رنگ تيره در حاشية زندگي - رنگ تيره در حاشية زندگي نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رنگ تيره در حاشية زندگي - نسخه متنی

زهرا رضائيان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رنگ تيره در حاشية زندگي

در روزنامه شرق، شماره 112، مورخه 21/10/82، مقاله‌اي تحت عنوان «مبارزه و رنگ تيره» به چاپ رسيده بود كه نويسنده پيرامون رنگ سياه به بيان مطالبي پرداخته و با اشاره به تاريخچه رنگ سياه در ايران، به انتقاد از اين رنگ پرداخته بود و در انتها، با توجه به روايتي از رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ و ديدگاه روانشناسي در مورد اين رنگ، آن را نامناسب مي‌داند. آنچه در ابتدا توجه به آن ضروري مي‌باشد، اين است كه نويسنده، مقاله خود را مستند به روايتي از رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ كرده و آماري ارائه مي‌دهد كه افرادي كه در سنين 37 تا 45 سال هستند، به علت الزام يا تشويق به استفاده از رنگ تيره در سنين نوجواني و جواني، استفاده از اين رنگ به صورت عادت برايشان باقي مانده است؛ امّا به منابع مورد نظر اشاره‌اي نشده است و حال آن كه از اصول «نگارش و پژوهش» ذكر منابع و مدارك براي نظراتي است كه نويسنده ادعا كرده است، به خصوص اگر مطالب، نقل از ديگران و بالاخص اگر جنبه آماري داشته باشد.

نويسنده بر اين باور است كه:

«فلسفه استفاده از رنگ‌هاي تيره و به خصوص مشكي در پوشش، به سالهاي پيش از پيروزي انقلاب باز مي‌گردد.»

برخلاف عقيده وي، «پوشش تيره» فقط جنبه سياسي و مبارزاتي نداشته و مختص به زمان «درگيري با رژيم پهلوي» نبوده؛ بلكه ريشه در «ايمان» و «عقل و خرد» دارد؛ به اين معني كه «حجاب و رنگ تيره» در كلام معصومان ـ عليهم السّلام ـ و علماي دين ـ و هم‌چنين مستندات علمي و تجربي ـ امري مطلوب و شناخته شده است.

آقاي علي ابوالحسني در اين زمينه مي‌نويسد: «استفاده از پوشش مشكي ـ به طور كلي نه فقط به عنوان پوشش براي بانوان ـ سابقه‌اي بسيار ديرين در ميان ملل و اقوام مختلف دارد. شواهد فراوان تاريخي و ادبي حاكي است كه بسياري از ملل و اقوام جهان از ديرباز در ايام عزا، سياه مي‌پوشيدند.»[1]

امّا چرا در ميان انواع رنگ‌ها و پوشش‌ها، زنان ايراني چادر ـ آن هم چادر مشكي ـ را برگزيده‌اند؟

«حُجب» و «حجاب» به معني منع از وصول است، چيزي است كه ديدگان را به آن گشايشي نبوده و از ديده‌ها دور باشد. حجاب صورتي فطري و عقلاني دارد. داستان آدم و حوّا و بهره‌گيري از شجره طيبه ممنوعه در قرآن، خود نكته جالب توجهي را در جنبه فطري بودن آن به ما تفهيم مي‌كند.

آن گاه كه عميقانه نگاهي به جامعه غرب بيندازيم، در مي‌يابيم كه نه كمونيسم جنسي تجربه خوبي در جهان بر جاي گذارده است و نه آزادي به معني عريان بودن و بدين سان پوشش معقول خود مي‌تواند راهي درست براي حفظ زن باشد. يكي از ظرايف فرهنگ اسلامي كه موجب استحكام و گرمي خانواده مي‌گردد و مانع رشد فساد و تباهي جامعه مي‌شود و جريان زندگي بشر را در مسير اصلي خود قرار مي‌دهد، پوشش اسلامي است و چادر بهترين نوع پوشش است كه اندام زن را از ديدگاه هوس آلودگان محفوظ مي‌دارد؛ چنانچه آيات خمار[2] و جلباب[3] نيز اشاره به همين مطلب دارد. امّا اين كه رنگ چادر و به طور كلي پوشش را سياه برگزيده‌اند، خود داراي حكمت و فلسفه‌اي است كه مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:

رنگ سياه از جهات گوناگون، آثار و خواص مختلف داشته و به اعتبار هر يك از اين خواص، در مورد يا مواردي خاص فرد يا گروهي‌ ـ به خصوص براي منظور ويژه خويش ـ از آن بهره مي‌گيرند.

رنگ تيره موجب استتار و اختفاي اشياء و مانع از ديدن آنهاست. چشم در تاريكي جايي را نمي‌بيند و پارچه يا پرده سياه مايه احتجاب اشيايي است كه در پس پرده قرار دارند. لذا بانوان عفيف و هوشمند مسلمان، رنگ لباسهاي ظاهر ـ اعمّ از چادر، مانتو و روسري ـ را از رنگهاي تيره برگزيده‌اند تا اندامشان از چشم نامحرمان پوشيده‌تر باشد و بدين وسيله «گوهر عفاف» خود را محفوظ‌تر بدارند و استفاده از رنگهاي شاد و مهيّج و هرگونه مجلس‌آرايي را به خلوت خانه و در جمع محارم خويش اختصاص مي‌دهند.

در روانشناسي رنگها، همان گونه كه نوع رنگ در ايجاد گرسنگي، سيري، خشم و آرامش تأثير مستقيم دارد، در شعله‌ور شدن غرايز جنسي نيز دخالت مستقيم دارد. رنگ سياه باعث كاهش شهوت است؛ چنان كه امام صادق ـ عليه السّلام ـ در اين زمينه خطاب به «حنّان بن سُدَير» كه نعلين سياه پوشيده بود، فرمودند:

«آيا نمي‌داني رنگ سياه مايه تقليل شهوت است؟»[4]

خصوصيت ديگر رنگ سياه آن است كه رنگ تشخص و هيبت است و در ميان رنگها ابهتي بيشتر دارد. خانه كعبه با آن پرده سياه و تيره‌اي كه دارد، پر از شكوه و ابهت و جذبه است، نگاهي به لباس شخصيت‌ها در همه جاي دنيا، نشان دهنده اين مطلب است؛ چرا كه آنها نوعاً سياه يا سرمه‌اي را انتخاب مي‌كنند. در رواياتي كه برخي علائم و نشانه‌هاي ظهور حضرت مهدي (عج) را بيان مي‌كنند، مي‌خوانيم كه آن حضرت (عج) با بيرق رسول خدا خروج مي‌كند كه از پارچه مخمل سياه و چهارگوش بوده و در آن صلابت است.[5] الزام دانشجويان، دانش آموزان و كارمندان زن ادارات دولتي به استفاده از رنگهاي تيره، براي رسيدن به اين مطلوب ـ عدم فروپاشي نظام خانواده و عدم شيوع فساد در جامعه ـ مي‌باشد؛ چرا كه به خوبي آگاهيم كه «بدحجابي» و «بي‌حجابي» اثرات مخرّبي در جامعه دارد. براي بهتر آشنا شدن با اين اثرات مخرّب مي‌توان نيم نگاهي به جامعه غرب و استفاده ابزاري او از زن و زوال حدود و ثغور روابط بين زن و مرد، چه فساد و تباهي در تار و پود جامعه به راه افتاده است. عدم امنيت زنان و دختران، رشد منفي ازدواج، رشد پرشتاب طلاق، از هم گسيختن خانواده‌ها، شيوه انواع بيماريها‌ي جسمي و روحي در جامعه و... نتيجه آزادي بي حدّ و مرزي است كه زن در «جامعه غرب» دارد.

از هنگام نزول آيه جلباب، زنان با پوشش تيره در جامعه حضور مي‌يافتند و رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ نيز آنها را نهي نمي‌كرد و اين نهي نكردن رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ خود بيانگر تأييد اين عمل است؛ چنان كه در روايتي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ آمده است كه فرمودند: «لباس سياه مكروه است مگر در خَف، عمامه و عبا»[6] و خف نوعي كفش چرمي است.

اين، نشان دهنده آن است كه استفاده معقول از رنگ سياه، نه تنها مكروه نيست، بلكه پسنديده و مورد قبول خدا، رسول ـ صلّي الله عليه و آله ـ و ائمه ـ عليهم السّلام ـ مي‌باشد. البته رنگ سياه به عنوان زمينه و متن زندگي، هرگز پسنديده نيست و اسلام نيز آن را قبول نمي‌كند و در برابر آن، رنگهاي باز و روشن و فرح بخش را توصيه مي‌كند، امّا از اين كه اين رنگ در حاشيه متن اصلي و دائمي زندگي به كار رود، مانع نمي‌شود؛ بلكه بعضاً ترغيب هم مي‌كند.

اصرار و تشويق پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ بر پوشيدن لباس سفيد و توصيه امام صادق ـ عليه السّلام ـ به «حنّان بن سُدير» به پوشيدن نعلين زرد[7] و ديگر تشويق‌ها و دستورات پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ و ائمه ـ عليهم السّلام ـ بيانگر اين است كه استفاده از رنگهاي مختلف ـ اعم از تيره و روشن ـ صبغه مذهبي دارد و اين گواهي روشن از غني و جامعيت بي‌نظير فقه اسلامي شيعه است كه تنها در مورد يك رنگ سياه ـ كه به نظر موضوعي ساده و حقير مي‌نمايد ـ نكات و ملاحظات سياسي و اجتماعي و فرهنگي[8] را مدّنظر گرفته و در هر جا نيز، حكمي سازگار با بهداشت جسم و آسايش روان و حرمت شهيدان و حفظ كيان امّت و استقلال مكتب و ... داده است.

سابقه ديرين رنگ تيره در لباسهاي ظاهر بانوان اسلامي همچون: چادر، مانتو و روسري و تأييد عملي و زباني پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و ائمه ـ عليهم السّلام ـ و فقيهان از آن، سبب شده است كه جامعه اسلامي ما ـ به حق ـ چادر تيره را «حجاب برتر» بشمارد.


[1] . سياهپوشي در سوگ ائمه نور ـ عليهم السّلام ـ، علي ابوالحسني، ص 53، چاپ الهادي، قم، 1375 ش.

[2] . نور، 31.

[3] . احزاب، 59.

[4] . وسايل الشيعه، شيخ حر عاملي، ج 3، ص 386، دار احياء التراث العربي، چ پنجم، بيروت، 1403 ق.

[5] . الملاحم و الفتن، سيد بن طاووس، ترجمه محمد جواد نجفي، ص 57، كتابفروشي اسلاميه، تهران.

[6] . وسايل الشيعه، شيخ حرّ عاملي، ج 8، ص 382، موسسه آل البيت لاحياء التراث، قم، 1416 ق.

[7] . در سوگ ائمه نور، ص 280.

[8] . همان، ص 276.

زهرا رضائيان

/ 1