پس از سجده نكردن ابليس بر آدم ابليس از بهشت رانده شد چگونه توانست آدم و حوا را كه در بهشت بودند فريب دهد؟
پاسخ
در پاسخ به اين پرسش ذكر دو مطلب لازم است:اولاً
جايگاه شيطان قبل از هبوط در اثر سجده نکردن بر آدم ـ عليه السلام ـ كجا بوده است؟ثانياً
جايگاه حضرت آدم ـ عليه السلام ـ هنگام وسوسه شيطان كجاست؟در مورد مطلب نخست آنچه قرآن كريم ميفرمايد اين است كه:امر به سجده متوجه مقامي بلند است، هر كسي در آن مقام بود اطاعت كرد و شيطان كه اطاعت نكرد، خداي سبحان به او فرمود:«فاهبط منها فما يكون لك ان تكبّر فيها»[1]از اين مقام پايين برو تو حق نداري در آن (مقام و مرتبه) تكبر كني، بيرون رو كه تو از افراد پست و کوچک هستي پس هبوط و سقوط شيطان از مقام و منزلت خاصي است كه در كنار فرشتگان داشته است.[2]خداوند خطاب به شيطان نفرمود: چرا تكبر كردي؟
بلكه فرمود: نبايد در اين مقام تكبر كني.سخن الهي، متوجه آن منزلت و مقام است؛ كسي كه مطيع خداست در آن مقام ميماند و كسي كه در برابر خداوند داعيه استقلال دارد، نه تنها به آن مقام نميرسد بلكه اگر در آن مقام هم باشد، تنزل ميكند.[3]به هر حال سخن از ين است كه شيطان پيش از انسان به عبادت مشغول بود و مقامي بلند داشت و با روشن شدن كفر درونياش هبوط كرد و تنزل يافت اين مقام، مقام بزرگان است كه نوعي مقام قدس به شمار ميآيد كه منزلت عبادت است.و پيرامون دومين مطلب بايد گفت: بهشتي كه حضرت آدم و حوا ـ عليهما السلام ـ در آن بودند و پس از وسوسه شيطان از آن بيرون شدند، نه بهشت خلد ـ بهشتي كه پس از مرگ و قيامت صالحان در آن جاودان خواهند ماند ـ است و نه باغي از باغهاي دنيا، بلكه بهشت مذكور بهشت برزخي ـ يعني بهشت ما بين دنيا و آخرت ـ است بهشت خلد كه به بندگان شايسته خدا وعده داده شده نيست چرا كه آن بهشت نتيجه اعمال ايشان است و در آخرت و پس از قيامت است.اما باغي از باغهاي دنيا ـ چنانكه بعضي چنين گفتهاند ـ نميتواند باشد زيرا
:
اولاً
بودن در باغي از باغهاي دنيا مقامي به حساب نميآيد تا هبوط و سقوط از آن تصور شود. بلكه در دنيا هر چه امكانات رفاهي بيشتر باشد امكان راهيابي به شيطان افزونتر است.ثانياً
با توجه به ذكر بهشت در قرآن اگر اين بهشت دنيايي باشد قرينه لازم دارد.ثالثاً
فرض اين است كه هنوز آدم ـ عليه السلام ـ از آن حالت معنوي به زمين نيامده تا مأمور شود در يكي از باغهاي زمين سكني گزيند، زيرا اصل هبوط آن حضرت بعد از اين تحقق مييابد.رابعاً
اوصافي كه در قرآن براي اين بهشت ذكر شده، نظير عاري بودن از رنجهاي دروني (گرسنگي و تشنگي) و رنجهاي بروني (سرما و گرما) با باغهاي دنيا هماهنگي ندارد.[4]كه هم بعضي از احكام بهشت آخرت را دارد نظير نشاط دائمي و عدم رنج و گرسنگي و تشنگي و سرما و گرما، و هم بعضي از احكام باغ دنيا را داراست و به بيان ديگر، برخي ويژگيهاي بهشت خلد را ندارد،نظير مصونيت از شيطان و وساوس شيطاني؛ زيرا شيطان گرچه در بهشت خلد راه ندارد. اما در جنتهاي مثالي و برزخي (جنتهائي كه از جسم و مقدار و شكل و حجم برخوردار است) راه مييابد و وسوسه ميكند[5] فقط بهشت خلد است كه از شيطان و وسوسههاي شيطاني مصون است.پس نتيجه اينك:
اولاً
سجده بر آدم ـ عليه السلام ـ در واقع خضوع مخلوقات در مقابل اشرف مخلوقات و به امر خداست و اين واقعيت تمثيلي بوده و نياز به مكان خاصي ندارد.ثانياً
شيطان قبل از استكبار از سجده آدم ـ عليه السلام ـ در مقامي بلند بود نه لزوماً بهشت و اگر بهشت هم باشد منافاتي ندارد (با توجه به مورد بعدي) و پس از سجده نکردن از اين مقام سقوط کرد نه اين که از جايي اخراج گردد.ثالثاً
بهشتي كه آدم و حوا ـ عليهما السّلام ـ در آن بودند، بهشت برزخي است كه مصون از ورود شيطان و وسوسههاي شيطاني نيست.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1 .علامه طباطبايي، تفسير الميزان، ج 1، صص 188 ـ 194،انتشارات اسلامي، قم.2 . آيت الله جوادي آملي، تفسير تسنيم، ج 3،ص 267 ـ504 ، نشر اسراء ، قم.[1] . اعراف/ 13.[2] . طباطبائي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج 8، ص 27.[3] . جوادي آملي، عبدالله، سيره پيامبران در قرآن، ج 6، صص 195 ـ 197.[4] . جوادي آملي، عبدالله، ج 3، صص 329 ـ 332.[5] . جوادي آملي، عبدالله، تسنيم، ج 1، صص 331 ـ 332.