چه نقدهاي كلي بر دين صابئي وارد است؟
پاسخ
مقدمه
يكي از ادياني كه پيروانش در اسلام از اهل كتاب شمرده شده اند، دين صابئي ميباشد. قرآن كريم در سه جا، صابئين را در كنار مجوس و يهود و نصاري قرار داده است.[1] صابئين در گذشته، داراي فرقههاي زيادي بوده اند كه به مرور ايام از بين رفتهاند. چهار فرقة مهم آن عبارت بوده از:1. اصحاب روحانيات،
2. اصحاب هياكل،
3. اصحاب اشخاص
.4. حلوليه.[2]
از اين ميان تنها صابئين مَندايي (اصحاب روحانيات) تا به امروز باقي ماندهاند.[3] آنها حضرت يحيي ـ عليه السلام ـ را پيامبر اختصاصي خود دانسته و ستارگان را مقدس ميدانند. صابئين كتابهاي زيادي را مقدس مي شمرند، ولي مقدسترين آنها را «كنزاربّا» دانسته. اين كتاب، دربارة موضوعات مختلفي از جمله، پيدايش موجودات و سرگذشت انسان و صفات خداوند، به بحث ميپردازد.
صابئين ابتدا در فلسطين زندگي ميكردند؛ ولي ظاهراً به دليل آزارهاي يهود، نسبت به آنها، مجبور شدهاند به جنوب ايران و عراق مهاجرت كنند.[4]
صابيان و آيين اختصاصي
صابئين قائلند كه دينشان، مخصوص خود آنها بوده و حضرت يحيي فقط براي نجات آنها مبعوث شده است.[5] به همين دليل بر پنهان نمودن آيين خود اصرار ميورزند، و دين خود را تبليغ نميكنند.نقد و بررسي
اينكه صابئين منشأ دين خود را به آدم(ع) رسانده و يحيي بن زكريا را پيامبر خاص خود ميدانند، ناشي از نگرش ناسيوناليستي در دين است، هيچ قومي از نظر هدايت، نسبت به قوم ديگر، در نزد خداوند برتري ندارد. يعني همه شايستگي هدايت و رهبري از سوي فرستادگان الهي را دارند و اين اقتضاي حكمت الهي براي هدايت بشر است. ممكن است شرايط ظهور پيامبري در جايي مساعدتر باشد. ولي اين امر موجب اختصاصي دانستن دين به فرقه خاصي نميباشد. پيروي از نظريه انحصار ديني، باعث شده كه نظرات ضد و نقيضي درباره عقايد صابئين ابراز شده و جمعيت آنها به سرعت كاهش يابد. به طوري كه هم اكنون، تنها ده هزار نفر از آنها در جنوب ايران و عراق زندگي ميكنند.[6]صابئين و تقديس جُدَي[7]
صابئين معتقدند كه سيارات هفتگانه عطارد، زهره، زحل، مريخ، سنبله، عقرب و ميزان، تدبير عالم را بر عهده داشته[8] و روشنايي افكار ساكنين و جلب خير و دفع شرشان به دست آنهاست. در اين ميان، ستارة جدي چون ثابت بوده و دائماً به سوي ملكالانوار متوجه است، از موقعيت ويژهاي نزد صابئين برخوردار است. به طوري كه تمام سنتها و اعمال ديني خود را، در برابر اين ستاره انجام ميدهند. آنها مردگان خود را، روبروي اين ستاره دفن ميكنند به طوري كه اگر از جا برخيزند، متوجه آن شوند.[9]نقد و بررسي
هرچند صابئين خود را معتقد به خداي واحد ازلي ميدانند،[10] ولي چنين اعتقادي بايد به گونهاي باشد كه هرگونه شائبه شرك را از بين ببرد و اينكه صابئين ستارگان هفتگانه را مدبّر اين عالم دانسته و برايشان جلب نفع و دفع ضرر قائلند، يا شخصيت خاصي را براي ستارة جدّي در نظر ميگيرند؛ همه حاكي از اين است كه هر چند، توحيد ذاتي را پذيرفتهاند ولي از حيث توحيد افعالي و احياناً توحيد عبادي، مشكل دارند. چرا كه قداست اين ستارگان در نزد صابئين به حدي است كه گفته شده، آنها هر ماه چهار خروس را به نام ستارگان قرباني و خون آن خروس ها را در خاك پنهان و پر و استخوانشان را ميسوزانند.[11]صابئين و تنوع كتابهاي مقدس
صابئين كتابهاي مقدس زيادي دارند كه مهمترين آنها عبارتند از:1 . كتاب كنزاربّا، دربارة آغاز پيدايش و دگرگونيهايي كه براي بشر رخ داده و صفات خالق و... ميباشد.2 . كتاب دراشه اِديهيا، يعني تعاليم يحيي، پيرامون زندگي يحيي و تعاليم او.3 . كتاب قلستا، يعني كتاب عقد ازدواج، دربارة احكام و مراسم ازدواج و ...4 . كتاب سدره ادنشماثا، يعني كتاب تعميد، دربارة آداب تلقين ميت و امور مربوط به مرگ و معاد.5 . كتاب ديونان (ديوان)، شامل دستورات مذهبي و آداب و سنن.6 . كتاب اسفرملواشي، كتابي كه علماي صابئه توسط آن پيشگويي كرده و مسائل مربوط به فلك و ستارگان را درمييابند و...7 . كتاب اِنياني، دعاهايي كه در نماز روزانه خوانده ميشود و احكام اموات.8 . كتاب قماها ذهيقل زيوا، كتاب ادعيه و اوراد مذهبي.9 . تفسير پغره، دربارة علم تشريح جسم انسان و تركيب آن.10 . كتابهاي ديگر.[12]صابئين قدمت اين كتابها را به آدم(ع) ميرسانند. كه پس از وي به نوح و سام و رام و ابراهيم و يحيي رسيده است. هر چند خود معتقدند كه بيشتر اين كتابها در طول زمان به واسطه حوادث مختلف از بين رفته و دوباره نوشته شده است.نقد و بررسي
مهمترين منبع شناخت هر دين، كتاب آن دين است. در اين ميان، ويژگي مهم كتاب هر دين، آسماني بودن آن است. به اين معنا كه تغيير و تحريفي در آن راه نيافته باشد، تا پيروانش اطمينان پيدا كنند كه از دستورات دين خدا تبعيت ميكنند. حال با توجه به اينكه صابئين قدمت دين خود را به آدم ميرسانند، و خود معترف هستند كه بيشتر اين كتابها در طول زمان و بر اثر حوادث مختلف از بين رفته و دوباره نوشته شده، چگونه ميتوان آنها را مطابق اصل دانست. شايد وجود همين تغيير و تحولات گسترده باشد كه صابئين را وادار نموده كه از آگاهي ديگران نسبت به كتب خود ممانعت بعمل آورند، و مطلع نمودن ديگران بر كتابهاي آسماني خود را حرام بدانند. وجود همين مانع سبب شده كه ديگران به سختي بتوانند نسبت به كتابهاي آنها دسترسي پيدا كنند.[13]صابئين و تقديس علماء
صابئين براي علماي خود، شأن و مقام ويژهاي قائلند. به طوري كه در تمام امور آنها از ولادت تا مرگ سيطره دارند. آنها علماي خود را واسطهاي ميدانند كه با ساكنين آسماني در ارتباط ميباشند.علماي صابئه داراي پنج مقام مشخص ميباشند كه عبارتند از:
1 . حلالي 2 . ترميدة 3 . كنزبرا 4 . ريش امه، 5 . ربّاني.[14]
نقد و بررسي
هر دين آسماني، داراي روحانيتي است كه نسبت به امور آن دين از آگاهي برخوردار ميباشد. بيان احكام دين و اجراي قوانين و حدود الهي از جمله وظايف روحانيت است. اين موقعيت ويژه ايجاب مينمايد كه مردم براي آنها احترام خاصي قائل باشند. ولي نبايد پنداشت كه روحانيت واسطه ميان انسان و خدا هستند. و شرط پذيرش اعمال اين باشد كه از طريق چنين رابطههايي به درگاه خداوند تقرب جست.صابئين و تقديس آب جاري
آب جاري در نزد صابئين از قداست خاصي برخوردار است. و آن به خاطر غسلهاي مفصل و تعميدهاي طولاني است كه بايددر زمستان و تابستان انجام دهند.[15] به همين دليل صابئين معمولاً در كنار رودها زندگي ميكنند..نقد و بررسي
نظافت و پاكي جهت طهارت و عبادت در هر دين آسماني مورد توجه است. ولي از آنجا كه دين براي سعادت و آسايش انسان آمده است؛ تأكيد بيش از اندازه بر شستوشو و غسل و تعميدهاي طولاني، سلامت روحي و جسمي انسان را به خطر انداخته و ديگر اينكه موجب محدوديت زندگي در منطقه خاصي ميشود. غير طبيعي بودن اين دستور دين صابئي موجب شده كه اخيراً علماي آنها غسل كردن در حمام را از طريق شير آب، برايشان جائز بدانند.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1 . الميزان، علامه محمدحسين طباطبائي، ج 1، ذيل آيه شصت و دوم بقره.2 . ملل و نحل، شهرستاني، ج 2، بخش صابئه.3 . تاريخ اديان و مذاهب جهان، عبدالله مبلغي آباداني.4. تحقيقي درباره صابئان، داود الهامي.[1] . ر.ك: قرآن، بقره/62 ؛ مائده/69؛ حج/16.[2] . ر.ك: الحسني، سيد عبدالرزاق، الصابئون في حاضرهم و ماضيهم، بغداد، منشورات المكتب العربي لتوزيع المطبوعات، 403 هـ، ص 36 ـ31.[3] . ر.ك: الموسوعة الميسرة في الاديان و المذاهب المعاصره، رياض، الندوة العالمية للشباب الاسلامي، 1409 هـ، ص 317.[4] . ر.ك: الصابئه، غضبان رومي عكله الناشي، بغداد، مطبعة الامة، 1983 هـ، ص 16.[5] . الحسني، سيدعبدالرزاق، الصابئون في حاضرهم و ماضيهم، ص 69.[6] . الموسوعة الميسرة في الاديان و المذاهب المعاصره، ، ص 326[7] . ستارهاي است در دب اصغر نزديك ستارة قطبي كه چون به چشم بيحركت و ثابت مينمايد براي يافتن قبله از آن استفاده ميشود. ر.ك: دكتر قريب، محمد، واژهنامه نوين، انتشارات بنياد، چهارم، 67، ص 328،.[8] . الثعالبي، عبدالعزيز، محاضرات في تاريخ المذاهب و الاديان، دارالغرب الاسلامي، بيروت، 1985، ص 24.[9] . ر.ك: الحسني، سيد عبدالرزاق، الصابئون في حاضرهم و ماضيهم، ص 67. و نيز الموسوعة المسيرة في الاديان و المذاهب المعاصر، ص 323.[10] . ر.ك: الموسوعة الميسرة في الاديان و المذاهب المعاصره، ص 319.[11] . ر.ك: العلوي، ابوالمعالي محمد الحسيني، بيانالاديان، ص 36، انتشارات روزبه، اول، 76.[12] . ر.ك: الصابئون في حاضرهم و ماضيهم، ص 92 ـ 83 و نيز الصابئه، غضبان رومي عكله الناشي، ص 119 ـ 114 و نيز الموسوعة المسيرة في الاديان و المذاهب المعاصره، ص 318 ـ 317.[13] . الصابئون في حاضرهم و ماضيهم.[14] . جهت توضيح اين مقامات پنجگانه و وظايف هر يك ر.ك: الحسني، سيدعبدالرزاق، الصابئون في حاضرهم و ماضيهم، سيد عبدالرزاق الحسني، ص 103 ـ 95.[15] . ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، دارالكتب اسلاميه، بيست و پنجم، 1369، ج 1، ص 289.