مي شود، وجود دفاتر متعدد مراجع معظم تقليد است، که عده اي با افکار مختلف و اهداف ارزشي و گاهي غير ارزشي در اين دفاتر مشغول فعاليت هستند. وجود اين دفترها از سويي باعث شده است که امکانات حوزه به تعداد آنها تقسيم شده و تأثير آن پايين بيايد. و از سويي ديگر به سبب عدم تفاهم بين اين دفاتر يک برنامة سازمان دهي شدة منظم بين آنها وجود ندارد. به عنوان شاهد مي توان به چگونگي توزيع شهريه طلاب اشاره کرد.

4. يکي از عواملي که باعث شده است عده اي از حوزويان در برابر تحولات، روي خوش نشان ندهند، آشنا نبودن آنها با چنين تحولاتي است. آنها به خوبي نمي دانند که اين تحولات تا چه حدّي براي حوزه مفيد است و نگران اين مطلب هستند که نکند اين اصطلاحات منجر به بي محتوايي حوزه و بر باد رفتن علماي سلف باشد.

امروزه در حوزة علمية قم و برخي شهرهاي ديگر ده ها مراکز آموزشي و تحقيقي، تأسيس شده است که طلاب علوم ديني در کنار دروس حوزوي، به طور تخصصي در رشته هاي متعددي همانند: فلسفه، کلام، تفسير، جامعه شناسي، علوم سياسي و... مشغول به تحصيل هستند و در اين مؤسسات، علاوه بر دروس ديني، کلاس هاي آموزش زبان و... برگذار مي شود و طلاب زيادي امروزه از اين مراکز فارغ التحصيل شده اند که در دانشگاه ها و حتي کشورهاي خارجي مشغول ترويج علوم اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ هستند.

ادعايي که برخي مطرح کرده اند در مورد استفاده نکردن حوزه از فن آوري روز صحيح نيست چرا که امروزه در اکثر مراکز آموزشي و تحقيقي حوزه از امکانات روز استفاده مي شود. اگر به شبکه جهاني اينترنت سري بزنيد مي بينيد که اکثر مراجع و مراکز ديني از طريق اين شبکة جهاني مشغول ترويج احکام دين هستند.
به هر حال پيشرفت هايي که در حوزة علميه صورت گرفته است واقعاً قابل توجه است و ما اميدواريم که اين تحولات در آينده اي نه چندان دور به حدّ مطلوب خود برسد.


[1] . مطهري، مرتضي، اسلام و مقتضيات زمان، ج 1، ص 70 - 69.

[2] . همان، ج2، ص 13-12.

[3] . جمعي از نويسندگان، حوزه، کاستي ها و بايسته ها، ص 45.

[4] . دفتر مقام معظم رهبري (مد ظله)، رهنمودهاي مقام معظم رهبري، ص 118 - 117.

[5] . مطهري، مرتضي، ده گفتار، ص 298.

[6] . همان، ص 299.

[7] . همان، ص 302.



/ 1