آيا راهنمايي و هدايت بشري به سوي راه راست بر خداوند واجب است؟ - آيا راهنمايي و هدايت بشري به سوي راه راست بر خداوند واجب است؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

آيا راهنمايي و هدايت بشري به سوي راه راست بر خداوند واجب است؟ - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيا راهنمايي و هدايت بشري به سوي راه راست بر خداوند واجب است؟

پاسخ

پاسخ پرسش فوق را در دو بخش بيان مي‏كنيم:

اول: وجوب هدايت خداوند و تبيين آن و دوم: معناي وجوب.

بخش اول

وجوب هدايت خداوند از صفات الهي نتيجه گرفته مي‏شود. ما در بحث خداشناسي اثبات مي‏كنيم كه خداوند مبدأ تمام هستي است، او سر سلسله همه زيباييها و كمالات است، هيچ كمالي نيست كه از او سرچشمه نگرفته باشد. و از سوي ديگر او از همه نقائص و عيوب منزه است، او نور خالص است و ديگر موجودات هر كدام به تناسب رتبه خود مركب از نور و ظلمتند. صفاتي از قبيل بخل و حسد از خداوند دور است، چرا كه چيزي كم ندارد و چيزي از او كم نمي‏شود، جهالت از او دور است، زيرا هر چه هست مخلوق اوست و چگونه خالق، بر مخلوق خود جاهل باشد؟

هر چه هست از آن اوست پس چگونه ممكن است نيازمند بر كسي يا چيزي باشد(1)؟

آيا اين چنين خدايي همچون ما انسانها مرتكب كاري بي فايده و لغو مي‏شود؟

آيا مي‏شود گفت خداوند همه آسمانها و زمين و همه موجودات را با تمام ظرافتها و دقتهايي كه در خلقت آنها بكار رفته بدون هدفي معقول آفريده است؟ هر عقل سليمي در برابر اين سئوال اعتراف به هدفدار بودن عالم خوا هد نمود.

افحسبتم انما خلقناكم عبثاً و انكم الينا لا ترجعون(2)؛

آيا چنين مي‏پنداريد كه ما شما را بيهوده آفريديم و شما بسوي ما بازگشت نخواهيد كرد.

اكنون سئوال اين است كه آيا هدف خداوند همچون اهداف ما انسانهاست؟
ما انسانها كار و تلاش مي‏كنيم تا به آنچه نداريم برسيم، آيا درباره خداوند نيز مي‏توان گفت كه او خلق نمود تا به چيزي كه ندارد برسد؟

با توجه به صفاتي كه در بحث خداشناسي به اثبات مي‏رسد او بي نياز مطلق است و هيچ خلأي ندارد تا براي پر كردن آن دست به كاري زند، پس نتيجه مي‏گيريم كه هدف او نفع و سودي است كه نه به خود بلكه به مخلوقات مي‏رسد. بزرگان حكماء اسلامي برهاني بعنوان برهان هدايت عامه مطرح مي‏كنند(3). در اين برهان بيان مي‏شود كه هر موجودي در هر مرتبه‏اي به هر نوع هدايتي كه نياز دارد و در مسير تكاملي آن قرار گرفته است، آن هدايت به او داده شده است.

استاد مطهري در اين باره مي‏گويد:

"اگر نياز به يك هدايتي و نيز امكانش ثابت شد از ناحيه خداوند قصور و نقص و منع و بخلي در كار نيست(4)".

حال با توجه به صفاتي كه از طريق عقلي در فلسفه اسلامي بر خداوند ثابت مي‏شود و در متون ديني بر خداوند اطلاق مي‏گردد(5)، آيا مي‏توان گفت كه خداوند موجودي را هدايت نكند؟

بخش دوم

معناي وجوب هدايت، بايد توجه كنيم كه كلمه واجب به آن معنايي كه در ما انسانها بكار مي‏رود درباره خداوند استفاده نمي‏شود، مثلاً مي‏گوييم نماز بر مسلمان واجب است، اين وجوب يعني يك قانونگذار كه حق قانونگذاري دارد (خداي متعال) انجام نماز را از مسلمان خواسته است و ترك نماز موجب عقوبت از سوي قانونگذار خواهد بود.

معناي فوق درباره خداوند بكار نمي‏رود، او تكليف كننده‏اي ندارد زيرا او مخلوق و مملوك كسي نيست بلكه همه هستي به او منتهي مي‏شود و غير او هر چه هست وابسته و نيازمند به اوست پس اينكه گفته مي‏شود فلان كار (مثلاً هدايت) بر خداوند واجب است معناي ديگري دارد و آن اينكه: با توجه به شناختي كه ما از اوصاف الهي داريم و مي‏دانيم كه او همه خوبيها را در خود جمع كرده و از همه بديها دور است و هيچ نياز و نقص و بخلي در او راه ندارد، با توجه به همه اين اوصاف مي‏گوييم كه ممكن نيست خداوند اينچنين موجودي را از هدايت متناسب با وجودش محروم كند. مي‏دانيم كه افعال و كارها از اوصاف نشأت مي‏گيرد، يك انسان ترسور كار شجاعانه نمي‏كند و يك موجود كريم و رحيم كار كريمانه و رحيمانه انجام مي‏دهد.

منابع جهت مطالعه بيشتر:

1- مجموعه آثار استاد مطهري ج4 بحث نبوت.

2- آموزش عقايد استاد مصباح يزدي ج2 بحث ضرورت بعثت انبياء.



1) بحث صفات الهي در كتابهاي اعتقادي و فلسفه اسلامي مطرح مي‏شود پرسشگر محترم مي‏تواند در اين زمينه به كتاب آموزش عقايد ج1 اثر استاد مصباح يزدي و بداية الحكمه مرحله دوازدهم اثر علامه طباطبائي مراجعه كند و اگر سئوالي در اين باره (اوصاف الهي) داشتيد، مي‏توانيد بعنوان سئوال مستقلي براي ما ارسال كنيد.

2) سورء مؤمنون/115.

3) بعنوان نمونه مي‏توانيد به مجموعه آثار استاد شهيد مطهري ج4 ص 398 مراجعه كنيد.

4) مجموعه آثار استاد مطهري ج4 ص 400.

5) مناسبات كه در اينجا بخشي از فصل صدم دعاء جوش كبير را كه حاوي هزار اسم از اسامي خداوند است، براي شما نقل كنم:
"يا حليماً لا يعجل يا جواداً لا يبخل يا صاداً لا يخلف يا وهاباً لا يمل يا قاهراً لا يغلب يا عظيماً لا يوصف يا عدلاً لا يحيف يا غنياً لا يفتقر يا كبيراً لا يصغر يا حافظاً لا يغفل..." ترجمه: "اي بردبار بي شتاب اين بخشنده بي حساب اي راستگوي بي تخلف اي بخشش كن خستگي‏ناپذير اين غالب شكست‏ناپذير اين بزرگوار و صف‏ناپذير اي دادگر بي انحراف اي بي نياز كه فقير نمي‏شود اين بزرگي كه كوچك نمي‏شود اين نگهبان بي غفلت..." كتاب مفاتيح الجنان اثر شيخ عباس قمي(ره).

/ 1