چرا پيامبران آزمايش شدند؟ - چرا پيامبران آزمايش شدند؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

چرا پيامبران آزمايش شدند؟ - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

چرا پيامبران آزمايش شدند؟

پاسخ

در پاسخ، بايد مسأله آزمايش را از دو بُعد بررسي نماييم:

1. آزمايش عموم انسان ها؛

2. آزمايش خصوص انبيا و اوليا.

1. آزمايش همه ي انسان ها

اصل آزمايش در مورد همه ي بندگان خدا، وجود دارد و جاي ترديدي نيست؛ چنان كه در قرآن مي خوانيم:

(وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيء مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْص مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الَّثمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ)؛[1]

قطعاً همه ي شما را با چيزي از ترس، گرسنگي و كاهش در مال ها و جان ها و ميوه ها آزمايش مي كنيم و به استقامت كنندگان بشارت ده.

ولي نوع آزمايش متفاوت است و هر گروهي به تناسب شرايط و به اقتضاي استعداد خود، آزمايش مي شوند.

در آيه ي ديگري از قرآن آمده است:
(أحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ)؛[2]

آيا مردم گمان مي كردند همين كه بگويند: «ايمان آورديم»، به حال خود رها مي شوند و آزمايش نخواهند شد؛ ما كساني را كه پيش از آن ها بودند آزموديم (و اين ها را نيز امتحان مي كنيم)؛ بايد علم خداوند درباره ي كساني كه راست و كساني كه دروغ مي گويند، تحقق يابد.»

2. آزمايش پيامبران

از آن جا كه پيامبران، سكان دار كشتي بشريّت و نجات بخش انسان ها از گرداب گمراهي اند، و پيامبري، مقامي عالي و بلند مرتبه است و هر كسي صلاحيّت و شايستگي آن را ندارد؛ از اين رو پيامبر بايد ويژگي ها و خصوصيّات متناسب با آن مقام و منزلت را داشته باشد و براي اين كه هر پيامبري در زمان خود موفق شود، بايد آمادگي مقابله با جريان ها و حوادث را داشته باشد و فرصت ها را بشناسد.
از سوي ديگر، ادعاي بزرگ و خارق العاده، براي انسان ها به سهولت قابل پذيرش نيست؛ بنابراين، پيامبر بايد از دو جهت كامل باشد:

1. ابعاد شخصي و كمالات فردي كه با عبور از موانع و موفقيّت در آزمايش هاي دشوار، به دست مي آيد.

گاهي يك سلسله آزمايش هاي چشمگير و جالب، براي بعضي اشخاص پيش مي آيد كه با عبور از آن ها به مقام عالي مي رسند، و رسيدن به چنين افتخاري، بدون امتحان ممكن نيست. در اثر اين امتحان ها، مردم توجه خاصي به مبدأ پيدا مي كنند كه بسيار لطيف و نوراني است و در سايه ي اين توجه، صلاحيّت و لياقت ارتقاي به آن مراتب عالي، دست يافتني است. اين جهت به روشني از آيات قرآن استفاده مي شود:

(وَ إِذِ ابْتَلي إِبْراهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمات فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّيَّتِي قالَ لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ)؛[3]

هنگامي كه خداوند ابراهيم را با وسايل گوناگوني آزمود و او به خوبي از عهده ي آزمايش ها برآمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و پيشواي مردم قرار دادم؛ ابراهيم عرض كرد: از خاندان من (هم اماماني قرار بده) خداوند فرمود: پيمان من به ستمكاران نمي رسد.

در آيه ي ديگري آمده است:[4]

(وَ ظَنَّ داوُدُ أَنَّما فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَ خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ)؛

داود دانست كه ما او را آزموديم؛ از اين رو از پروردگارش طلب آمرزش كرد و به ركوع رفت و پشيمان گشت.»

2. به وسيله ي آزمايش، جوهره و استعداد پيامبر، براي خودش و ديگران، بروز مي كند، و دعوت او زماني براي ديگران پذيرفتني است كه امتيازات و برتري هاي او به اثبات رسد و قابل ترديد و انكار نباشد، لذا به وسيله ي آزمايش، اين موجودات مقدس انبياء(عليهم السلام)به همه ي مردم، در تمام اعصار، معرفي مي شوند و در واقع با مردم اتمام حجت مي شود كه خداوند متعال بدون دليل كسي را به نبوّت و رسالت انتخاب نكرده است. در قرآن كريم، موارد متعددي از آزمايش پيامبران ذكر شده است كه امتيازات آن ها را بر مي شمرد؛ براي مثال، درباره ي حضرت ابراهيم(عليه السلام)مي فرمايد:

(قالَ يا بُنَي إِنِّي أَري فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ما ذا تَري قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ)؛[5]

فرزندم! در خواب ديدم كه ترا ذبح مي كنم، نظر تو چيست؟

گفت: پدرم! آنچه را كه به آن مأمور شده اي انجام ده! به خواست خداوند مرا از صابران خواهي يافت.»

يا درباره ي حضرت يوسف(عليه السلام) آمده است: وقتي كه همسر عزيز مصر او را به فحشا دعوت و در صورت سرپيچي، به زندان تهديد كرد، حضرت يوسف(عليه السلام) به خدا عرض كرد:

(قالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَي مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ)؛[6]

خداوندا! زندان نزد من محبوب تر است از آنچه كه مرا به سوي آن مي خوانند.

افزون بر دو جهت مذكور جهات ديگري نيز براي آزمايش پيامبران قابل ذكر است، اگر آزمايش نبود، پاداش و جزا معنا نداشت؛ چون آزمايش يكي از معيارهاي اصلي در ثواب و عذاب است و عدالت با آن تحقق مي يابد؛ چنان كه در مورد حضرت يوسف(عليه السلام) ، با اين وجود كه يوسف به تمام معنا مسخّر زليخا بود، در مقابل فحشا عرض كرد: به خدا پناه مي برم... در عوض خداوند متعال گذشته از اين كه حضرت يوسف(عليه السلام) را، تا قيامت، به قداست وعصمت به جهانيان معرفي كرد، وعده ي پاداش فراوان به او داد كه يكي از آن ها توانايي تعبير خواب بود؛ زيرا وقتي حضرت يوسف(عليه السلام)در زندان، خواب زنداني را تعبير كرد، فرمود:

(ذلِكُما مِمَّا عَلَّمَنِي رَبِّي)؛[7]

اين ها را خداوند به من تعليم فرمود.

پس اگر اين آزمايش هاي سخت نبود، خداوند چنين پاداشي به يوسف نمي داد.

در حديثي آمده است: اولين كسي كه وارد بهشت مي شود، حضرت علي(عليه السلام) است[8]

و در حديث ديگر آمده است: آخرين پيامبري كه وارد بهشت مي شود، حضرت سليمان(عليه السلام) است؛ زيرا او در دنيا حكومتي وسيع داشته و كمتر امتحان شده است.[9]

مواردي از امتحان پيامبران و امامان معصوم(عليهم السلام)

1. حضرت ابراهيم(عليه السلام)

الف) بردن همسر و فرزند به صحراي خشك و بي آب و علف مكه؛

ب) داستان ذبح ا سماعيل؛

ج) شكستن بت ها و در آتش افكنده شدن.

2. حضرت موسي(عليه السلام)

الف) رها شدن گهوراه در رود؛

ب) ابتلاي به فرعون؛

ج) شباني؛

د) مقابله ي با ساحران؛

و) گذشتن از نيل؛

ه) قارون، سامري و...

3. حضرت يوسف(عليه السلام)

الف) توطئه برادران؛

ب) دوري از خانواده؛

ج) توطئه عزيز مصر؛

د) زنداني شدن؛

ه) حكومت پس از زندان و روبرو شدن با برادران.

4. حضرت زكريّا(عليه السلام)

الف) در جواني از نعمت فرزند محروم شد؛

ب) كشته شدن يحيي در نه سالگي كه پس از سال ها انتظار در بزرگ سالي به او داده شده بود؛

5. حضرت محمد(صلي الله عليه وآله)

الف) پدرش را نديد؛

ب) مادرش را در كودكي از دست داد؛

ج) چهل سال آزمايش هاي دشوار و طاقت فرسا؛

د) پيامبري مخفيانه؛

ه) شكنجه ها و محاصره ي اقتصادي؛

و) جنگ هاي خونين؛

ز) هجرت از مكه؛

ح) از دست دادن فرزندان و عزيزان نزديك؛

ط) ابتلاي به اعراب بدوي بي فرهنگ؛

ي) جهالت دوستان و دشمنان.

همه ي امامان معصوم(عليه السلام) به آزمايش هاي شديدي مبتلا شدند كه از همه جانسوزتر، واقعه ي كربلا است كه آزمايش هاي دشوار فراواني در يك جا جمع شد و پيروز و سرافراز واقعي در اين ميدان، حضرت سيدالشهداء(عليه السلام)است و خداوند بزرگ، پاداش او را در سه چيز قرار داد:

1. شفاي هر دردي را در تربت آن حضرت قرار داد؛

2. شفاعت بندگانش را به آن حضرت داد؛

3. امامت را در نسل آن حضرت(عليه السلام) قرار داد.


[1]. بقره، 155.

[2]. عنكبوت، 2و3.

[3]. بقره، 124.

[4]. سوره ي ص، 24.

[5]. صافات، 102.

[6]. يوسف، 33.

[7]. يوسف، 37.

[8]. بحارالانوار، ج108، ص108.

[9]. ميزان الحكمه، ج2، ص912، حديث 5978.

/ 1