علت پيدايش كرات آسماني و سياه‌چاله‌ها و سياره‌هاي ديگر به چه خاطر است؟ آيا به اين دنيا مربوط مي‌شود و يا به روز قيامت مرتبط است؟ - علت پيدايش كرات آسماني و سياه‌چاله‌ها و سياره‌هاي ديگر به چه خاطر است؟ آيا به اين دنيا مربوط مي‌شود و يا به روز قيامت مرتبط است؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

علت پيدايش كرات آسماني و سياه‌چاله‌ها و سياره‌هاي ديگر به چه خاطر است؟ آيا به اين دنيا مربوط مي‌شود و يا به روز قيامت مرتبط است؟ - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علت پيدايش كرات آسماني و سياه‌چاله‌ها و سياره‌هاي ديگر به چه خاطر است؟ آيا به اين دنيا مربوط مي‌شود و يا به روز قيامت مرتبط است؟

پاسخ

هدف از پيدايش كرات آسماني و سياره‌ها همانند ساير موجودات ديگر، براي تكامل و رسيدن آنها به كمال شايستة خودشان است.
توضيح اينكه: ساحت پاك خداوند از كارهاي لغو و بيهوده، دور و پيراسته است و او در تمام كارهاي خود هدف دارد و هر موجودي را به خاطر هدفي آفريده است و البته چگونگي هدف در كارهاي خدا و كارهاي انسان كاملاً فرق دارد.

از آنجا كه انسان موجودي سراپا نياز و احتياج است و حتي يك لحظه هم نياز از ذاتش قطع نمي‌شود طبعاً براي تكامل و رفع نيازمندي‌هاي خود دست به كار و فعاليت مي‌زند. مثلاً غذا مي‌خورد،آب مي‌آشامد، لباس مي‌پوشد، تحصيل مي‌كند، براي اينكه گوشه‌اي از نيازمندي‌هاي مادي و معنوي خود را برطرف سازد.

كوتاه سخن اينكه: معمولاً انسان هر كاري كه انجام مي‌دهد به خاطر نفع خويش و يا به خاطر دفع زيان است كه در ترك اين كار احساس مي‌كند در همة اين كارها سود وتكامل خود را جستجو مي‌كند، زيرا از هر سو احتياج و نياز انسان را فراگرفته است و ناچار است براي حفظ و تكامل خويش كارهاي گوناگوني انجام دهد.

اما تفاوت روشني ميان خداوند و بشر هست زيرا او غني و بي‌نياز و انسان سراپا نياز و احتياج است در نتيجه روشن مي‌شود كه «هدف افعال خداوند» معني ديگري دارد و درست نقطة مقابل تفسيري است كه براي افعال بشر گفته شد. از آنجا كه خداوند وجودي نامحدود و نامتناهي است فقر و نياز در ذات پاك او تصوّر ندارد، زيرا كمالي نيست كه او دارا نباشد. در اين صورت هدف در كارهاي او بايد «رساندن نفع به ديگري» باشد.

به عبارت روشن‌تر، خداوند وجودي است از هر نظر بي‌پايان و كامل و هيچگونه احتياج و نيازي در ذات او راه ندارد و از طرفي مي‌دانيم كه كارهاي او بر طبق مصالح و حكمت است و ساحت او از كارهاي لغو پيراسته است، در اين صورت نتيجه مي‌گيريم كه منظور او از آفرينش رفع نياز از خود نبوده و نتيجة خلقت به طور مسلّم به خود موجودات برمي‌گردد و هدف اين است كه هر موجودي را به كمال شايستة خود برساند.

تكامل در جهان طبيعت

مطالعة اجمالي در جهان آفرينش، ما را از حقيقت روشني آگاه مي‌سازد و آن اينكه سراسر جهان مهد تكامل و پرورش موجودات است. مثلاً اشعة گرم و حرارت آفتاب بر صفحة درياها و اقيانوس‌ها مي‌تابد، قسمتي از آبهاي دريا را به صورت بخار به سمت بالا مي‌فرستد، باد و طوفان بر سينة بخار مي‌كوبد و آن را به نقاط خشكي مي‌راند، بخار دريا پس از يك سلسله فعل و انفعال‌هاي طبيعي به صورت قطرات زلال باران و دانه‌هاي شفاف برف به روي زمين فرومي‌ريزد و به چهرة بي‌جان زمين روح تازه‌اي مي‌بخشد و زمين با جنبش آرام خود اسرار دروني خود را بيرون ريخته و دشت و صحرا به صورت مخملي سبزرنگ در مي‌آيد و اين چنين است كه زمين سير تكاملي خود را مي‌پيمايد.

كرات آسماني و سياره‌ها و ستاره‌ها نيز از اين قانون مستثنا نيستند و از نظر هدف و راز آفرينش با موجودات ديگر فرقي ندارد و هدف از آفرينش آن‌ها نيز جز اين نيست كه به كمال شايستة خود برسند.

بايد توجه داشت تكامل كرات آسماني و ستارگان، در همين دنيا به پايان مي‌رسد و با شروع قيامت، اينها از بين مي‌روند. در ضمن درآيات متعدد قرآن، فلسفة ديگري براي آفرينش آسمانها و اجرام سماوي بيان شده و آن اينكه صاحبان فكر و انديشه با مشاهدة اينها به آياتي از حق پي ببرند و آثار قدرت خداوند را در جاي جاي آسمان ببينند زيرا كه در آفرينش هر منظومه، هر كهكشان و در حركات منظم و عجيب آنها اسراري براي انديشمندان نهفته است. در اين زمينه به آية190 از سورة آل عمران اشاره مي‌كنيم:

إنّ في خلق السموات و الارض و اختلاف الليل و النهار لآياتٍ لاولي الالباب.

مسلماً در آفرينش آسمانها و زمين و آمد و شد شب و روز نشانه‌هايي براي صاحبان مغز و انديشه است.

يکي ديگر از جهاتي که حتما بايد مد نظر قرار گيرد اين است که خداوند فياض مطلق است و مقتضاي فياض بودن حق تعالي اين است که دو آن چه که استعداد کمال و کسب فيض از خداي بي نهايت داشته باشد، بتواند از فيض الهي بهره مند شود بنابر اين تمامي موجودات به اندازه ظرف استعدادي خود از خداوند کسب فيض وجودي مي کنند و خداي متعال به لحاظ فياض بودن خود، حتما چنين فيضي از خود نشان خواهد داد و آن امر مستعد را به کمال ممکن خود خواهد رساند.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1. معارف قرآن،استاد مصباح يزدي، سنجش خداشناسي.

2. تفسير نمونه، ج10،ص449 به بعد و ج11 ص167 به بعد و ج 10 ص 120 به بعد.

/ 1