كيفيت ديدار پيامبران با خداوند چگونه است؟ مثل ديدار حضرت ابراهيم با خداوند - كيفيت ديدار پيامبران با خداوند چگونه است؟ مثل ديدار حضرت ابراهيم با خداوند نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

كيفيت ديدار پيامبران با خداوند چگونه است؟ مثل ديدار حضرت ابراهيم با خداوند - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كيفيت ديدار پيامبران با خداوند چگونه است؟ مثل ديدار حضرت ابراهيم با خداوند

پاسخ

در مورد چگونگي مشاهده حق تعالي توسط انبياء الهي به خصوص رؤيت حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ بايد گفت كه:

رويت و مشاهده حق تعالي به دو صورت قابل بررسي است كه هر دو نوع آن را مورد بررسي قرار مي‌دهيم.

نوع اول مشاهده رؤيت حسي و با چشم ظاهر مي‌باشد در اين نحوه مشاهده حيوانات با انسان مشترك مي‌باشند، انسان به واسطه چشم كه ابزار مشاهده است تصوير و صورتي از آنچه كه مشاهده مي‌كند تصويربرداري مي‌كند. و به مغز در قالب امواج عصبي مي‌فرستد آن چه را كه چشم تصويربرداري مي كند شامل رنگ و شكل مورد مشاهده مي‌باشد، لذا آنچه مشاهده مي‌گردد ظواهر اشياء مي باشد و قدرت راهيابي به عمق باطن اشياء را ندارد علاوه بر اين مشاهده فوق محدود به زمان حال است يعني قدرت مشاهده آنچه را که در زمان گذشته و آينده وجود دارد ندارد ويژگي ديگر اين نحوه از مشاهده آنست كه اختصاص به زمان خاصي دارد، در هر مكاني هست فقط اشياء همان مكان را مي‌بيند مثلاً اگر در تهران خيابان ولي‌عصر است، فقط اشياء و اتفاقات همان نقطه را مي‌بيند.. ويژگي ديگر اينكه مشاهده او همواره تحت تاثير شرايط بدني او مي‌باشد و سلامتي و بيماري جسمي او مشاهدات او را تحت تاثير مي‌گذارد.[1]

خداوند سبحان به طور قطع و يقين بر چشم ظاهر حسي قابل مشاهده نمي‌باشد چرا كه خداي متعال داراي شكل و رنگ ظاهري جسماني نمي‌باشد كه قابل مشاهده باشد چنانچه امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: چشمان انسانها فقط آن چرا داراي رنگ و چگونگي (شكل) است قادر به مشاهده است در حالي كه خداوند خالق رنگ و صورت است علاوه بر اين خداوند محدود به زمان و مكان نمي‌باشد تا چشم انسانها قادر به مشاهده او باشد چرا كه مكان و زمان از خصوصيات اجسام است و خداوند منزه از آن است كه جسم باشد.

در اينجا لازم است متذكر شويم كه براي حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ مشاهده‌اي كه واقع شد قطعا از اين سنخ از مشاهده نبوده است، بلكه نوعي خاصي بود كه در بيان نوع بعدي از مشاهده آن را توضيح مي‌دهيم. همچنين درخواست مشاهده‌اي كه حضرت موسي از خداوند نمود درخواست اين نوع مشاهده نبود. به طور مسلم اگر موسي ـ عليه السّلام ـ تقاضاي ديدن خدا را كرده غرضش از ديدن غير اين ديدن بصري و معمولي بوده و جوابي هم كه خداي تعالي به وي داده نفي ديدني است غير اين ديدن، چه اين نحو ديدن امري نيست كه سؤال و جواب بردار باشد موسي آن را تقاضا كند و خداوند دست رد به سينه‌اش بزند.

نوع دوم مشاهده مشاهده قلبي مي‌باشد انسان با چشم دل اموري را مشاهده مي‌كند كه با چشم ظاهر قابل رويت نمي‌باشد خداي تعالي در كلام مجيد خود اين قسم از رؤيت را اثبات كرده كه در آن رؤيت، مانند رؤيت قسم اول حاجتي به عضو بينايي نيست اين نوع مشاهده به واسطه روح و فطرت و جان آدمي محقق مي‌گردد و مراد از نفس انسانيت آن حقيقتي است كه انسان را از ساير حيوانات متمايز مي‌سازد نه قلب صنوبري شكل كه در قسمت دروني طرف چپ سينه قرار دارد و اين نوع مشاهده يك نوع درك و شعوري است كه با آن حقيقت و ذات هر چيزي درك مي‌شود بدون اينكه چشم و يا فكر در آن به كار رود شعوري كه آدمي با آن شعور بوجود پروردگار خود پي برده معتقد مي‌شود غير‌ آن اعتقادي كه از راه فكر و استخدام دليل به وجود پروردگار خود پيدا مي‌كند، بلكه پرودگار خود را به وجدان و بدون هيچ ستر و پرده‌اي درك مي‌كند و اگر نكند به خاطر اين است كه به خود مشغول شده و دستخوش گناهاني شده است كه مرتکب آن شده است، اين رؤيت و لقاء تنها براي صالحين از بندگانش دست مي‌دهد.

در پاسخ به اينكه آيا براي رسول خدا مشاهده خداوند حاصل شد يا نه؟ حضرت رضا ـ سلام الله عليها ـ فرموده‌اند: راه بقلبه أما سمعت الله عز و جل يقول:«ما كذب الفؤاد ما رأي» نجم آيه 11« أي لم يره بالبصر ولكن رآه بالفؤاد» رويت و مشاهده حاصل شد، اما مشاهده قلبي آيا نشنيده‌ايد كه خداوند در قرآن مي‌فرمايد: كه قلب دروغ نمي‌گويد[2]چنانكه براي ابراهيم خليل الرحمن حاصل شد خداوند در مورد حضرت ابراهيم مي ‌فرمايد: «و كذلك نري ابراهيم ملكوت السموت و الارض و ليكون من الموقنين» و اين چنين، ملكوت آسمانها و زمين و حكومت مطلقه خداوند بر آنها را به ابراهيم نشان داديم؛ تا به آن استدلال كند و اهل يقين گردد(سوره الانعام ـ 75)

براي ابراهيم خليل بواسطه مشاهده ملكوت آگاهي هايي حاصل مي‌گردد كه آن آگاهيها را با منطق و فلسفه نمي‌توان به دست آورد، دري به روي او از ملكوت آسمانها و زمين باز شد كه از آن در، حقايقي را ديد، كه ديگران نمي‌توانند آنها را ببينند، و آن حقايق نمونه‌هايي از آيات كبراي خدا و انوار جبروت او است انواري كه خاموشي ندارد.[3]

اما در مورد چگونگي مشاهده شرح و تفضيل جدا مي ‌طلبد و قلم شكسته ما قادر به بيان آن نمي‌باشد و اهل دل و مشاهده و عرفان بايد توصيف آن را بكنند چنانچه حضرت امام خميني(ره) در اين رابطه مي‌فرمايند:«يك صفاي قلبي از براي سالك پيدا شود كه مورد تجليات اسمائيه و صفاتيه گردد، و حجابهاي غليظي كه بين عبد و اسماء و صفات بود خرق شود، و فاني در اسماء و صفات گردد، و متعلق به عز قدس و جلال شود و تدلّي تامّ ذاتي پيدا كند، و در اين حال، بين روح مقدس سالك و حق حجابي جز اسماء و صفات نيست... در اين مشاهده، احاطه قيّومي حق و فناي ذاتي خود را شهود كند، و بالعيان وجود خود و جميع موجودات را ظل حق ببيند»[4]

در پايان اميدوارم كه پاسخ هر چند مختصر كه به سوال شما داده شد مورد قبول و پسند شما واقع شده باشد.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1 ـ كتاب لقاءالله، تاليف ميرزا آقا جواد ملكي تبريزي.

2 ـ تفسير الميزان، ترجمه نشر جامعه مدرسين، ج 7،ص 240-250 و ج 8، ص 305 تا 315.

3 ـ كتاب چهل حديث حضرت امام، ص453، فصل در لقاء الله و كيفيت آن.

4 ـ كتاب علم اخلاق اسلامي تأليف مرحوم نراقي (ترجمه جامع السعادات) ج 3، ص 204 تا 214. مراجعه فرماييد.


[1] . ر.ک: طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، نشر جامعه مدرسين، ج 8، ص305؛ علم اخلاق اسلامي، ترجمه جامع السعايات مرحوم نراقي، ج 3، ص 204، سبحاني، اللهيات، نشر مركز العالمي راسات الاسلامي، ج2، ص 128.

[2] . صدوق، توحيد، نشر جامعه مدرسين، ص 111.

[3] . ترجمه الميزان، ج 5، ص 441.

[4] . امام خميني(ره)، چهل حديث، نشر آثار حضرت امام خميني، ص 453.



/ 1