انتظار،تحول،انقلاب
ايمان و اعتقاد به امام زمان(عج)، مانع از تسليم شدن است. ملت هاى باايمان كه حضور قطب عالم امكان را در ميان خود احساس مى كنند، اميد و نشاط مى گيرند و براى مجد و عظمت اسلام مبارزه و جهاد مى كنند با تكيه بر همين اميد درخشان بود كه ملّت بزرگ ايران، پرچم اسلام را به اهتزاز درآورد و افتخار طول تاريخ و بشر و تاريخ اسلام شد».[1]در كنفرانس «تل آويو» در بحث مبارزه با تفكر مهدى باورى ابتدا امام حسين(عليه السلام) و بعد امام زمان(عج) را مطرح و هر دورا عامل پايدارى شيعه مى دانند; نگاه سرخ و نگاه سبز.در اين كنفرانس كه افرادى شيعه شناس و سرشناس، مانند برنارد لوييس و مارتين كرام و... حضور داشتند، مطرح مى شود كه شيعه به اسم امام حسين(عليه السلام) و امام زمان(عج) قيامشان را حفظ مى كنند.[2]«حاصد الگار، در كتاب انقلاب اسلامى در ايران، پيشه ى انقلاب اسلامى ايران را به موضوع امامت از ديدگاه شيعه و مسئله ى غيبت امام زمان(عج) و پيامدهاى سياسى آن، مى داند».[3]در كشور خود ما در آغاز روى كارآمدن رژيم فاسد و وابسته ى پهلوى - آن كودتاگر بى سواد، فاقد هرگونه معرفت و معنويت - يكى از آخوندهاى وابسته به دربار را صدا كرد و از او پرسيد، اين قضيه ى امام زمان(عج) چيست كه مشكلاتى براى ما درست كرده است؟ اين آخوند هم طبق ميل و دل او جوابى مى گويد. آن قُلدر مأموريت مى دهد كه برويد مسئله را حل و تمام كنيد و اين اعتقاد را از دل مردم بيرون بياوريد. او مى گويد:«اين كار آسانى نيست و خيلى مشكلات دارد و بايد كم كم و با مقدمات شروع كنيم. البته آن مقدمات به فضل پروردگار وهوشيارى علماى ربّانى و آگاهان اين كشور، در آن دوران ناكام ماند و نتوانستند آن نقشه ى شوم را عملى كنند. در كشور ما يك كودتاچى غاصب، از طرف دانشگاه هاى قدرت استعمارى مأموريت داشت كه بيايد ايران را قبضه كند و كشور را دو دستى، تحويل دشمن نمايد و براى مسلّط شدن بر مردم يكى از مقدمات لازمش اين بود كه عقيده به مهدى موعود(عج) را از ذهن مردم پاك كند».[4]مقام معظم رهبرى(دام ظله العالى) مى فرمايند:«قدرت هاى استكبارى، خواهان غفلت و خواب آلوده بودن و نيز عدم تحرك ملّت ها هستند. و چنين وضعى را بهشت خود مى دانند ; اما انتظار فرج موجب مى شود كه انسان به وضع موجود قانع نباشد و بخواهد و به وضعى بهتر و برتر دست پيدا كند».[5]و در جاى ديگر مى فرمايند:«دشمن ترين اشخاص با اين عقيده و با شخص آن بزرگوار، ستمگران عالم اند، از روز غيبت آن حضرت، بلكه از روز ولادت آن حضرت، تا امروز آن كسانى كه وجودشان با ستم و با زورگويى همراه بوده بر دشمنى با اين بزرگوار، با اين پديده الهى، با اين نور و با اين شمشير الهى مشغول شدند. امروز هم، مستكبرين و ستمگران عالم، با اين فكر و اين عقيده مخالف و دشمن اند و مى دانند كه اين عقيده و اين عشق - كه در دل هاى مسلمين به خصوص در دل هاى شيعه است - براى هدف هاى ستمگرانه اى آنها مزاحم است».[6]استاد شهيد مطهرى(ره) مى نويسد:«آرمان قيام و انقلاب مهدى(عج) يك فلسفه ى بزرگ اجتماعى اسلامى است. اين آرمان بزرگ، گذشته از اين كه الهام بخش ايده و راه گشاى به سوى آينده است، آينه ى بسيار مناسبى است براى شناخت آرمان هاى اسلامى. اين نويد، اركان و عناصر مختلفى دارد كه برخى، فلسفى و جهانى است و جزئى از جهان بينى اسلامى است، برخى فرهنگى و تربيتى است و برخى سياسى است، و برخى اقتصادى است و برخى اجتماعى است، و برخى انسانى يا انسانى طبيعى است».[7]حضرت امام خمينى(ره) مى فرمايند:انقلاب اسلامى ايران را، مقدمه انقلاب جهانى حضرت مهدى(عج) مى داند و مى فرمايند:«من اميد دارم كه ما به مطلوب حقيقى برسيم، و متصل بشود اين نهضت به نهضت بزرگ اسلامى و آن نهضت ولى عصر(عج) است».[8]و نيز مى فرمايند:«ما به خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ى ستمگران را در كشورهاى اسلامى مى شكنيم و با صدور انقلاب مان كه در حقيقت صدور انقلاب راستين و بيان احكام محمدى(صلى الله عليه وآله) است به سيطره و سلطه و ظلم جهان خواران خاتمه مى دهيم و به يارى خدا، راه را براى ظهور منجى، مصلح كل و امامت مطلق حق، امام زمان(عج) هموار مى كنيم».[9]حضرت امام خمينى(ره) انتظار را زمينه ساز قدرت اسلام مى دانستند و احياى هويت اسلامى و بازگشت به خويشتن را تنها راه تجديد عظمت و قدرت اسلام و مسلمانان در جهان دانسته و اين موضوع را سرلوحه دعوت خويش قرار دادند و مى فرمودند:«من به صراحت اعلام مى كنم كه جمهورى اسلامى با تمام وجود، براى احياى هويت اسلامى مسلمانان در سراسر جهان سرمايه گذارى مى كند و دليلى هم ندارد كه مسلمانان جهان را به پيروى از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نكند و جلوى جاه طلبى و فزون طلبى صاحبان قدرت، پول و فريب را نگيرد».[10]از آنجا كه انتظار موعود در حاكميت جهانى دين اسلام مى تواند بسيار مؤثر باشد، حضرت امام با ژرف انديشى احياى فرهنگ انتظار را به عنوان يكى از اركان مهم احياى هويت اسلامى و وسيله اى براى تحقّق دوباره قدرت و شوكت گذاشته ى مسلمان در جهان مد نظر قرار داده و در يكى از بيانات خود كه در اولين سال استقرار نظام اسلامى ايراد كردند ضمن بيان مفهوم «انتظار فرج» وظيفه ى منتظران را، چنين برشمردند:«همه ما انتظار فرج داريم و بايد در اين انتظار خدمت كنيم، انتظار فرج انتظار قدرت اسلام است و ما بايد كوشش كنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پيدا كند و مقدمات ظهور ان شاء الله تهيه بشود».[11]
[1] - مقام معظم رهبرى ، فصلنامه انتظار، ش2، ص 59، نقل از روزنامه رسالت، 16 / 10 / 78.[2] - حسن بلخارى، تهاجم يا تفاوت فرهنگى، ص 93، 94.[3] - همان، ص 131.[4] - مقام معظم رهبرى، انتظار، ش 2، ص 36، نقل از روزنامه جمهورى اسلامى، 19 / 10 / 74.[5] - حضرت آيه الله خامنه اى دام ظله العالى، انتظار، ش 2، ص 37، نقل از جهان اسلام، 19 / 11 / 73.[6] - مقام معظم رهبرى، فصلنامه انتظار، ش 2، ص 38، نقل از جمهورى اسلامى، 15 / 9 / 77.[7] - مرتضى مطهرى، قيام و انقلاب مهدى(عج)، ص 5 - 7.[8] - صحيفه نور، ج 12، ص 175.[9] - همان.[10] - صحيفه نور، ج 20، ص 118.[11] - همان، ج 7، ص 255.سيد محمد صادق محمدى- مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه