انقلاب اسلامي و نسل امروز - انقلاب اسلامي و نسل امروز نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انقلاب اسلامي و نسل امروز - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

انقلاب اسلامي و نسل امروز

انقلاب اسلامي بيست و چهار سال از بهار عمر خود را سپري كرد، انقلاب اسلامي شجره مباركه‌اي است كه در برابر تندبادهاي سهمگين و توطئه‌هاي نافرجام استكبار جهاني تاب مقاومت آورده و مردم وفادار و انقلابي باتحمل تمام سختي‌ها و ملامت‌ها و هزينه نمودن جان و مال خود در جهت حفظ و تداوم انقلاب در برابر تاريخ سربلند است. امّا امروزه با افرادي سرو كار دارد كه با سخناني از سر بي‌مهري در باب 25 سالگي انقلاب[1] فرصت طلبانه تخم يأس و نااميدي در دل جوان امروز مي‌كارند و اين ربع قرن مقاومت و پيروزي را تيره و تار به نمايش مي‌گذارند.

براستي ما از انقلاب و اين شجره طيبه چه چيزي را مي‌توانيم متوقع باشيم، و چگونه مي‌توان عظمت انقلاب و دستاوردهاي آن را پوشيده انگاشت و بركات آن را انكار نمود، چرا كوتاهي برخي مسئولين را به پاي انقلاب گذاشته، و كم و كاستي‌ها را در كارنامه انقلاب مي‌نويسيد. مردم قدرشناس به خوبي مي‌دانند كه انقلاب اسلامي چه حيات گرانبهايي را به آنان ارزاني داشته است و مردم و ملت ايران اسلامي از ياد نخواهند برد كه در زمان طاغوت در چه فضاي مسموم و متعفني نفس گير شده بود و رژيم طاغوت با جو خفقاني كه به وجود آورده بود، ‌بر خرابه‌هاي سرزمين غارت شده توسط بيگانگان، حكومت مي‌كرد، سرزميني كه توسط طاغوتيان همواره مورد بذل و بخشش قرار گرفته و حتي در دوران پهلوي بحرين را از دست مي‌دهد و مورد تاخت و تاز آمريكاييان قرار داشت و مي‌رفت تا از فرهنگ و هويت مسلمان ايراني اسم و رسمي باقي نماند و ميراث اسلامي و ايراني‌مان براحتي به موزه‌هاي غربي سپرده مي‌شد و شك و ترديدي وجود ندارد كه كسب آزادي و استقلال هزينه دارد و به غارتگران بين المللي نه گفتن هزينه دارد، مگر نه اين است كه براي كوتاه كردن دست متجاوز و بيرون راندن آنان از شهرهاي عزيزمان بايد مصيبت‌هاو مصائبي را به جان خريد.

كدام مسلمان انقلابي به خود اجازه مي‌دهد كه متجاوز و توطئه گر را در سرزمين خود پذيرا باشد و با آن مماشات نمايد و همين باعث گرديد كه انقلاب اسلامي در تداوم خود بالاخره با ريزش و رويش‌هايي مواجه گردد. در طليعه پيروزي و هم چنين شروع اين انقلاب عده زيادي با يكديگر همراه بودند. همه با يكديگر وحدت نظر داشته‌اند، امّا آيا انقلاب فقط براي اين بوده كه رژيم سقوط كند؟ آيا همين قدر كه رژيم سقوط كرد ديگر هم چيز درست است و انقلاب به ثمر رسيد، هر انقلابي دو جنبه دارد... جنبه‌ ديگر آن جنبه سازندگي است، يعني آن جنبه كه مشخص مي‌كند جامعه آينده چگونه و بر اساس چه الگويي ساخته شود.[2]

در مراحل بعدي، ‌انقلاب اسلامي مواجه شد با يك سري نغمه‌هاي جدايي و نفاق، كه در اين مرحله جهادگران ما در جهاد سازندگي در كمينگاههاي دشمن به دست كومله به اسارت و شهادت رفتند، مؤمنين كوچه و بازار هدف ترورهاي كور منافقين قرار گرفتند و متفكرين چون مطهري‌ها و مفتح‌ها خونشان برگه‌هاي تاريخ انقلاب را رنگين نمود. بأي ذنب قتلت.

به كدامين گناه اين مظلومين انقلاب كشته شدند؟ آيا اين مردان انقلابي كدام تخم كينه را كاشته بودند كه اين گونه بايد دور مي‌شدند؟ اگر تسويه‌اي بود با اين مردان الهي شد، شرح واقعه از اين قرار بود كه هر از صباحي فريب خوردگاني در صدد غائله آفريني و تحريك و تشديد قوميت‌ها برآمده و در شهرهاي تركمن صحرا و پاوه و آمل رودرروي مردم انقلابي قرار گرفته و به روي آنها آتش گشودند و در جرگه عمله‌هاي استكبار ايفاي نقش نموده و تماميت ارضي و امنيت ملي را فداي ماجراجويي‌هاي گروهكي خود نمودند. هنگامي كه سخن از وفاق ملي به ميان مي‌آيد به تبع آن ارزش‌هاي اسلامي و ايراني مطرح مي‌شود كه مسلمان ايراني بر آن وفاق دارد. ارزش‌هايي كه براي حفظ و صيانت از آن مسئولين نظام و انقلاب از هيچ كوششي فروگذار نبوده و در اين باره با سعه صدر تمام حتي شهرونداني را كه ديار غرب را بر ايران اسلامي ترجيح دادند، پذيرا بوده و عرصه را براي سازندگي كشور براي آنان باز گذاشتند. امّا چاره چيست كه عده‌اي به دنبال فعاليت‌هاي غيرقانوني بوده و به مخالفت‌هاي نظام برانداز دست مي‌زنند و براي آشوب و نافرماني ملي ميليشياي خشونت را به صحنه آورده و امنيت را تهديد مي‌كنند و مسجد و محل كسب و كار شهروند ايراني را مورد تعرض قرار مي‌دهند.

و امروز معلوم نيست انقلابيون و جوانان حزب اللهي از چه بايد بازخواست شوند، از اينكه در جنگ هشت ساله از كيان اسلامي دفاع كردند و يا اينكه جلوي فتنه‌ها و توطئه ‌هايي كه امنيت اين مرز و بوم را نشانه رفته بود را ناكام گذاشتند؟ و يا اينكه از مردم سالاري و آزادي‌هاي مشروع مردم حفاظت و حراست نمودند، بايد مورد بازخواست قرار گيرند. آيا مسئولين انقلابي نظام به خاطر اينكه با دشمن به مماشات نپرداخته و براصول انقلابي پاي فشردند و در عرصه سياست خارجي بر مبناي حكمت و عزت و مصلحت حصار بر دور خود نكشيدند و در راستاي همگرايي با جهان اسلام از تركيه و آذربايجان گرفته تا پاكستان و كشورهاي منطقه خليج فارس اقدامات قابل تقدير و شايسته‌اي انجام دادند و در عين حال براي حفظ استقلال و پاسداري از آن به استكبار جهاني جواب رد دادند بايد مورد مؤاخذه قرار گيرند.

امام خميني(ره) در اين باره مي‌فرمايند: «اسلام مي‌خواهد با همه كشورهايي كه در جهان هستند دوست باشد و دولت اسلامي مي‌خواهد با همه ملت‎ها و با همه دولت‌ها ارتباط صحيح داشته باشد، در صورتي كه آن‌ها هم متقابلا احترام دولت اسلامي را مراعات كنند»[3] و باز در اين باره مي‌فرمايند: «... آقايان در فكر اين باشند و روابط را تحكيم كنند. البته ما با آن‌هايي كه بخواهند به ما تعدي كنند نمي‌توانيم بسازيم و از اول هم اعلام كرديم، مگر آن كه خودشان را اصلاح كنند».[4]

ما از انقلاب و مسئولين انقلاب چه چيزي را بايد طلبكار باشيم،‌ نسل امروز گرسنگاني نيستند كه براي نان و حلوا به دنبال سهم بري باشند، آنان داستان نان و حلوا را از حفظ هستند وقتي كه در درون جوان نسل امروز نقب مي‌زنيم دنيايي از معرفت و جوانمردي و عدالت‌خواهي را مي يابيم كه از ديروز پرافتخار روي نگردانده و قدردان ايثار و فداكاري نسل ديروزشان هستند و به ناقوس ياس و دلسردي محلي نمي‌گذارد.

جوان نسل امروز به دنبال نقش آفريني و پذيرش مسئوليت در قبال ديني است كه انقلاب بر دوش او نهاده است.
نسل امروز بهتر مي‌داند كه در اين امر اگر قصوري نمايد در قبال تاريخ و آيندگان سرزنش خواهد شد،و او را هيچگاه نخواهند بخشيد. هم چنان كه تاريخ، امت پيامبر را بعداز رحلت آن پيامبر انقلاب، همواره مورد سرزنش قرار مي‌دهد.

نسل امروز به خوبي و هوشمندانه دانسته است هنگامي كه دشمن سرزمين اسلامي‌مان را مورد تعرض قرار داد، ‌كساني بودند كه از مردم انقلابي روي برتافتند و عده‌اي دست به توطئه و ترور و ايجاد جنگ رواني پرداخته و عده‌اي ديار غرب را به ميهن اسلامي ترجيح داده و بر بالش راحت طلب غنودند و يا عزت‌شان را به هراج گذاشتند و اينك به جاي پرداخت غرامت به ايثارگران، آنان گله مندانه نقش دايه مهربانتر از مادر را براي نسل امروز بازي مي‌كنند و عده‌اي هم فرصت طلب در بيغوله‌هاي سوداگري به آلاف و الوف رسيدند و به مردم انقلابي برج سازيشان را با تفاخر به رخ كشيدند.

براستي «اگر انقلاب ما در مسير برقراري عدالت اجتماعي به پيش نرود ، مطمئنا به نتيجه نخواهد رسيد و اين خطر هست كه انقلاب ديگري با ماهيت ديگر جاي آن را بگيرد.»[5]

امّا «نسل اوّل جهاد و شهادت امتحان خود را به خوبي پس داده‌ است و نسل‌هاي دوّم و سوّم جهاد و شهادت نيز با نورانيت كه در نسل جوان مشاهده مي‌شود، هر روز كه لازم باشد، امتحان بسيار خوبي خواهند داد».[6]

جوان عدالت خواه شيوه مبارزه با ناعدالتي‌ها و فرصت جويي‌ها را از مكتب مولايش علي ـ عليه السّلام ـ به خوبي آموخته است و با شناخت از رهزني‌ها و هجمه‌هاي فرهنگي بدون اينكه هويت گم كرده و سرگشته و سرخورده باشد نقش خود را در اين برهه سرنوشت ساز به خوبي دانسته و در اين جنبش عدالت خواهي سرافراز خواهد بود.


[1] . مقاله «در باب 25 سالگي انقلاب» مردم سالاري، ص 6، مورخه 21 / 11 / 81.

[2] . شهيد مرتضي مطهري، پيرامون انقلاب اسلامي، صدرا، ص 70، چ هفدهم، 1380.

[3] . امام و اسلام (مركز تحقيقات و برنامه‌ريزي)، تهران 1358، ص 192.

[4] . اخلاق كارگزاران در كلام و پيام امام خميني(ره)، قم، انتشارات اسلامي، چ اوّل، 1372، ص 737.

[5] . شهيد مرتضي مطهري،‌پيشين، ص 60.

[6] . مقام معظم رهبري، كيهان، ص 2، مورخه 18 / 8 / 81.

ابوالحسن بكتاش

/ 1