ترديد در حرمت مجسّمهسازي چرا؟!
چندي پيش در پي به آتش كشيده شدن چند مجسّمه در سطح شهر اصفهان صحبتي از «رئيس هيئت مديره انجمن مجسمه سازان» در روزنامه حيات نو شماره 664 مورخه 10/5/81 به چاپ رسيد كه به نظر از جهاتي نسبت به آن ملاحظاتي مطرح است.ايشان با تأكيد به ثبت رسيدن انجمن مجسمهسازان در سال 77 و نصب برخي مجسمهها در ميادين شهر نسبت به عدم به حرمت مجسّمهسازي به اقامه دليل ميپردازد و ميگويد:«چون مجسمه با ديد هنري ساخته ساخته ميشود با بت تفاوت دارد و نميتواند حرام باشد» به نظر ميرسد توجّه به نكات ذيل در روشن شدن بحث براي ايشان و ديگر طالبان حقيقت مفيد باشد چرا كه اوّلاً ساختن صورت مجسمه اشياء روحدار مثل مجسمه انسان يا حيوان، به طور كل به اتفاق فقهاء سلف و فعلي حرام ميباشد.[1] و در بين فقهاء و دين شناسان تفاوتي بين اينكه مجسمه با «ديدگاه هنري» ساخته شده باشد يا بدون ديدگاه هنري گذاشته نشده است.
البتّه همان طور كه ميدانيم مراجعه به فقهاء و مراجع در اين امور تنها مسير در شناخت احكام تلقّي ميگردد و تشخيص دخالت زمان و مكان و... در تغيير حكم به عهده آن بزرگواران است نه ديگران ثانياً آيا به طور كلي هر چيزي كه با ديد هنري ساخته شود وجهه شرعي ميتواند به خود بگيرد آيا مثلاً لباسهايي كه با دوخت و برش خاص و با هنري ويژه دوخته ميشود امّا در عين حال لباسي است بدن نما (كه طبق حكم شرع نبايد در خارج منزل پوشيده شود) مجوز شرعي براي خود ميگيرد؟ آري اسلام و فقهاء بر هنر و هنرپروري اهميت ويژهاي قائلند امّا نكته اساسي همسويي آن هنر با موازين شرعي و اسلامي است.ثالثا: صرف «به ثبت رسيدن انجمن مجسمه سازان» دليلي بر شرعي بودم ساختن مجسمه نميشود همان گونه كه ممكن است مؤسسات ، انجمنها و.... متعددي به ثبت رسيده باشد امّا با موازين شرعي همسوئي نداشته باشد.
[1]. براي اطلاع بيشتر به عنوان مثال ر. ك: جامع المسائل آيت الله فاضل لنكراني ج اول، ص 260، مجمع المسائل، آيت الله گلپايگاني ، ج 1، ص 537، مسئله 43، جامع الاحكام، آيت الله صافي گلپايگاني، مسئله 2914.محمد تقي بيگي