اين که خداوند تنها اسماء را به حضرت آدم آموخت آيا موجب برتري انسان بر ساير مخلوقات از جمله ملائکه مي شود؟
پاسخ
خداوند متعال اراده فرمود تا خليفه و جانشيني در زمين براي خود قرار دهد، وقتي ملائكه از اين خبر آگاه شدند به خداوند متعال عرضه داشتند كه آيا ميخواهي در روي زمين، فساد و خونريزي برپا شود در صورتي كه ما غير از حمد و ستايش تو كار ديگري نميكنيم، و هيچگاه از تو نافرماني نمينمائيم.[1] و اين سؤال بهخاطر اين بود كه ملائكه ميديدند موجودي كه بخواهد روي زمين باشد بايد بعد مادي داشته باشد و ماديت همراه با محدوديت و بوجود مصالح و غيره و در نتيجه منازعه و خونريزي است حال چگونه چنين موجودي از آنها برتر باشد در حالي که آنها هميشه در حال فرمانبري حق تعالي بوده و هيچگاه، مرتكب نافرماني نميشوند.لذا خداوند براي نشان دادن برتري انسان، علم به اسماء را به حضرت آدم آموخت و به ملائكه فرمود اگر راستگو هستيد از آن اسماء خبر دهيد و ملائكه عرض داشتند، علم به غير از آنكه به ما آموختهاي نداريم.[2]سپس خداوند به آدم فرمود آن اسماء را بر ملائكه عرضه بدار، و پس از آنكه آدم چنين كرد خداوند ملائكه را امر به سجده در مقابل آدم ـ عليه السّلام ـ نمود، و همه ملائكه به غير از شيطان، در مقابل آدم سجده كردند.اصل بحث
برتري آدم ـ عليه السّلام ـ اينگونه ثابت شد كه ملائكه فهميدند خلقت آنها با آدم متفاوت است و آدم از حيث وجودي، ظرفيتها و استعدادهايي دارد كه ملائكه چنين ظرفيت و قابليتي را ندارند، چراكه با عرضه داشتن اسماء بر ملائكه، با اينكه آنها هم آن اسماء را ياد گرفتند با اينحال با آدم ـ عليه السّلام ـ برابر و همطراز نشدند، زيرا حضرت آدم علاوه بر علم و آگاهي نسبت به آن اسماء و اصطلاحات آنها، علم به حقايق شهودي آن اسماء نيز داشت، ولي ملائكه فقط علم به الفاظ و اصطلاحات آن اسماء با توجه به قابليت درك خود پيدا كردند و ظرفيت و قابليت وجودي آنها، اقتضا نداشت كه آنها نيز بتوانند به حقايق و مضامين عاليه و شهودي آن اسماء الهي، علم و آگاهي پيدا كنند از اين رو به برتري آدم برخود پيبرده و به فرمان الهي بر او سجده كردند.البتّه جاي ذكر اين نكته باقي است كه خداوند متعال پرسش ملائكه را مبني بر اينكه اين موجود در روي زمين فساد و خونريزي ميكند، را نفي نكرد و همچنين ادعاي ملائكه را براينكه كار ما فقط تسبيح و تقديس تو است، را نيز منكر نشد و تصديق كرد بلکه مطلب ديگري را عنوان نمود كه در اين ميان، مصلحتي هست كه ملائكه قادر بر ايفاء آن نيستند و نميتوانند آن را تحمل كنند، ولي اين خليفه زميني قادر بر ايفاء آن است.[3]پس چنين پرسشي پيش نميآيد كه اين چه كاري است كه خداوند علم اسماء را به آدم ياد بدهد بدون اينكه به ملائكه آموخته باشد سپس بگويد آدم به خاطر علمش از ملائكه، بالاتر است، چراكه خداوند ميخواهد به ملائكه ثابت كند كه اين موجود جديدي كه از خاك خلق كردهام از لحاظ قابليت وجودي و ساختاري خلقت، داراي چنان ظرفيتهايي است كه از شما ملائكه بالاتر است چون شما آن ظرفيتها را نداريد و شما اگر هم بخواهيد چنين قابليت و ظرفيتي نداريد كه علم و آگاهي نسبت به حقيقت آن اسماء پيدا كنيد، لذا پس از آنكه بر همه ملائكه ثابت شد و همه نيز پذيرفتند كه آدم برتر از آنها است، خداوند دستور به سجده داد كه همه به غير از شيطان سجده کردند.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1ـ سيّد محمّد حسين طباطبائي، تفسير الميزان، ترجمه محمّد باقر موسوي همداني، (قم: دفتر انتشارات اسلامي، چاپ هشتم، 1375)، ج 1، ص 180.2ـ حضرت آية الله مكارم شيرازي و گروه نويسندگان،تفسير نمونه،(تهران:دار الكتب الاسلاميه،چاپ چهلم،1340)ج1،ص178.[1] .بقره/ 30.[2] . بقره/ 31.[3] . طباطبائي، سيد محمّد حسين، تفسير الميزان، انتشارات اسراء، ج 1، ص 179.