پرسش :دنيا حادث است يا قديم است؟ - [دنيا حادث است يا قديم] نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

[دنيا حادث است يا قديم] - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پرسش :دنيا حادث است يا قديم است؟

پاسخ

درباره اين سوال نظرات و تحليل‎هاي فراوان ميان صاحب‎نظران وجود دارد و هر كدام از حكما و متكلمين در تبيين اين مسأله مطالبي را بر اساس ديدگاه خاص خودشان ارائه كرده اند كه براي اطلاع از نظرات آنان به منابعي كه در پايان معرفي مي‎شود مراجعه شود. اما در اين جا به دور از اختلافات دانشمندان و به صورت خلاصه مطالبي ارائه مي‎شود:

1. بدون ترديد كهكشان‎هاي عظيم، اجرام بزرگ و كوچك كيهاني، موجودات ارضي و سماوي و خلاصه آنچه و هر چه در عالم هستي وجود دارد به مشيّت حكيمانة، خلعت هستي پوشيداند. تمام پيامبران الهي در اين امر متفق‎اند و از راه وحي الهي به اين واقعيت دست يافته‎اند و پيروان خويش را آگاه نموده‎اند كه در جهان هستي هر موجودي غير خداوند، حادث و مخلوق است و آن كه ازلي و ابدي است و قديم بالذات است و آغازي نداشته و پاياني ندارد حضرت باري تعالي است.

در جهان امروز نيز دانشمندان در پرتوي گسترش علوم طبيعي و بر اثر شناخت اسرار و رموز خلقت به اين نتيجه رسيده‎اند كه سازمان حيرت انگيز جهان نه ازلي است و نه ابدي، كهكشان‎هاي عظيمي كه جز با تلسكوپهاي بسياري قوي ديده نمي‎شود همه حادث‎اند و اجرام نوراني كيهان، پديده‎هائي هستند كه زماني بوجود آمده‎اند و خاموش مي‎گردند و به صورت جرم مرده‎اي در فضاي بي‎كران سرگردان مي‎شوند.

حدوث كيهان و پيدايش جهان كه پيامبران خدا در قرون گذشته از راه وحي الهي با قاطعيت براي پيروان خود توضيح دادند امروز به اثبات قطعي رسيده است و به هيچ وجه قابل ترديد نيست. و در راستاي اين تحليل است كه گفته شده: محققين عصر ما نظرية آن دسته از حكما و فلاسفة ديروز را كه به قِدَم ذاتي و به قِدَم صفاتي آسمان‎ها و اجرام كيهاني قايل بوده‎اند، باطل و مردود مي‎دانند، اينان با استناد به علوم طبيعي و با اتكاء به تحقيقات تجربي به اين نتيجة قطعي رسيده‎اند كه جهان نه ازلي است و نه ابدي بلكه اين مجموعة عظيم كيهان، پديده‎اي است كه در زمان معيني و شرايط مخصوص بوجود آمده و در زمان و شرايط ديگري پايان مي‎يابد و اين همان واقعيتي است كه در گذشته پيشوايان الهي به مردم گفته‎اند و قرن‎هاي متمادي است كه پيروان مكتب پيامبران به آن معتقداند، مكتب پيامبران نه تنها اجرام كيهاني و مجموعة جهان هستي را حادث مي‎داند بلكه مادة اولية جهان را هم كه مايه اصلي كيهان است و عالم از آن ساخته شده حادث مي‎شناسد و آن را پديده‎اي مي‎داند كه به ارادة خالق، جامة هستي پوشيده و تحقق يافته است.

در روايات اسلامي تصريح شده است كه خداوند پيش از هر چيز بوده و بعد از هر چيز خواهد بود و تمام اشياء را آفريده است پس ماده اشياء، مانند مجموعه كيهان و تمام ثوابت و سيارات موجودي آفريده شده و حادث است. گر چه براي حدوث عالم دلايل مختلف وجود دارد لكن در اين جا به عنوان نمونه به چند دليل اشاره مي‎شود:

الف: دانشمندان امروز درباره حدوث عالم، سخن بسيار گفته‎اند از جمله فرانگ آلن استاد فيزيك زيستي مي‎گويد: قانون ترموديناميك (حرارت) ثابت كرده است كه جهان پيوسته رو به وضعي روان است كه در آن تمام اجسام به درجة پست مشابهي مي‎رسند و ديگر انرژي قابل مصرف وجود نخواهد داشت، در آن حالت ديگر زندگي، غير ممكن خواهد بود، اگر جهان آغازي نمي‎داشت و از ازل موجود مي‎بود بايد پيش از نابود شده باشد. خورشيد و ستارگان و زمين آكنده از زندگي، گواه صادق است بر اين كه جهان در زمان اتفاق افتاده و پيدايش آن در لحظة خاصي بوقوع پيوسته است.[1]

ب: و برخي ديگر از دانشمندان نيز گفته‎اند: در شيمي اين مطلب بدست آمده كه ماده روزي نابود مي‎شود منتهي نابودي پاره‎اي از مواد بسيار كند است و برخي بسيار تند است بنابراين وجود ماده، ازلي نيست و ناچار آغازي داشته است و بر اساس شواهد علمي در رشته شيمي معلوم شده كه اين آغاز تدريجي نبوده بلكه پيدايش ماده ناگهاني صورت گرفته است و حتي پاره از دلايل، زمان تقريبي پيدايش آن را نيز نشان مي‎دهد از اين رو، جهان مادي در زمان معيني آفريده شده لذا اينشيستان مي‎گويد: من در اين دنيا ماده و نيروي ازلي نمي‎بينم و آفرينش جهان را نتيجة تصادف نمي‎دانم من در آفرينش جهان مشيت پروردگار قادر متعال را مي‎بينم و بس.[2]

ج: دليل ديگر بر حدوث عالم همان قاعده معروف است كه گفته‎اند: عالم متغير است و هر متغيري حادث است پس عالم حادث است (شهيد مطهري در اين زمينه مباحثي مبسوطي عنوان كرده كه به منبع ذيل مراجعه شود).[3]

از مجموع مطالب و دلايل ياد شده بخوبي معلوم مي‎شود كه هيچ ترديدي در حادث بودن عالم نيست.

د: البته بايد توجه داشت که ما دو نوع قديم داريم:

1. قديم ذاتي. 2. قديم زماني و نيز دو نوع حادث داريم.

1. حادث ذاتي. 2. حادث زماني.

فلاسفه معتقدند که جهان به لحاظ ماده اش قديم زماني و حادث ذاتي است اما متکلمان معتقدند که جهان حادث زماني است پس در اصل حدوث جهان بين فلاسفه و متکلمان اختلافي نيست اما در اين که آيا اين حدوث زماني است و يا اين که فقط ذاتي است ديدگاه آنان مختلف است.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

ـ آموزش فلسفه، استاد مصباح يزدي.


[1] . فلسفي، محمد تقي، معاد از نظر روح و جسم، بيروت، نشر هئت معارف اسلامي، ج1، ص 341.

[2] . معاد از نظر روح و جسم، پيشين، ج1، ص 342.

[3] . مطهري، مرتضي، حركت و زمان در فلسفه اسلامي، تهران، نشر حكمت، 1357 ش، ج 3.

/ 1