تاريخ پيدايش نُصيريه را توضيح دهيد؟ - تاريخ پيدايش نُصيريه را توضيح دهيد؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاريخ پيدايش نُصيريه را توضيح دهيد؟ - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تاريخ پيدايش نُصيريه را توضيح دهيد؟

پاسخ

دربارة فرقة نصيريه آراء و نظرات مختلفي وجود دارد كه برخي از آنها ناشي از تعصبات نسبت به فرقة شيعه اماميه نشأت گرفته و برخي هم سطحي بوده و منشاء آن عدم پرداخت عمقي به اين مسئله مي باشد و ما ناچاريم قبل از هر گونه پيشداوري نظرات علماء و سيره نويسان اعم از شيعه و سني را نقل كنيم.

الف: ابن ابي الحديد معتزلي (م 655 هـ .ق) در فصلي كه براي ذكر كردن غلاة شيعه و هم چنين نصيريه باز كرده چنين مي گويد: «نصيريه فرقه اي است كه محمد بن نصير نميري آن را تاسيس كرده است او از اصحاب ابي محمد حسن بن علي العسکري ـ عليه السلام ـ بود. وقتي امام حسن عسکري ـ عليه السلام ـ از دنيا رفت، ادعاي وكالت امام زمان ـ عليه السلام ـ را نمود، ولي خداوند او را به خاطر الحاد و اينكه اهل غلو بود، رسوا کرد؛ پس ادعاي رسالت و نبوت از جانب خداوند نمود و چنين ادعا كرد كه امام دهم علي بن محمد الهادي ـ عليه السلام ـ خداست و او هم فرستاده از جانب اوست. سپس امامت امام يازدهم و دوازدهم را انكار نمود و كارش به جائي رسيد كه ادعاي ربوبيت و خدائي نمود و قائل به اباحه محارم و تزويج محارم شد».[1]

ب: مرحوم كشي هم مي گويد: فرقه اي قائل به نبوت محمد بن نصير فهري نميري شده اند و اين مسئله به اين خاطر بود كه او ادعاي نبوت كرد و چنين ادعا نمود كه امام دهم امام علي بن الهادي خداست و او را فرستاده است. امام را خداوند و خود را پيامبر آن خدا مي دانست و داراي عقائد مختلفه اي هم بود كه ما به خاطر عدم نياز، ذكر آن را لازم نديديم.[2]

آيت الله سبحاني درباره اين فرقه در كتاب بحوث في الملل و النحل نقل مي كنند كه حق اين است كه ابن نصير شخصيتي بوده كه قرار و آرام نداشته است و لذا دربارة او مطالب غامض و پيچيده اي گفته شده است. گاهي او را از افاضل بصره مي دانند و حال آنكه اين مطلب ضعيف است. گاهي او را از اصحاب امام جواد ـ عليه السلام ـ مي دانند و گاهي هم او از اصحاب امام حسن عسگري ـ عليه السلام ـ دانسته و او را غالي مي شمردند.[3]

د: در كتاب فرق و مذاهب گفته شده: نصيريه يكي از فرقه هاي غلاة هستند كه در حق علي ـ عليه السلام ـ غلو نموده و قائل به الوهيت او شدند. آنان را انصاريه و علويه نيز مي گويند. تاريخ پيدايش آنها را پنجم هجري و پيشواي اين فرقه را شخصي به نام نصير دانسته اند و هم اكنون نيز در شمال غربي سوريه به سر مي برند.

اما اين كلام با آنچه تاكنون از علماء شيعه و مخصوصاً استاد سبحاني نقل كرديم تفاوت دارد ايشان معتقدند كه در كتابهاي قديمي و معروف ملل و نحلل مانند فرق الشيعه نوبختي و مقالات الاسلاميين اشعري، الفرق بين الفرق بغدادي ذكري از آنان نشده است و تنها شهرستاني دربارة آنان مختصري صحبت كرده است و اين مطلب را مي توان شاهدي بر پيدايش آنان در قرن پنجم هجري دانست، زيرا نويسندگان ياد شده يا قبل از قرن پنجم هجري مي زيسته اند و يا اوائل قرن پنجم هجري حضور داشتند و از عبارت شهرستاني به دست مي آيد كه اين فرقه در زمان او شناخته شده بودند و افرادي به دفاع از آن پرداخته اند.[4]

حق اين مطلب اين است كه اين فرقه در زمان ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ و نزديك عصر غيبت يعني زمان امام حسن عسگري ـ عليه السلام ـ و امام علي النقي ـ عليه السلام ـ پديد ‎آمدند. حالا بحث در نامگذاري آنها هست برخي اين فرقه را نصيريه و گروهي هم نميريه مي دانند.
شواهدي ديگر نيز در دست مي باشد كه پيدايش اين فرقه بازگشت به زمان امام عسگري ـ عليه السلام ـ دارد. به عنوان مثال در كتاب شيعه در تاريخ چنين آمده است:

در روزگار امام حسن عسگري ـ عليه السلام ـ گروهي به نام نصيريه پيدا شدند يعني پيروان محمد بن نصير فهري يا نميري كه پس از وفات امام حسن عسگري ـ عليه السلام ـ زياد بودند، اما بعدها كم شدند و تا به امروز باقي هستند. اكثر آنها در كوههاي لازقيه ساكنند و ما چيزي از عقائد آنها نمي دانيم.[5]

عبدالرحمن بدوي در كتاب تاريخ انديشه هاي كلامي چنين مي گويد: از نظر منشاء نژادي و قبيله اي چنين به نظر مي رسد كه هسته هاي اوليه نصيريه در كوه هاي علويين از قبايل يمني همدان و غسان بهرا و تنوخ بوده كه از ديرباز به آئين تشيع درآمده بودند. آنها نخست در منطقه اي كه از طبريه و جبل عامل تا حلب كشيده شده، اقامت داشتند و شمارشان محدود بوده، اما بعدها (پايان قرن سوم هجري) با هجرت تيره هائي از طيّ و غسّان بر تعداد آنان افزوده شده است.[6]

فرقه نصيريه كه حسين بن حمدال جنبلائي از آنان است پيروان محمد بن نصير نميري هستند كه پس از رحلت امام حسن عسکري ـ عليه السلام ـ به وجود آمدند. شيخ طوسي (ره) دربارة محمد بن نصير نميري و عقيدة او چنين مي گويد: محمد بن نصير نميري از اصحاب امام حسن عسکري ـ عليه السلام ـ بود و بعد از رحلت آن حضرت ادعاي بابيت كرد و گفت: من باب امام زمان (عج) و صاحب او هستم و به علت الحاد و جهلي كه از او ظاهر شد خدا رسوايش كرد و محمد بن عثمان (از نواب اربعه) او را لعنت كرد و از وي تبري جست.

براي جمع بندي مطلب و اظهار نظر نهائي بايد عرض كنيم كه آراء و نظرات و گفته هاي زيادي دربارة اين فرقه وجود دارد كه بعضا مضطرب است و با نظرات ديگر مخالفت دارد و از آنجا كه سخن واحدي در اين زمينه يافت نشد بهتر آن است كه تاريخ اين فرقه را طبق گفتة اهل تحقيق و نظر قرن سوم بدانيم و شايد مطالبي كه دربارة عقايد اين فرقه گفته شده تا حد زيادي در تعيين تاريخ پيدايش اين فرقه دخيل باشد.

البته يکي از دانشمندان سوري به نام هاشم عثمان تاريخ اين فرقه را از سال 488 به بعد مي دانند و اظهار مي كنند كه آنچه به نصيريه از جهت غلو نسبت داده شده است صحيح، نيست و آن چه كه در زمان امام عسکري ـ عليه السلام ـ اتفاق افتاده و فرقه اي که در آن زمان به وجود آمده، نميريه است؛ نه نصيريه. بنابراين، تاريخ آنان قرن پنجم مي شود و نسبت هايي که به نصيريه داده شده همگي مربوط به فرقه نميريه بوده و ربطي به نصيريه ندارد و طبق گفته هاي علماي معاصر نصيريه اين فرقه از شيعيان اماميه اثني عشري بوده و فرقي با اماميه ندارند).[7]

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

1. تذكرّة المتقين، هدايت القاصدين.

2. به نام سرزمين خاطره ها.

3. فرهنگ فرق اسلامي.


[1] . ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، قم، منشورات كتابخانة‌ آيت الله مرعشي نجفي، ج 8، ص 122.

[2] . سبحاني، جعفر، بحوث في الملل و النحل، ج 8، ص 398، به نقل از رجال كشي، ص 438، قم، موسسه امام صادق(ع)،‌ چاپ اول، 1418 ق.

[3] . همان، ص 403.

[4] . رباني گلپايگاني، علي،‌ فرق و مذاهب كلامي، قم، مركز جهاني علوم اسلامي، چاپ اول، 1377ش، ص319 ـ 318.

[5] . زيد عاملي، محمد حسين، شيعه در تاريخ، ترجمه محمد رضا عطائي، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوي، چاپ اول، سال 1370، ص 105.

[6] . بدوي، عبدالرحمن، تاريخ انديشه هاي كلامي، ترجمه حسين صابري، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوي، چاپ اول، سال 1374، ج2، ص 451.

[7] . صفري فروشاني، نعمت الله، غاليان، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوي، چاپ اول، سال 1378، ج5، ص134.


/ 1