انقلاب، اصلاحات و واقعيت‌ها - انقلاب، اصلاحات و واقعيت‌ها نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انقلاب، اصلاحات و واقعيت‌ها - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

انقلاب، اصلاحات و واقعيت‌ها

نشريه «نامه» در شماره 29، گفتگويي با آقايان پيمان، باوند، رئيس دانا، تحت عنوان «انقلاب، اصلاحات انتخابات» ترتيب داده بود كه انقلاب و روند اصلاحات و انتخابات مجلس هفتم در آن مورد تحليل و بررسي قرار گرفته كه در جهاتي مورد تأمل است، نوشتار حاضر، نقدي اجمالي بر نكات مورد تأمل در اين گفتگو است.

دكتر پيمان، پيرامون روند اصلاحات چنين اظهار نموده‌اند كه:

«اصلاحاتي كه مردم ايران در طلب آن هستند قبل از هر چيز تغيير بنيادين ساختار نظام موجود است يعني هرگونه اصلاحاتي كه از نظر مردم در حال حاضر در چهارچوب حفظ وضع موجود باشد منتهي به مقصود نخواهد شد و تنها راه اصلاحات تغيير ساختاري و بنياني است»

در اين خصوص بايد عرض كنيم كه اولاً: تناقضي آشكار در كلام ايشان وجود دارد چرا كه محتوي و ماهيت اصلاحات دلالت دارد كه كليت نظام و ساختار اصلي آن پذيرفته شده، لكن بواسطه پاره‌اي نارسايي‌ها، تغييراتي براي بهبود كارآمدي لازم مي‌آيد لذا اصلاحات در درون نظام طراحي مي‌شود و مقبول نيست كه تغيير نظام را هدف قرار دهد و بديهي است كه انقلاب اسلامي اصول و الگوهاي خاص خود را براي اصلاحات دارد كه تابع الگوهاي غربي نيست؛ لذا مقام معظم رهبري فرمودند:

«اگر كساني بيايند با عدم اعتقاد به اساس ارزش‌ها دم از تحول بزنند معلوم است كه تحول مورد نظر آنها چيست؟ تحوّل مورد نظر آنها يعني تحوّل نظام اسلامي به نظام غيراسلامي، تحول مورد نظر آنها يعني حذف نام اسلام، حذف حقيقت اسلام...»[1] همچنين فرمودند ساختار قانون اساسي بايستي به طور دقيق حفظ بشود... قانون اساسي ميثاق بزرگ ملي و ديني و انقلابي ما است، اسلام كه همه چيز ما است در قانون اساسي تجسّم و تبلور پيدا كرده است.[2] رئيس‌جمهور محترم نيز اعلام كردند «اصلاحات بايد بر پايه‌هاي دينداري، معنويت و تقويت نظارت مردم استوار بوده و اصلاح واقعي بايد در مبنا و چارچوب بزرگترين دستاورد اين انقلاب يعني قانون اساسي باشد.»[3]

بنابراين اصلاحات در جمهوري اسلامي فقط در اين چارچوب و در جهت دستيابي به اهداف انقلاب اسلامي و مورد نظر مردم است. و در اين راستا مرزها بايد با كساني كه غير از اين مي‌انديشند مشخص گردد.

ثانياً: مردم در عمل نشان داده‌اند كه آنچه به دنبال آن هستند حفظ ساختار نظام و ارزش‌هاي اسلامي و انقلابي است نه تغيير ساختار نظام كه ايشان تصوّر كرده‌اند. شركت پرشور مردم در انتخابات مجلس هفتم شاهدي است به اين مدّعي و خط بطلاني بود بر تمام كساني كه مي‌پنداشتند كه مردم از نظام دلسرد شده‌اند و خواستار تغيير نظام هستند؛ لذا دكتر پيمان بدنبال اين تصوّر نادرست چنين نتيجه گرفته‌اند كه:

«من فكر مي‌كنم در شرايط موجود، جامعه‌ ما دچار وضعيتي شده كه در آينده بسيار نزديك يعني در همين انتخابات مجلس يك نقطه عطفي براي جامعه ما پديدار مي‌شود و به طور خودجوش، براساس مقاومت مدني منفي مردم زمينه‌اي ايجاد مي‌شود كه شرايط براي حركت‌ها و تغييرات فراهم خواهد آمد.»

مردم با حضور خود در انتخابات مجلس هفتم خطاي چنين پنداري را به خوبي روشن ساختند.

دكتر باوند در بخشي از سخنان خود چنين مي‌گويد:

«مسأله ما ناسازگاري و ناهمگوني با ارزش‌هاي پذيرفته بين‌المللي است و بنابراين در مضّان چالش است... يعني موجوديتش فاقد سازگاري با منطق قرن بيست و يكم و با منطق سازمان بين‌الملل و با پروسه جهاني و همچنين با واقعيت‌هاي زمان و با خواست اكثريت مردم ايران است.»

اگر شناخت صحيحي از ماهيت حقيقي انقلاب اسلامي داشته باشيم تصديق خواهيم نمود كه انقلاب اسلامي مانند هر انقلابي بنابر ماهيت برنامه‌ها و اهداف خود مفاهيم، واژه‌ها و اصول ويژه‌اي را به ارمغان آورده است. ويژگي بنيادين اين انقلاب نسبت به ساير انقلاب‌ها، اسلامي بودن آن است كه آرمانهاي انقلابي مردم ريشه در ارزش‌هاي اسلامي داشت و محتوا و شعارهاي انقلاب برخواسته از مكتب بود و خط‌مشي مبارزه و اصول آن از اسلام سرچشمه مي‌گرفت. مقام معظم رهبري فرمودند: «انقلاب بزرگ ما خصوصياتي مخصوص به خود داشت، اين خصوصيات اولين‌ بار در يك انقلاب مشاهده مي‌شد تأكيد بر اسلام، هدف‌گيري ايجاد حكومت اسلامي، تجديد نظر در مفاهيم سياسي عالم مثل آزادي و استقلال و عدالت اجتماعي و چيزهاي ديگر و حركت به سمت دنيا و جامعه‌اي كه بر پايه ارزش‌هاي اسلامي بنا شده است[4]»

بنابرقانون اساسي «جمهوري اسلامي ايران سعادت انسان در كل جامعه بشري را آرمان خود مي‌داند و استقلال و آزادي و حكومت حق و عدل را حق همه مردم جهان مي‌شناسد.»[5] بنابراين انقلاب اسلامي اصول و ارزش‌هاي مخصوص به خود را دارد و الگوي جديدي در نظام بين‌المللي مطرح نموده است در عين حال اصول و ارزشهاي بين‌المللي كه مطابق با اسلام است را پذيرفته است و سياست خارجي خود را بر «روابط صلح‌آميز متقابل با دول غيرمحارب استوار نموده است»[6] بنابراين انقلاب اسلامي در عين تعامل با نظام بين‌الملل بر الگوها و اصول خود پافشاري مي‌نمايد و جايگاه ويژه‌اي در صحنه جهاني بدست آورده است.

اما اين كه ايشان معتقدند «انقلاب اسلامي با خواست اكثريت مردم ايران سازگار نيست» سخني است كه با واقعيات و عملكرد مردم سازگار نيست چرا كه اندكي پس از پيروزي انقلاب اسلامي بيش از 98 درصد مردم به جمهوري اسلامي رأي مثبت دادند و با انتخاب خويش انقلاب اسلامي را برگزيدند و در طول حيات پربركت انقلاب با حضور خويش در تمام صحنه‌ها، جمهوريت نظام را متبلور ساخته و به نمايش گذاشتند.

دكتر رئيس دانا در بخشي از سخنان خويش چنين اظهار داشته كه‌:‌
«ما نپرسيديم كه يكي از دلايل خشم مردم كه به خيابان‌ها مي‌ريختند فساد شاه بود خُب الان كه من نگاه مي‌كنم مي‌بينم اين فساد به مراتب بيشتر شده است.»

اندك تأملي در اوضاع و شرايط قبل از پيروزي انقلاب اسلامي و پس از آن و مقايسه اين دو دوران، خطاي اين كلام را آشكار مي‌سازد. چگونه مي‌‌‌توان انقلاب اسلامي را كه بر احياي ارزش‌هاي انساني و اسلامي استوار است، با رژيمي مقايسه نمود كه بر پايه بي‌توجهي و مقابله با ارزش‌هاي مسلّط مذهبي، رواج فساد و فحشاء، بي‌بندوباري، تغيير ساختار فرهنگي و اجتماعي ايران بر اساس خواسته‌هاي غرب و... شكل گرفته بوده آيا منطقي است نظامي را كه تمام كوشش و تلاش خود را بر ريشه‌كن نمودن فساد در جامعه قرار داده است و در اين راستا هزينه‌هاي مالي و جاني زيادي پرداخته است را با رژيمي مقايسه نمود كه نه تنها با فساد و فحشاء به مبارزه برنمي‌خاست كه خود در ترويج آن بيشترين نقش را دارا بود.



[1] . مقام معظم رهبري، سخنراني مورخ 19/5/79، چشمه هميشه جاري، تهيه و تنظيم دفتر سياسي سازمان عقيدتي سياسي ناجا 1379، ص 41 و 42.

[2] . همان، ص 14.

[3] . اطلاعات، 6/2/79.

[4] . حديث ولايت، ج 4، ص 278.

[5] . قانون اساسي، اصل 154.

[6] . قانون اساسي، اصل 152.

علي مجتبي زاده

/ 1