پيروزي قاطع اسلام سياسي بر ايده هاي سکولاريستي
انتخابات پارلماني چند ماه اخير ترکيه که در آن يک جريان اسلام گرا موفق به کسب 62 درصد کرسي هاي مجلس 550 نفره اين کشور شد يکي از مهم ترين جرياناتي است که در زمان خود توجهات را از ساير رخدادهاي مهم منطقه خاور ميانه به اين نقطه از جهان معطوف کرد.اهميت اين انتخاب در شکست نظريه هاي سکولاريستي و لائيستي جاري در صحنه سياسي ترکيه به حدّي بود که تحليل گران سياسي غرب با وحشت و اضطراب از آن ياد کردند شبکه آمريکايي فاکس نيوز در تحليلي اين انتخابات را متقابل اسلام و سکولاريسم در ترکيه خواند که به پيروزي قاطع اسلام گرايان منجر شد.[1] هفته نامه آمريکايي تايم نيز با اشاره به اين پيروزي آن را نشانه عميقي از بي ميلي و بي اعتمادي مردم به سکولاريسم دانست.[2]اين اظهارات درحالي صورت مي گيرد که تا چندي پيش تحليل هاي سياسيون سکولاريسم را در ترکيه ريشه دار ارزيابي مي کرد و هر گونه احتمال تغيير در آن را نفي مي نمود و شايد به همين دليل برخي تحليل گران غرب گرا و مدافع رويکرد سکولار در ايران نيز نمي خواهند اين انتخابات را نشانه شکست رويکردهاي سکولاريستي ارزيابي کنند چنان که چندي پيش آقاي تاج زاده در تحليلي از انتخابات ترکيه مي نويسد:«حزب عدالت و توسعه با پذيرش اصول سکولارسم در انتخابات آزاد شرکت مي کند و با پيروزي در آن، حکومت را در دست مي گيرد.»[3] علاوه بر اين وي مدام مي کوشد ثابت کند چون در ترکيه به گفته وي وجود آزادي فراوان در عرصه اينترنت، ماهواره و تبليغ سبک هاي مبتذل زندگي منجر به نابودي و تضعيف شعاير مذهبي و ارزش هاي اخلاقي در مردم مسلمان آن کشور نشده پس مي توان نتيجه گرفت که اصل دموکراسي و آزادي (به شيوه غرب) نمي تواند هيچ مشکلي در مسير ارزش هاي اخلاقي و معنوي قلمداد شود.!در بررسي اين اظهارات توجه به چند نکته حايز اهميت است
1ـ در ابتدا بايد بر اين نکته توجه نمود که بر فرض هم ثابت شود، وجود آزادي بي حد و حصر (هم چون آزادي اينترنت، ماهواره، تبليغ سبک هاي مبتذل و ...) در ترکيه به نابودي يا تضعيف شعاير مذهبي و ارزش هاي اخلاقي مردم آن سامان نيانجاميد اين اتفاق مي تواند دليلي بر موجه جلوه دادن آزادي ابتذال باشد نهايت آن که مي توان ادعا کرد که مردم ترکيه پس از مواجهه با ابتذال اخلاقي و پي بردن به کنه فساد و تباهي آن اعمال ترجيح داده اند به ارزش هاي ديني و اسلامي خود پاي بند بمانند ولي آيا از اين وضعيت اين نتيجه را هم مي توان گرفت که براي پاي بندي مردم به اخلاق و ارزش هاي ديني، آزادي فساد و فحشا را در جامعه ترويج کنيم؟ آيا اگر به گفته لقمان حکيم گاهي لازم است که آدمي ادب را از بي ادبان بياموزد، کسي مي تواند استدلال کنه که چون رفتار ناپسند بي ادبان باعث پي بردن به کنه زشتي آن گرديده و انسان را متوجه فضيلت رفتار نيک و پسنديده مي سازد پس رفتار بي ادبانه في نفسه مطلوب و مورد ستايش است و سپس نتيجه بگيرد که بهترين راه تبليغ و حفظ ارزش ها و آداب پسنديده ترويج بي ادبي و فساد در جامعه است؟!روشن است که منظور لقمان حکيم در نصيحت خود به فرزندش «ادب را از بي ادبان بياموز» ترويج و تبليغ بي ادبي در جامعه جهت تربيت انسان نبوده است بلکه مراد آن است که روحيه و شخصيت انسان را به گونه اي تقويت کند که حتي در صورت قرار گرفتن در شرايط نا مساعد نيز بتواند خود را حفظ نموده و به ارزش هاي اخلاقي پاي بند بماند اما آيا اين اقدام چيزي از وظايف دولت اسلامي در کاستن از زمينه گناه و فساد در جامعه مي کاهد؟2ـ نمي توان انکار کرد که موج اسلام گرايي در جهان بطور اعم و در منطقه خاور ميانه بطور اخص ترکيه را پيش از پيش در بر گرفته است سالهاست که مردم ترکيه به طور فزاينده خواهان استقرار اسلام در متن زندگي اجتماعي خويش هستند اين امر نشانه جدي آن است که آنان به طور فزاينده از غرب و فرهنگ مبتذل آن گريزان شده اند در واقع تحسين علايم رشد اسلامي گرايي در ترکيه را بايد در سال هاي آغازين انقلاب اسلامي با ايران جستجو کرد و از آن زمان به بعد بود که به مرور موقعيت نظاميان و حاکمان لاييک را در مواجهه با مردم ترکيه تضعيف نمود نظامياني که از سال 1302 شمسي يعني به قدرت رسيدن کمال آتاتورک تا سال 1357 (پيروزي انقلاب اسلامي) تقريباً همواره با اتکا به زور به خواسته واقعي مردم بي اعتنايي مي کردند و به اعتراف اکثر تحليل گران سياسي از زمان پيروزي انقلاب اسلامي تاکنون در هيچ دوره اي اين قدر اصول لائيسم و سکولاريسم مورد تهديد واقع نشده است.به اعتراف تحليل گران سياسي غرب انتخابات چند ماه اخير در ترکيه مهم ترين نشانه خرد شدن اين اصول در زير ضربات موج اسلام گرايي است و اين عين بي خبري يا کم اطلاعي است که کسي آن را وجه ديگري از سکولاريسم معرفي کند البته نگارنده هرگز ادعا ندارد که حزب عدالت و توسعه مي تواند قدرت سنتي نظاميان و حاکميت چند ده ساله سکولاريسم و لائيسم را در ترکيه ناديده بگيرد و به يکباره تمام مظاهر سکولاريسم را ريشه کن سازد ولي مي توان اين ادعا را داشت که اين اتفاق و اتفاقات مشابه نويد پيروزي قاطع اسلام سياسي بر ايده هاي سکولاريستي در قلمرو کشورهاي اسلامي جهان است.[1] . کيهان، 2/5/86.[2] . همان، 3/5/86.[3] . تاج زاده، مصطفي، آفرين بر ترک ها، مرحبا به کردها، ماهنامه آيين، شهريور 86، شماره 8، ص 76 ـ 79.محمد ملک زاده