وفاق و توسعة ملّي در گرو احساس مسئوليت در نوع گفتار و كردار است
در شماره 421 نشريه همبستگي به تاريخ 31/1/81 بياناتي از آقاي محسن كديور درج گرديد كه ايشان ضمن حضور در بين جمعي از دانشجويان تحكيم وحدت به لزوم شناخت اسلام حقيقي پرداخته و مدعي ميشوند امروز دفاع از اسلام بسيار مشكلتر از زمان گذشته است به اين علت كه مدعيان رسمي دين مانع از شناخت صحيح اسلام ميشوند از آنجا كه نوع طرح اين بحث آن هم از جانب ايشان خالي از شبهه و ابهام نيست، لذا به نظر رسيد كه پارهاي از توضيحات در اين خصوص ضروري است. پيرامون اين ادّعا توجه به سه نكته حائز اهميت است:1. ايشان بصورت كلي و اجمالي مدعيان رسمي دين را مانع از شناخت صحيح از اسلام دانسته و هيچ دليل و مدركي بر اين ادعا ارائه ننموده است.2. در خصوص ارزيابي جامعتر اين ادّعا بايد معلوم شود منظور از اين مدعيان رسمي چه كساني هستند. غالباً اينگونه بوده كه مدعيان رسمي هر رشته علمي را، متخصصين و صاحبنظران آن علم ميدانستهاند و هرگز افراد غير صاحب نظر را در رديف مدعيان رسمي يك علم قرار نميدادهاند. با توجه به اين مطلب بايد پرسيد اگر كسي ادعا نمايد متخصصين علوم پزشكي، جامعهشناسي، اقتصاد، رياضي و ساير علوم مانع از شناخت صحيح از علوم مربوطهاند، آيا اين ادعا خلاف منطق و بديهيات اصولي و عقلي به نظر نميرسد؟ آيا در صورت پذيرش اين ادعا نميبايست درب تمامي دانشگاهها و مراكز علمي بسته شوند تا هيچ به اصطلاح مدعي رسمي ايجاد نگردد؟عرف جوامع بشري همواره بر اين منوال بوده و هست كه هميشه افراد متخصص به عنوان مدعيان رسمي در حيطه تخصص خود، پاسخگوي غير صاحبنظران و يا صاحبنظران در علوم ديگر بودهاند و به حكم عقل و منطق بيان متخصصِ در يك علم بر سايرين حجت بوده است، هر چند كه فرضِ خلاف صحتِ قول ايشان نيز منتفي نباشد؛ لكن تا زماني كه خلاف آن ثابت نشده، نظر يك متخصص بر ساير غير متخصصين حجت ميباشد و طبعاً نبايد ادعا نمائيم، چون ممكن است احياناً نتايج تحقيقات ايشان با واقعيت منطبق نگردد، پس بايد ايشان را عامل گمراهي خود دانسته و پيشاپيش، تمام نتايج تحقيقاتشان را تخطئه كنيم. مدعيان رسميِ علوم ديني هم، همچون ساير علومِ كساني هستند كه سالها عمر خود را صرف تحقيق و تفحص پيرامون علوم ديني نمودهاند.در عرصههاي گوناگون فقه و اصول، تفسير، رجال و حديث و ساير مسائل و موضوعات در اين خصوص تبحّر لازم را كسب نموده و مراتب علمي مختلف را طي نمودهاند تا بتوانند در قالب عنوان يك فقيه و مجتهد و صاحبنظر در حيطه تخصص خويش، پاسخگوي مسائل و مشكلات جامعه در عرصههاي مختلف دين و دنياي مسلمانان باشند و به لحاظ تخصصي كه در زمينههاي فوق كسب نمودهاند، طبعاً قادرند احكام شرعي را از درون منابع و متون ديني استنباط نمايند.
كاري كه قطعاً در حد توان غير مجتهد نميباشد. وظيفهاي آنان جز ترويج احكم الهي و تنوير اذهان عمومي نسبت به مسائل دين اسلام و آشنا كردن عموم با آن نيست. بر اين اساس طرح اين ادعا كه مدعيان رسمي علوم ديني مانع از شناخت درست اسلام ميشوند، نه تنها بر خلاف بديهيات عقلي و عرف جامعه است كه خلاف آيات و روايات مسلّم ديني نيز ميباشد به عنوان نمونه اينكه خداوند از عدهاي ميخواهد تا به دنبال تفقه در دين باشند[1] و يا حضرت مهدي (عج) از شيعيان ميخواهد درمسائل عصر غيبت خود به راويان حديث مراجعه كنند و از ايشان با عنوان حجت خود بر مردم نام ميبرد،[2] ثابت ميكند كه قول و و فعل آنها در ارائه احكام دين اسلام حجت است.بنابر اعتقاد شيعه در زمان غيبت معصوم، مردم مكلف ميشوند در مسائل خود به نوّاب عام و آگاهان به احكام شرع مراجعه كنند و اين مطلبي است كه علاوه بر ضرورت عقلي مورد تأكيد و تأئيد آيات و روايات متعددي هم ميباشد. قرآن كريم رسماً عدهاي را دعوت به تفقه در دين نموده تا مورد مراجعه عموم واقع شوند.[3] بزرگاني همچون شيخ طوسي، شيخ صدوق و شيخِ طبرسي (ره) از اسحاق بن عمار نقل ميكنند كه حضرت مهدي (عج) در مورد تكليف شيعيان در خصوص حوادث و وقايع عصر غيبت، مردم را به مراجعه به فقهاء و راويان حديث امر نموده و فقهاء را به عنوان حجت خود بر مردم دانستهاند.[4]در روايتي ديگر از امام صادق ـ عليه السّلام ـ بر لزوم تقليد و پيروي مردم از فقهاء و صاحبنظران واجد شرايط كه در واقع همان مدعيان رسمي دين باشند تأكيد ميشود[5] و در جاي ديگر اين بزرگوار ميفرمايند:
«هر كس از ميان شما احاديث ما را نقل كند و در حلال و حرام ما صاحبنظر و آشنا به احكام ما باشد، به حكم و فتواي او رضايت بدهيد زيرا كه من ايشان را بر شما حاكم قرار دادهام اگر ايشان حكمي را صادر كنند و كسي آن را قبول نكند، بداند كه حكم الهي را سبك دانسته و در واقع ما ائمه را، رد كرده و كسي كه ما را رد كند تا حد شرك الهي پيش خواهد رفت.»[6]
حال با وجود اين شواهد و دهها روايت ديگر چگونه ميتوان گفت مدعيان رسمي دين مانع شناخت صحيح از اسلام ميشوند. آيا غير متخصصين و ناآشنايان به متون ديني قادرند چهره صحيحي از اسلام ارائه كنند؟3. در خاتمه جا دارد بر اين نكته تأكيد شود كه طرح نقد و ايراد شبهه هنگامي سازنده و مفيد خواهد بود كه به منظور بر طرف كردنِ نقائص، ارتقاء سطح كيفي و پيشرفت و توسعه در موضوع مورد مناقشه ارائه شود. خلط مسائل علمي و ديني با مغلطهها و سفسطههاي سياسي هرگز زيبنده يك محقق مسئول نيست. اميد است همه ما در جهت رضايت و خشنودي الهي با احساس تعهد و مسئوليت بيشتر نسبت به نوع گفتار و كردار خويش در راستاي وفاق و پيشرفت و توسعه ملي گام برداريم.
[1] . سوره توبه، آيه 122.[2] . وسائلالشيعه، ج 18، ص 101.[3] . سوره توبه، آيه 122.[4] . «و امّا الحوادثُ الواقعه فارجعوا فيها الي رواهِ حديثنا فانهم حجتي عليكم و انا حجهُ الله عليم».وسائل الشيعه،ج18،ص101.[5] . سفيه البحار، ج 2، ص 381.[6] . طبرسي، احتجاج، ج 2، ص 106، وسائل الشيعه، ج 18، ص 99.محمد ملك زاده