براي حلّ مشكل لطفاً صورت مسئله را پاك كنيد
در حاشيه مصاحبه اشرف بروجردي در مورد زنان خياباني ذكر چند نكته قابل توجه است:1. در جامعه اي كه دين داري يك تجربه شخصي قلمداد ميشود و دين از صحنه اجتماع كنار رفته به زندگي شخصي محدود مي گردد. گناه به آسيب اجتماعي تغيير نام داده، و نه تنها مرتكب حرام مجرم شناخته نمي شود و نبايد مجازاتي نسبت به او صورت گيرد بلكه براي توجيه عمل او بايد بدنبال عوامل ديگري گرديد كه احياناً در ارتكاب جرم توسط شخص دخالت داشته است. و بر طبق مثل مشهور، بجاي آن كه دزد تنبيه شود بايد نجاري كه قالب خشت را بزرگ تهيه كرده تا در نتيجه آن آجرها بزرگ و ديوار بلندتر از حد معمول گرديده و دزد با افتادن از آن مجروح شده است بايد مورد تعقيب قرار گيرد اما شخص دزد چون بخاطر زمينه هاي اجتماعي دست به چنين كاري زده است مجرم نيست و مي تواند به تدريج با تشكيل سنديكاهاي قانوني و پرداخت ماليات از مزاياي قوانين استفاده نميايند كما اينكه برخي از زنان خياباني كار خود را به راحتي توجيه مي نمياند و در صدد كنار گذاشتن آن هم نيستند و معتقدند كه دولت مي تواند با گرفتن ماليات، مجوز لازم را براي ما صادر نمايد اما از منظر دين و آيين الهي گناه و فعل حرام يك تخلف بزرگ و معصيت شمرده مي شود و نقطه سياهي است كه در قلب گناهكار ظاهر مي شود و تازيانه وجدان با وعده و وعديد الهي به دنبال جبران بر مي آيد تا سرانجام عفو و رحمت الهي شامل حال او مي گردد. و با اصلاح خود به سلامت جامعه گمك نمايد.و توجيهات و بهانه هاي واهي نمي تواند در دادگاه وجدان كه متأثر از قوانين فطري است مجرم را تبرئه كند البته مفهوم اين سخن آن نيست كه مبارزه با ريشه ها به فراموشي سپرده شود و بجاي تحقق عدالت اجتماعي كه وظيفه هر مسلماني است تنها به مجازات بسنده گردد اما اينكه مجرم و مرتكب خطا را براحتي تبرئه نماييم و به جاي تذكرات و دادن آگاهي لازم با توجيهاتي كار او را طبيعي جلوه دهيم نيز مورد پسند اسلام نمي باشد.قابل ذكر است كه شرايط اثبات مسائل جنسي در اسلام بقدري سخت گرفته شده كه كمتر كسي به دام مجازات مي افتد اما اگر كسي پرده حيا را دريد و بنحوي عمل كرد كه ديگران در جريان امر قرار گرفتند، مجازات سخت و هشدار دهنده را بايد تحمل نمايد.2. خانم بروجردي كه بعنوان يك مسئول در نظام اسلامي سخن مي گويد بدون توجه به قبح شرعي اين كار و صرفاً از ديد مسائل اقتصادي و اجتماعي به قضيه نگاه مي كند و سرانجام هم با تقسيم بندي مرتكبين زنا در صدد كاستن از تعداد متخلفين بر مي آيد و معضل را حل مي كند كساني را كه به خاطر مسائل اقتصادي و يا بر اثر روابط دوستي مرتكب چنين كاري مي شوند بنوعي تبرئه نموده و تعداد كمي كه حرفه خود را روسپيگري قرار داده اند را مشكل قلمداد مي نمايند.و در نهايت هم مي فرمايند كه به فقها هم سفارش داده ايم كه دست از وجوب خواندن صيغه عقد ازدواج بردارند تا ديگر از نظر شرعي هم اين كار زنا محسوب نشود و در نتيجه با پاك كردن صورت مسئله معضل بزرگ جامعه كه فكر عدّه اي از مسئولين را احياناً بخود مشغول داشته برطرف و جامعه از اين آسيب اجتماعي رها شده، نشاط به جامعه بر گردد.بسيار باعث تأسف است كه مسئول چنين نهادي در جامعه اسلامي به جاي تلاش براي فرهنگ سازي و آگاهي دادن به نسل جوان براي آموزش و اجراي قوانين مترقي دين مبين اسلام در صدد توجيه اين گناه بزرگ است و خيال مي كند كه فقها مانند كارخانجات توليد لوازم يدكي، منتظر دريافت سفارش از ايشان هستند تا مطابق سليقه غير ديني چنين كساني احكام اجماعي شرع مقدس را دست كاري كنند تنها به ذكر اين نكته اشاره مي كند كه جامعه صيغه را نمي پذيرد اما رابطه آزاد را به راحتي قبول مي كند. اما نمي گويد چه عواملي باعث به وجود آمدن چنين جوي در بين مردم شده است و چاره آن تلاش گسترده فرهنگي است نه برداشتن صيغه ازدواج و تعيين حدود و ثغور روابط و مسائل حقوقي مبتني بر آن3. در جواب خبرنگاري كه مي پرسد در تحريرالوسيله ازدواج به رضايت طرفين بستگي دارد، بجاي آن كه توضيح دهد كه رضايت طرفين شرط لازم است نه كافي، و شروط ديگر عقد نيز بايد رعايت شود ـ فقط اشاره مي كنند كه بلي، ولي در خانواده هاي متدين ازدواج بدون رضايت پدر را نمي پسندند و لابد بايد براي اين عدم پسند فكري كرد نه براي تحقق شرايط ديني.در خاتمه به خانم اشرف بروجردي كه قبل از تصدي پست در وزارت كشور در خانواده اي مذهبي رشد نموده است توصيه مي نماييم كه اگر تمام تلاش خود را براي تحقق فرهنگ اسلامي مصروف نمي دارند لااقل گوشه چشمي هم به مسائل اجتماعي و اخلاق و احكام اسلامي داشته باشند شايد راه حل هاي مناسب شرعي براي رفع بحران هاي اجتماعي بيابند هر چند سخن از اسلام گفتن در اين سالها با مارك سنتي و همراه با استهزاء احياناً از دست دادن پست و مقام است.عبدالله فاطمي نسب