چرا همخواني زنان ممنوع است - چرا همخواني زنان ممنوع است نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چرا همخواني زنان ممنوع است - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چرا همخواني زنان ممنوع است

در اين باره بايد گفت كه اولاً بين صداي زن و آواز زن تفاوت است. آنچه كه در اسلام ممنوع است آواز زن است نه صداي زن، ثانياً بحث ممنوعيت آواز و ترجيع صدا نه تنها براي زن بلكه براي مرد نيز ممنوع است.در برخي محافل در خصوص آوازه خواني زن مطالبي عنوان مي گردد که لا اقل به عنوان پرسشي بايد مورد توجه و پاسخ قرار گيرد. در همين راستا گاهي طرح مي کننند که چرا همخواني زنان ممنوع است، متن زير پاسخي به اين پرسش است:

اما اگر بخواهيم نگاه فقهي به آواز زن بيندازيم بايد بگوييم تمامي فقها آواز زن را ـ اگر غنائي باشد ـ حرام دانسته اند. البته بعضي از فقها مانند حضرت امام، مقام معظم رهبري، آيت الله گلپايگاني و.. يك مورد را استثناء كرده اند و آن هم آواز زن است در شب عروسي، ـ نه در مراسم عقد يا مولودي ها ـ آن هم در صورتي كه نامحرم صدايش را نشنود. و بعضي ديگر از فقهاء مانند آيت الله مكارم، آيت الله سيستاني و... هم گفته اند كه حتي در شب عروسي هم براي زنان، آوازه خواني جايز نيست.[1] مرحوم آيت الله خويي نيز آوازه خواني زن را با استفاده از روايت ابي بصير به سه دسته تقسيم نموده است:

1. آوازه خواني در مجالس مختلط.

2. آوازه خواني در مجالس عروسي مخصوص زنان.

3. آوازه خواني در مجالس زنان در غير عروسي.

بعد ايشان فتوا دادند كه غنا و آوازه خواني زن فقط در مجالس عروسي زنان مجاز است. و قسم اول و سوم حرام مي باشد.[2]

همانطور كه قبلاً اشاره شد بين صداي زيبا و غنا تفاوت است. صداي زيبا جائز بلكه ممدوح است و حتي در خواندن قرآن به آن سفارش شده است اما از غنا و آوازه موسيقي نهي شده ايم. حضرت امام (ره) در پاسخ به سؤالي در زمينه تك خواني زن به صورت آواز سرود، اينگونه فرموده اند: «مجرد صوت زن نامحرم حرام نيست و استماع صداي زن في نفسه منعي ندارد ولي اگر به ملاحظه وضع خاص خواننده در حال خواندن، يا وضع خاص مجلس و محل خوانندگي، يا به ملاحظه مضامين موضوعي كه خوانده مي شود، از مصاديق خوانندگي مطرب لهوي به حساب آيد و يا مستلزم مفاسدي باشد،‌جايز نيست.»[3]

بنابراين آوازه زن، در جشن ها و عيدها و غيره اگر آوازه اي از نوع غنا و با فنون موسيقي باشد، حرام است و مشمول آيات و روايات حرمت غنا خواهد شد و اگر فقط بلند كردن صدا است به شعر خواندن، بدون به كار بردن هنرهاي موسيقي كه اعصاب را تحت تأثير خود به عالم خيالات و اوهام گوناگون مي برد، از نظر اين مسئله مورد تحريم نيست، مگر آنكه محرمات ديگر در آن به كار برده شود، مانند استفاده از آلات موسيقي و شركت مردان اجنبي در ميان زنان كه آنها حرام جداگانه اي است.[4]

برخي گاهي القا مي کنند که «كساني كه با صداي زن مشكل دارند به نظر مي رسد از نظر پزشكي و روان شناسي مشكل دارند و...» اما بايد گفت آيا مراد از صداي زن همان مجرد صداست يا آوازه خواني زن است. بلي اگر كساني با مجرد صداي زن مشكل دارند بايد به روان شناس مراجعه كنند چون با هيچ عقل و منطقي نمي سازد اما اگر مراد، آوازه خواني زن است اتفاقاً اين مخالفت، عين عقل و منطق است. در قرآن آيه اي است خطاب به زنان پيغمبر كه مي گويد:

«فلا تخضن بالقول فيطمع الذي به قلبه مرض و قلن قولاً معروفا»[5]

اين آيه درست به همين نكته اشاره دارد كه زنان نبايد در سخن، خضوع به خرج بدهند تا بيمار دلان طمع نكنند. اين آيه برعكس سوال شما كه قائل است مخالفين صداي زن مشكل رواني دارند، مي گويد براي جلوگيري از مشكلات و اختلالات رواني،‌زن نبايد صدايش را نازك كند. در حقيقت مي توان اين را پيش بيني قرآن دانست كه در صدد است از ايجاد اين نوع مشكلات پيشگيري كند، و جلوي ايجاد اختلالات رواني گرفته شود، و نيك مي دانيم كه قوانين اسلام بر حكمت، و بستن راه خطا به صورت حداكثري استوار است تا راههاي احتمالي تأثر هم بسته شود.

زيبايي زن اگر به همراه آواز ظهور و بروز پيدا كند ناهنجاريهايي اجتماعي را به دنبال خواهد آورد. همانطور كه در روايات هم آمده، مسئله زنا فقط به اندام تناسلي نيست بلكه گوش و چشم و... هم زنائي دارند. در فقه بين صداي زن و مرد تفكيك شده، صداي زن مثل چهره زن يكي از زيبايي هاست و اگر ابراز شود ـ مثل بي حجاب آمدن يك زن در خيابان ـ موجب هوس نامحرم مي شود. بنابراين اين حكم قرآني براي جلوگيري از مشكلات اجتماعي است.
علاقه مندان به آواز زن و حتي خود خواننده هاي زن، هم نوعاً بيشتر از محتوا به لطافت و نازكي صدا و ريتم به كار رفته در آواز توجه دارند.

در همين آيه، جمله «و لا تخضعن بالقول» اشاره به كيفيت سخن دارد و جمله «قلن قولاً معروفا» اشاره به محتواي سخن دارد[6] يعني حتي محتواي بدون آواز هم مشكل ساز است و بايد اجتناب شود. بنابراين مي توان گفت اگر بهترين محتوا (مثل قرآن) با آواز غنايي خوانده شود حرام است و اگر محتواي نامناسب مانند سروده هاي مستهجن بدون آواز خوانده شود، آن هم حرام است و البته در اين حرمت نيز فرقي بين زن و مرد نيست و هر صدا و محتوايي كه عشق و هوس آدمي را تحريك كند حرام خواهد بود.

البته هر چنددر همخواني زنان ميان فقهاء اختلاف است اما اين اختلاف در حوزه علم و دانش است و در حوزه عمل و اجرا بايستي بر اساس يك نظريه حركت كرد که بتواند ملاک صحيحي براي عمل کردن تشکل هنري برطبق آن باشد.

بنابراين هر چند هنر امري متعالي و مقدس است و آنچه كه در قالب هنر است ماندگار خواهد شد، اما هنري ارزش دارد كه با موازين عرفي و اخلاقي جامعه در تضاد نباشد و از همه مهمتر بر پايه موازين شرعي هم استوار باشد. اين هنر است كه دوام و كمال دارد.


[1] . ر. ك: شرفخاني خويي، احمد، انسان، غنا موسيقي، چاپ 1، قم: انتشارات مشهور، 1380، ص 93 تا 155.

[2] . قره العين عابدي، سيد محمد غنا در آيينه شفاف اهل‎ بيت، چاپ 1، قم: انتشارات استاد مطهري، 1382، ترجمه: سيد محمد تقي حسيني منش، ص 60.

[3] . شرفخاني، خويي، احمد، انسان، غنا، موسيقي، چاپ 1، قم: انتشارات مشهور، 1380، ص 103.

[4] . شريعت موسوي، مصطفي، نظري به موسيقي، چاپ 1، تهران:‌انتشارات اسماعيليان، 1372، ص 102.

[5] . سوره احزاب، آيه 32.

[6] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، انتشارات دارالكتب الاسلاميه، 1363، ج 17، ص 289.

حسين كريمي

/ 1