رسالت مطبوعات - رسالت مطبوعات همراه با رویكردی به دیدگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رسالت مطبوعات همراه با رویكردی به دیدگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران - نسخه متنی

محمد ملك زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رسالت مطبوعات

همراه با رويكردي به ديدگاه بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران

مطبوعات با تركيب جديد امروزي از جمله مهمترين وسايل ارتباط جمعي و رسانه هاي گروهي است كه از ورود آن به حوزه ادبيات و فرهنگ انساني چندان زماني نگذشته است. اين رسانه مهم و تاثير گذار در چند دهه گذشته و در پي تعامل و داد و ستد فرهنگي با غرب به حوزه زبان و ادبيات فارسي راه يافت. تا پيش از اين مكتوبات بشري در قالب كتب و رساله هاي مختلف زمينه ارتباط فكري و تعامل فرهنگي ميان افراد جامعه را ممكن مي ساخت، لكن آنچه امروزه از آن با عنوان مطبوعات ياد مي كنيم، تركيب جديدي از ابزار اطلاع رساني و فرهنگ سازي عمومي است كه تا پيش از اين هرگز به اين صورت مطرح نبود. اين پديده همچون هر پديده نوظهور ديگر با اهداف و رسالت هاي خاصي به عرصه مبادلات فكري و فرهنگي انسان پا نهاد كه در فرهنگ ها و مكاتب متفاوت تا حدي گوناگون بود. اما آنچه رسالت اين پديده را در يك جامعه ديني در مقايسه با جوامع غير آن متفاوت مي سازد مجموعه نكاتي است كه در ادامه اين نوشتار با رويكردي به ديدگاه بنيان گذار جمهوري اسلامي ايران به برخي از مهم ترين آن اشاره خواهيم داشت:

1. تعالي فرهنگ ديني جامعه

نخستين و مهم ترين و يژگي نظام جمهوري اسلامي، ديني بودن آن است. اصل دوم قانون اساسي بر اين نكته تاكيد دارد كه جمهوري اسلامي نظامي است مبتني بر ايمان به خداي يكتا و اختصاص حاكميت و تشريع به او و لزوم تسليم در برابر امر او. قهراً التزام به دين و ضرورت انجام وظايف الهي، تاثير بسزايي در تمام شئون و عملكردهاي اجتماعي از جمله رسانه هاي گروهي و مطبوعات بر جاي مي گذارد.

از ديدگاه بنيان گذار جمهوري اسلامي نقش رسانه ها و مطبوعات در معرفي اسلام واقعي و به دنبال آن ارتقاء فرهنگ ديني جامعه برجسته است.[1]

ايشان رويكرد قلم و بيان يك مسلمان را در خدمت تعالي اسلام، كشور و ملت مسلمان مي دانستند. معيار و ارزش قلم در نگاه ايشان به الهي بودن آن خلاصه مي شد. اگر غايت الهي را از جهت گيري قلم حذف كنيم در اين صورت اين وسيله همچون ابزارهاي جنگي و مخّرب خواهد بود كه در راستاي مصالح بشر قرار نداشته باشد:

«ارزش قلم به غايتي است كه براي او قلم زده مي شود ارزش مسلسل هم به غايتي است كه براي او مسلسل كشيده مي شود. اگر اين ارزش غايتي نداشته باشد و اگر آن مقصد، مقصد انساني و الهي نباشد نه مسلسل آلتي است كه به درد بخورد و نه قلم، و خطر قلم بيشتر از مسلسل است و خطر بيان بيشتر از توپ و تانك است و خطر علم بيشتر از همه اينهاست. لكن اگر چنانچه به خدمت خلق باشد و به دستور ايشان باشد و در خدمت انسان باشد و در خدمت خداي تبارك و تعالي باشد تمام اين ها ارزش پيدا مي كند...»[2]

2. تربيت جامعه بشري

در يك نظام ديني كه ارزش ها و مواضع منبعث از دين است، تربيت ابناء بشر نيز مي بايست در راستاي آموزه هاي دين شكل پذيرد. مهم ترين بخش اين مسئوليت بر عهده ي اصحاب قلم و صاحبان انديشه و بيان است. حضرت امام خميني (رحمه‌ الله عليه) براي قلم و بيان، مسئوليت و تعهدي سنگين قايل بود. به اعتقاد ايشان قلم و بيان و مطبوعات مي بايست در خدمت تربيت و رشد ابعاد مختلف وجودي انسان قرار گيرد تا ذهن انسان در مسير الهي رشد يابد:

«قلم بدست بگيريد براي تربيتِ بشر، آن قدري كه بشر از قلم هاي صحيح نفع برده است از چيزي ديگر نبرده است و آن قدر كه ضرر كشيده است از چيزهاي ديگر ضرر نبرده است. قلم ها و بيان ها با مغزهاي مردم رابطه دارند اگر قلم ها و بيان ها و علم ها و تعليم ها براي خدا باشد مغزها را الهي تربيت مي كنند و اگر چنانچه بر خلاف اين باشد مغزها، مغزهاي غرورمند و مغزهاي طاغوتي از آن پيدا مي شود.»[3]

ايشان مطبوعات را به مدرسه اي سيّار و بنگاه هدايت تشبيه مي كردند. مدرسه اي كه بتواند ضمن آشنا نمودن مردم با مسايل روز و انعكاس آرمان ملّت آنان را از انحرافات باز دارد.[4]

3. اطلاع رساني و تبليغات سالم

يكي از مهم ترين اهداف استكبار در مقابله با نظام جمهوري اسلامي ايران، تخريب اصول و ارزش هاي بنيادين نظام و القاي افسردگي و نا اميدي در ميان ملت ايران و ملت هاي مسلمان جهان از طريق رسانه هاي گروهي بوده است. در مقابل، مهمترين بخش در خنثي سازي اين توطئه استكبار بر دوش اصحاب قلم و بيان از طريق رسانه هاي جمعي داخلي از جمله مطبوعات مي باشد. حضرت امام خميني (رحمه‌ الله عليه) از يكسو بر وظيفه اطلاع رساني سالم مطبوعات و رسانه هاي گروهي و امانت داري آنان در انتشار اخبار و اطلاعات تاكيد داشتند و از سوي ديگر اصحاب قلم را از تبليغات ناسالم و نادرست پرهيز مي دادند:

«در جمهوري اسلامي بايد صادقانه تمامي اخبار... براي مردم بازگو شود... امروز كارهاي ايران مورد توجه دنيا و خبرگزاري ها و مطبوعات... است. همه آنها مراقب هستند كه چيزي پيدا نموده و با اضافات و دروغ پردازي ها صدمه بزنند.»[5]

«گاهي آدم مي بيند مسئله اين طور نبوده است، تيترش يك جور است و مسئله اش يك جور ديگر، مردم اين تيترها را نگاه مي كنند و بايد توجه كنيد كه روزنامه اي تيترش چيزي نباشد، كه محتوايش آن طور نباشد... اين غش است... اين حرام است و اگر تيتر با محتوا نخواند غش است كه شما با قلم هايتان مي كنيد.»[6]

4. حفظ حدود و قوانين اسلامي

گرچه در نظام اسلامي هر يك از آحاد اجتماعي مي بايست خود را موظف به حفظ حدود و احكام الهي بدانند اما اين وظيفه در خصوص رسانه هاي جمعي با توجه به عملكرد آنان كه در مرعي و منظر عموم قرار مي گيرد حايز اهميت ويژه اي خواهد بود. وظايف فوق در حقيقت رعايت حدودي است كه در شرع مقدس اسلام مورد تاكيد قرار گرفته است.

حضرت امام خميني (رحمه‌ الله عليه) در مواضع مختلف، به برخي از اين حدود اشاره نموده اند. پرهيز از ارتكاب به مواردي چون اضلال و گمراه سازي،[7] توهين به مقدسات،[8] توهين به اشخاص حقيقي يا حقوقي محترم،[9] افشاي اسرار محرمانه،[10] اشاعه فحشا،[11] نشر اكاذيب،[12] و... از جمله مواردي است كه از ديدگاه حضرت امام (رحمه‌ الله عليه) رعايت آن بر مطبوعات و رسانه هاي گروهي الزامي است.

5. حفظ نظام اسلامي

امير مومنان علي - عليه السّلام- در نهج البلاغه مي فرمايند: «خداوند ايمان را مايه پاكي از شرك و امامت (رهبري و پيشوايي اجتماع) را موجب نظام امت و اطاعت از حاكم را سبب تنظيم و بزرگداشتِ امامت و پيشوايي قرار داده است.[13] ايشان همچنين در فرازي ديگر از اين سخنان مي فرمايند:

«از جمله بزرگترين حقوقي كه خداوند واجب ساخته حق والي بر ولايت و حق رعيت بر والي است. خداوند با اين قرار داد آن را مايه برقراري الفت، توقير و بزرگداشت دينشان ساخته است. بنابراين رعيت راه صلاح نخواهد پيمود مگر با صالح بودن حكام، و پيشوايان جامعه نيز قادر به كاري نيستند مگر با پابرجايي و استقامت رعيت... آنگاه كه رعيت بر والي بشورد يا والي بر رعيت ستم كند نشانه هاي جور آشكار، آسيب بر دين وارد و سنن الهي ترك مي گردد. هوا و هوس مورد پيروي قرار گرفته، احكام الهي تعطيل و لطمات روحي، فراوان خواهند شد در آن وضعيت نبايد از تعطيلي و تضييع حقوق بزرگ و رواج و عمل به امور باطل تعجب نمود.»[14]

بديهي است رعايت اين هنجار در جامعه ديني از مهم ترين وظايف مطبوعات و ديگر وسايل ارتباط جمعي است. بنيانگذار جمهوري اسلامي بارها به رسانه هاي گروهي ضرورت پاسداري از اركان و اساس نظام اسلامي را تاكيد نموده و در موارد مختلف به آنان هشدار مي دادند مبادا با موضع گيري هاي نادرست خويش در راستاي تضعيف نظام حركت كنند:

«همه نويسنده ها مكلف اند به حفظ نظام... آقايان توجه كنند كه قلم آنها قلمي نباشد كه جمهوري اسلامي را تضعيف كند و من مي بينم بعضي قلم ها اين طور است و اين ها توجه بكنند من هميشه ميل دارم كه با نصيحت... با ملايمت با آقايان رفتار كنم... لكن اگر چنانچه يك وقت اقتضا بكند، مصلحت اسلام (ايجاب كند)... وضع ديگري پيش مي آيد.»[15]

روشن است كه اين سخنان امام هرگز به مفهوم بستن راه نقد و انتفاد نيست. زيرا كه ايشان همواره بر ضرورت باز نهادن اين مسير تاكيد و آن را از امتيازات بزرگ جامعه اسلامي مي دانستند بلكه آنچه از نظر ايشان مذموم بود جدال و مخاصمه در جهت منافع دشمنان و تضعيف نظام اسلامي بود و نه طرح انتقادات سازنده:

«يك وقت مخاصمه است اين طرف مي خواهد او را بكوبد آن طرف مي خواهد او را بكوبد، اين نه راه اسلام است نه مقصد اسلامي مي تواند داشته باشد... يك وقت مباحثه است و مطلب را گفتن است و صحبت كردن، اين البته بايد باشد، بايد معايب را گفت، بايد دنبال مطلب رفت، بايد نقايص را گفت.»[16]

«انتفاد از اموري است كه سازنده است... همان طوري كه علوم اسلامي بي مباحثه به مقصد نمي رسد، امور سياسي هم بي مباحثه به مقصد نمي رسد، مباحثه مي خواهد، اشكال مي خواهد، رد و بدل مي خواهد... »[17]

6. نظارت بر امور

از وظايف بسيار مهم و خطير رسانه هاي گروهي و از جمله مطبوعات نظارت در امور مختلف جامعه اسلامي است. آنان مي بايست با برجسته نمودن تبعات ناخوشايند بدي ها و ناهنجاري ها و نمايان ساختن محسنات خوبي ها، آحاد جامعه اسلامي اعم از مردم يا مسئولين را بر يكي ترغيب و از ديگري باز دارند زيرا كه اين مسئله از مصاديق بارز اهتمام به امور و مصالح مسلمين است و لذا حضرت امام خميني (رحمه‌ الله عليه) در فرازهاي مختلف از بيانات خويش مي فرمايند:

«دعوت به خلوت با خداي تبارك و تعالي معني اش اين نبوده است كه مردم در خانه اشان بنشينند و از مصالح مسلمين غفلت كنند.»[18]

«... ما بايد اهتمام به امور مسلمين داشته باشيم و اهتمام به امور مسلمين... (شامل) امور سياسي و اجتماعي و ساير گرفتاري هاي مسلمين است كه هر كس به آنها اهتمام نكند مسلمان نيست.»[19]

«... مطبوعات بايد به صورتي شايسته از انحرافات جلوگيري كنند و اگر كسي انحرافي ديد با آرامش در رفع آن بكوشد.»[20]

نتيجه

رسالت مطبوعات در يك جامعه اسلامي را مي توان در دو بخش كليِ هدايت، تربيت و ارتقاء فكري و فرهنگي جامعه اسلامي از يك سو و از سوي ديگر مبارزه با انحرافات و جلوگيري از ناهنجاريها قرار داد. مسير اين هدايت مي بايست در چهار چوب تدوين شده معارف ديني و اطلاع رساني صحيح و شايسته باشد. در بخش مبارزه با انحرافات نيز رسالت سنگيني متوجه مطبوعات به عنوان ركن مهمي از ابزار ارتباط جمعي در جامعه اسلامي است. اين رسالت ضمن پرهيز دادن مطبوعات از نقض حدود تعيين شده و خطوط قرمز در شرع مقدس اسلام، وظايف سنگيني متوجه آنان مي سازد اين وظايف شامل برنامه ريزي دقيق و اصولي در راستاي خط دهي به روند حركتي جامعه و نيز پركردن صحيح اوقات فراغت افراد به ويژه جوانان و نوجوانان با الهام از مباني و ارزشهاي ديني و اسلامي است. اين مسئله به ويژه در عصر كنوني با گسترش ارتباطات و تبليغات زهر آگين دشمنان و تلاش آنان در ايجاد انحرافات فكري و اخلاقي جوامع مسلمان، مسئوليت خطيري است كه رسالت مطبوعات و ديگر وسايل ارتباط جمعي را در مبارزه با آن بيش از پيش نمايان مي سازد.


[1] . صحيفه نور، ج18، ص243.

[2] . همان، ج13، ص229 ـ ج18، ص238.

[3] . همان، ج13، ص253.

[4] . همان، ج18، ص65.

[5] . صحيفه امام، ج17، ص13.

[6] . همان، ج14، ص399.

[7] . همان، ج10، ص115.

[8] . همان، ج7، ص536.

[9] . همان، ج10، ص308.

[10] . همان، ج20، ص127.

[11] . همان، ج9، ص452.

[12] . همان، ج7، ص13ـ ج10، ص131.

[13] . نهج البلاغه، ترجمه فيض الاسلام، ص1197.

[14] . همان، ص683.

[15] . صحيفه امام، ج20، ص127-128.

[16] . همان، ج19، ص10.

[17] . همان، ج17، ص461.

[18] . همان، ج18، ص422.

[19] . همان، ج17، ص40.

[20] . همان، ج18، ص61.

محمد ملك زاده

/ 1