آيا مرگ به عنوان يك قانون كلّى بر همه ى موجودات مادى حاكم است؟ - پرسش: آيا مرگ به عنوان يك قانون كلى بر همه ى موجودات مادى حاكم است؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پرسش: آيا مرگ به عنوان يك قانون كلى بر همه ى موجودات مادى حاكم است؟ - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آيا مرگ به عنوان يك قانون كلّى بر همه ى موجودات مادى حاكم است؟

پاسخ

در علم فيزيك، اصلى به نام اصل دوم ترموديناميك مطرح است كه تا حدودى بر ختم جهان و فانى شدن آن دلالت دارد.

در اين اصل چنين آمده است:

جهان از نظم و ترتيب، رو به بى نظمى و انهدام مى رود و روزى فرامى رسد كه حرارت تمام اجسام با يكديگر مساوى و برابر مى گردد، درست شبيه ظروف به هم پيوسته ى مايعات كه به هنگام تفاوت سطوح داراى حركت و جنبش اند; اما آن گاه كه سطوح آنها برابر شد، تمام آنها به سكون و آرامى مى گرايند. در حقيقت انتروپى (پيرى) عبارت است از نسبت نيروى غيرقابل استفاده به نيروى قابل استفاده. از اين جهت، پيوسته رو به پيرى و يك نواختى مى رود و روزى خواهد آمد كه حالت بى تفاوتى بر سراسر عالم حكومت مى كند و جهان از ادامه ى حيات بازمانده و نظام آفرينش فرو خواهد ريخت.[1]

اين اصل با آياتى كه مربوط به مقدمات قيامت است هماهنگى دارد.

از ديدگاه قرآن، نظام عالم اجل معينى دارد و پس از سپرى شدن آن، عمر جهان نيز سپرى مى گردد و مرحله ى نوينى از آفرينش آغاز مى گردد.[2]

پروردگار عالم مى فرمايد:

(ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الاَْرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاّ بِالْحَقِّ وَ أَجَل مُسَمًّى);[3]

ما آسمان و زمين و آنچه را ميان آنهاست، مگر به حق و (براى) وقت معينى نيافريديم... .

علامه طباطبايى(رحمه الله) در ذيل آيه ى شريفه مى فرمايد:

معناى آيه اين است كه ما عالم مشهود را با همه ى اجزاى آن، چه آسمانى و چه زمينى، نيافريديم مگر به حق; يعنى داراى غايت و هدفى ثابت و نيز داراى اجلى معين كه وجودش از آن تجاوز نمى كند و چون داراى اجلى معين است قهراً در هنگام فرارسيدن آن اجل، فانى مى شود و همين فانى شدنش هم هدف و غايتى ثابت دارد; پس بعد از اين عالم، عالمى ديگر است كه عبارت است از عالم بقا و معاد موعود.[4]

تا اين جا سخن درباره ى مرگ و فناى مجموعه ى جهان مادّى و فروريختن نظام آفرينش بود كه هم از بررسى هاى علمى و هم از آيات شريفه ى قرآن به خوبى استفاده مى شد; امّا درباره ى كليّت قانون مرگ براى انسان و استثناناپذيرى آن، آيات فراوانى به چشم مى خورد كه از صراحت ويژه اى برخوردارند، به گونه اى كه اين امر از امور قطعى و يقينى قرآن كريم محسوب مى شود و هيچ گروه يا طايفه اى در اين امر اختلافى ندارد.[5] آياتى از اين قبيل:

(كُلُّ نَفْس ذائِقَةُ الْمَوْتِ)[6]; هر كسى مرگ را خواهد چشيد.

(وَ ما جَعَلْنا لِبَشَر مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَ فَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخالِدُونَ);[7]

پيش از تو براى هيچ انسانى جاودانگى قرار نداديم; پس آيا در صورتى كه تو مُردى ايشان جاودان خواهند بود؟!

از مجموعه ى مطالب گفته شده نتيجه مى گيريم كه مرگ به عنوان قانونى عمومى بر تمام جهان و موجودات آن، از جمله انسان حاكم است و استثنايى هم در كار نيست; البته كيفيت و چگونگى مرگ فرق مى كند; مرگ انسان به مفارقت روح از بدن، ولى مرگ عالم و فانى شدن آن به منتهى شدن آن به قيامت است.[8]


[1]. ر.ك: جعفر سبحانى، منشور جاويد، ج 9، ص 212 ـ 213 و الالهيات، ج 4، ص 223 ـ 224.

[2]. ر.ك: جعفر سبحانى، منشور جاويد، ج 9، ص 255 ـ 257 و مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، ج 1، ص 532 ـ 533.

[3]. سوره ى احقاف، آيه ى 3.

[4]. محمد حسين طباطبايى، الميزان (ترجمه)، ج 18، ص 284.

[5]. ر.ك: محمد تقى مصباح يزدى، آموزش عقايد، ص 403 ـ 404; جعفر سبحانى، منشور جاويد ج 9، ص 213 ـ 214 و عبدالله جوادى آملى، معاد در قرآن، ج 4، ص 189 ـ 190.

[6]. سوره ى انبياء، آيه ى 35; سوره ى آل عمران، آيه ى 185.

[7]. سوره ى انبياء، آيه ى 34.

[8]. شايان ذكر است كه آيت الله مصباح يزدى كلى بودن قانون مرگ براى همه ى جانداران جهان را از همين آياتى كه اختصاص به انسان دارد استفاده كرده است. ايشان مى گويد: قرآن مجيد تأكيد مى فرمايد كه همه ى انسان ها (بلكه همه ى جانداران) خواهند مرد و در اين عالم هيچ كس جاودانه نخواهد زيست. (آيات: الرحمن / 26، آل عمران / 185، دهر / 30، انبياء / 34) بنابراين مى توان مردن را يك قانون كلّى و استثناناپذير براى همه ى جاندارانِ جهان دانست. آموزش عقايد، ص 403 ـ 404.



/ 1