اگر عصمت امرى اعطايى باشد، مصونيت پيامبران و امامان از گناه، جبرى خواهد بود؟
در اين صورت چگونه مي توان مدعي برتري آنان بر ساير مردم شد؟پاسخ
جبرى يا اختيارى بودن عصمت، اولين و مهم ترين پرسشى است كه اين مسئله، پيش چشم خردمندان مى نهد;[1] چرا كه ارزش آدمى به اراده ى آزاد و اختيار او است و جبرى انگاشتن عصمت، معصومين را به ماشين خودكارى تبديل مى كند كه نه شايسته ى الگو شدن براى ديگران اند و نه سزاوار پاداش فراوان.
اختيار آمد عبادت را نمك
گردش او را نه اجر و نه عقاب
جمله عالم خود مسبِّح آمدند
نيست آن تسبيح جبرى مزدمند[2]
ورنه مى گردد به ناخواه اين فلك
كه اختيار آمد هنر وقت حساب
نيست آن تسبيح جبرى مزدمند[2]
نيست آن تسبيح جبرى مزدمند[2]
[1]. برخى از نويسندگان از آن جا كه نتوانسته اند راهى براى جمع ميان عصمت و اختيار بيابند، بِه تر آن ديده اند كه اصل اين فضيلت را انكار كنند. بر اساس اين ديدگاه «اگر پيامبر معصوم باشد، در كارهايى كه انجام مى دهد يا از آن ها دست مى كشد، امتيازى بر ديگران نخواهد داشت; اما زندگى غير معصومانه ى پيامبر، شأن و منزلت او را بالا مى برد و نشانه ى اين است كه در جهاد اكبر و مبارزه با نفس امّاره موفق بوده و در غالب اوقات، راه و هدف درست را شناخته و از آن پى روى كرده است». ر.ك: مقارنة الاديان، ج 3، ص 126.[2]. مثنوى معنوى، دفتر سوم، ابيات 9ـ3287.[3]. راه نماشناسى، ص 115. براى آشنايى با تبيين هاى ديگرى از اختيارى بودن عصمت، ر.ك: تلخيص المحصّل، ص 369; ارشاد الطالبين، ص 301; كشف المراد، ص 365; الالهيات، ج 3، ص 159; الصحيح من سيرة النبى الاعظم، ج 3، ص 297; امام شناسى، ج 1، ص 80; امامت و رهبرى، ص 174; تنزيه انبيا از آدم تا خاتم، ص 19; گوهر مراد، ص 379; انيس الموحدين، ب 3، ف 2; و فلسفه ى وحى و نبوت، ص 218.[4]. ديوان حافظ.[5]. براى نمونه،ر.ك:پرسش ها و پاسخ هاى مذهبى،ج1،ص165;راه نماشناسى،ص121;و امام شناسى،ج1،ص114.[6]. پژوهشى در عصمت معصومان، ص 66; هم چنين ر.ك: بحارالانور، ج 17، ص 94; مصنفات الشيخ المفيد، ج 5 (تصحيح الاعتقاد) ص 128; و مقالات الاسلاميين، ج 1، ص 301.[7]. بحارالانوار، ج 10، ص 170.