در آيه 73 سوره حج مي فرمايد «شما نمي توانيد يك مگس هم به وجود آوريد»، پس مسأله شبيه سازي كه گوسفند و... مي سازند چگونه توجيه مي شود؟ - در آيه 73 سوره حج مي فرمايد «شما نمي توانيد يك مگس هم به وجود آوريد»، پس مسأله شبيه سازي كه گوسفند و... مي سازند چگونه توجيه مي شود؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

در آيه 73 سوره حج مي فرمايد «شما نمي توانيد يك مگس هم به وجود آوريد»، پس مسأله شبيه سازي كه گوسفند و... مي سازند چگونه توجيه مي شود؟ - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در آيه 73 سوره حج مي فرمايد «شما نمي توانيد يك مگس هم به وجود آوريد»، پس مسأله شبيه سازي كه گوسفند و... مي سازند چگونه توجيه مي شود؟

پاسخ

با رشد فزاينده و چشمگير علوم بشري، پديده هاي تازه ‌هرروز رخ مي نمايانند و به شيوه هاي مختلف زندگي بشر را متحول مي سازند. پديده هاي علمي جديد - اعم از نوآوري و اختراعات در حوزه هاي مختلف و نيز كشف حقايقي از رموز و پيچيدگي هاي طبيعت - با مسائل ديني و باورهاي دينداران در تعامل و رويارويي مختلف قرار دارند. ‌بسياري آن هيچ مشكل و مخالفتي با مسائل ديني ندارند و حتي در بسياري موارد باورها و احكام ديني را تأييد مي كنند (مانند بسياري از مسائل شرعي در اسلام كه با پيشرفت علوم گوشه هايي از حكمت آن روشن مي شود) اما در بعضي موارد دستاوردهاي علمي دست كم در نگاه نخست با دين و دينداري متعارض به نظر مي رسد.

مسأله شبيه سازي از جمله پديده هاي جديدي است كه امروزه با دين وارد چالش شده است و دانشمندان اديان مختلف مواضع گوناگوني در مقابل آن اتخاذ كرده اند.

در مباحث اسلامي از چند زاويه مي توان به مسئله شبيه سازي پرداخت:

الف) آيا شبيه سازي با توحيد در خالقيت (اينكه تنها خدا خالق هستي) متعارض است؟

ب) آيا شبيه سازي با بعضي گزاره ها و آموزه هاي متون ديني اسلام (قرآن و روايات) از جمله آيه مورد سؤال ناسازگاري ندارد؟

ج) حكم شرعي شبيه سازي از نظر مراجع تقليد شيعه چيست؟‌

در اينجا به گزينه دوم مي پردازيم و اشاره اي به گزينه نخست خواهيم داشت:

ابتدا آيه شريفه را ملاحظه كنيم:

يا ايها الناس ضرب مثل فاستمعوا له ان الذين تدعون من دون الله لن يخلقوا ذباباً و لواجتمعوا له و ان يسلبهم الذباب شيئاً لا يستنقذوه منه، ضعف الطالب و المطلوب .[1]

اي مردم مثلي زده شد پس بدان گوش فرا دهيد: كساني را كه جز خدا مي خوانيد هرگز نمي توانيد (حتي) مگسي را بيآفرينند،‌ هر چند براي (آفريدن) آن اجتماع كنند، و اگر آن مگس چيزي از ايشان بربايد نمي توانند آن را باز پس گيرند،‌طالب و مطلوب هر دو ناتوانند»

اين آيه شريفه خطاب به بت پرستان نازل شد كه گمان داشتند تحت تدبير و ربوبيت بت ها هستند.[2] آيه در پي روشن كردن اين نكته مهم است كه هيچ كسي غير از خداوند متعال قدرت بر خلق موجودات را ندارد و ضرورتاً خالق حقيقي هر موجود مالك و مدبر آن موجود خواهد بود و اين اشاره اي به مفاد توحيد درخالقيت است.

اما توحيد در خالقيت به چه معناست؟ توحيد در خالقيّت يعني اعتقاد به اينكه تنها خالق و آفريدگار حقيقي، خداست و همه هستي مخلوق اوست و خالقيت ساير موجودات جنبه استقلالي نداشته، تابع اراده و مشيّت خداوند است، [3]

البتّه توحيد در خالقيت با اين واقعيت كه برخي مخلوقات خداوند اشياء‌ خاصي را خلق مي كنند، منافاتي ندارد، زيرا اين امر در طول خلقت الهي است و در حوزة مشيت خداوند و به اذن تكويني الهي واقع مي شود و به هيچ وجه جنبة استقلالي ندارد، معناي توحيد در خالقيت نيز نفي خالقيت استقلالي از غير خداوند است.[4]

به اين مثال توجه كنيد: عمل نوشتن را به ظاهر دست انجام مي دهد (و به عبارت دقيق تر انگشتان) اما علت حركت انگشتان دست تحريك ماهيچه هاي دست است که علت آن تأثير قواي عصبي و تأثير پذيري از مغز است. و همه اينها تحت تأثير روح انسان قرار دارند. به اين ترتيب از يك سو مي توان دست و يا حتي تك تك واسطه ها را علت نوشتن دانست و از سوي ديگر، مي توان عمل نوشتن را معلول اراده روح انسان دانست؛ زيرا روح و نفس انسان دست و انگشتان را به حرك وا مي دارد و به واسطه آنها قلم را بر كاغذ مي كشد ، در نتيجه گاهي مي توان فاعل نوشتن را دست دانست و گاهي مي گوييم من نوشتم(كه من اشاره به روح آدمي است).

آيه مذكور با استفهام انكاري مي گويد:‌آيا اگر همه انسان ها و يا آنچه غير خداوند منشأ اثر مي پندارند، قدرت بر آفرينش چنين موجود به ظاهر ناچيز (مگس) اما در واقع پيچيده را خواهند داشت؟

و بر فرض که شخصي توان مونتاژ موجودي را يافت آيا مي توان گفت. كه او خلق كرده است؟

آيا با استفاده از امكانات و نعمت هاي الهي پديده اي را فهميدن و يا چيزي را تغيير دادن خلقت است؟

مفهوم و فرايند شبيه سازي

از نظر تئوريك هر سلول غير جنسي انسان يا حيوان، داراي تمام اطلاعات ژنتيكي لازم براي ايجاد موجودي مشابه خويش است.از اين رو در قرن بيستم تلاش هاي فراواني براي توليد مثل از طريق به كار گيري سلول غير جنسي انجام گرفت و تقريباً همه به شكست انجاميد.
ويلموت جنين شناس اسکاتلندي براي نخستين بار موفق به ايجاد گوسفندي به نام «دالي» شد بدون کمک گرفتن از سلول جنس مذکر.

فرآيندي كه براي زايش موجود شبيه سازي شده طي مي شود به شرح زير است:

1)كمك گرفتن يك تخمك بارور نشده از پستاندار ماده.

2) بيرون كشيدن هسته تخمك و به دست آوردن يك تخمك فاقد هسته.

3) گزينش يك سلول جسمي ( غير جنسي) بيرون كشيدن هسته آن و هدايت آن به تخمك فاقد هسته.

4) تحريك تخمك بازسازي شده، به كمك داروهاي شيمايي و يا جريان الكتريكي.

5) پس از رسيدن تخمك به مرحله چند سلولي در آزمايشگاه، به رحم ميزبان مناسب (مادر جانشين) منتقل مي شود.

6) پس از زمان لازم براي بارداري، تخمك به جنين كامل و زنده تبديل مي شود و در موعد مناسب زاده مي شود.

نكته مهمي كه بايد توجه داشت اين است كه از نظر علمي، تكنيكي كه ويلموت و همكارانش (و امروزه ساير دانشمندان شبيه ساز) به كار گرفته اتد «تكنيك انتقال هسته سلول جسمي[5]»يا«اس . سي .ان .تي» (Scnt) نام دارد، اما نام مطبوعاتي و عامه پسند «كلونينگ» يا «شبيه سازي» بر آن غلبه پيدا كرده است.

بنابراين اصطلاح شبيه سازي به پديدة خاصي اطلاق مي شود كه طي فرايندي تازه از سلول غير جنسي، توليد مثل صورت مي گيرد و در واقع وجه نوآوري در اين تكنيك خاص علمي، تغيير مسيرتوليد مثل و باروري از طريق سلول غير جنسي مذكر است.

جمع بندي

1. اگر تصور درستي از شبيه سازي پيدا كنيم خواهيم دانست كه اين عمل تنها تغييري در فرايند توليد مثل است همانند آنچه در مورد گياهان ده ها سال است مورد استفاده قرار مي گيرد و كسي در آن مورد نه اين اصطلاح را به كار مي برد و نه آن را آفرينشي خاص مي شمرد.

2. به فرض اينكه موجود جديدي با خصوصيات تازه توليد شود آيا به معناي خلقت مستقل و بدون بهره گيري از نعمت ها و آفريده هاي ديگر خداست؟

آيا بشر توان ابداع موجودي جديد را بدون استفاده از امكانات و مخلوقات خدا، و به طور مستقل ـ و نه با وابستگي به ارده تكويني و قدرت الهي ­ـ دارد؟

آيا اين خلاقيت هاي بشري چيزي بيش از تغيير شرائط و نوعي مونتاژ است؟

آيا بشر مي تواند مواد اوليه لازم براي ابداعات خود را نيز به طور كامل توليد كند به گونه اي كه خلق آن اثر كاملاً از او باشد؟

3. آية كريمه مورد اشاره درصدد نفي خالقيت مستقل غير خداست و منافاتي با ابداعات غير مستقل بشر ندارد و اين نوآوري ها به بركت رشد علم و فن آوري بشر است، اگر خداوند عقل و قدرت و زمينه هاي مناسب را براي بشر نمي داد، آيا او مي توانست چنين ابداعاتي داشته باشد؛ به قول مولوي «اي دوست شكر بهتر يا آنكه شكر سازد»

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1. دكتر محمد سعيدي مهر، آموزش كلام اسلامي، انتشارات كتب طه.

2. آيت الله محمد تقي مصباح يزدي، معارف قرآن، ج 3 ، 1، انتشارات مؤسسة آموزشي و پژوهش، امام خميني ره.

3. سايت باشگاه انديشه بخش بانك مقالات WWW. Bashgah. Net.


[1] . حج/‌ 73.

[2] . ر. ك، طباطبائي، سيد محمد حسين، ترجمه تفسير الميزان، ج14، ص 585.

[3] . سبحاني، جعفر، الالهيات، موسسة امام صادق ـ عليه السّلام ـ چاپ پنجم، ج 2، ص 43.

[4] . سعيدي مهر، محمد، آموزش كلام اسلامي، انتشارات كتاب طه، ‌چاپ دوم، ‌ج 1، ص 108-109.

[5] . Somatic cell nucear Transfer .



/ 1