با توجه به آيه 16 سوره اسراء مي‌فرمايد: «ما چون اهل دياري را بخواهيم هلاك سازيم، پيشوايان و متنعمان آن شهر را امر مي‌كنيم راه فسق و فجور و ظلم را در آن ديار در پيش گيرند و آنجا تنبيه و عقاب لزوم خواهد يافت و آن گاه همه را هلاك مي‌سازيم» - [تفسیر آيه 16 سوره اسراء] نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

[تفسیر آيه 16 سوره اسراء] - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

با توجه به آيه 16 سوره اسراء مي‌فرمايد: «ما چون اهل دياري را بخواهيم هلاك سازيم، پيشوايان و متنعمان آن شهر را امر مي‌كنيم راه فسق و فجور و ظلم را در آن ديار در پيش گيرند و آنجا تنبيه و عقاب لزوم خواهد يافت و آن گاه همه را هلاك مي‌سازيم»

اولا: اين که خداوند ابتدا تصميم به نابودي دياري مي گيرد ظلم است
.

ثانيا امر به فسق و فجور قبيح است خداوند مرتکب قبيح مي شود همچنين فسق و فجور مترفين به امر خدا مي باشد بنابر اين هلاک آن ها بدست خدا به جرم فسق و فجور، ظلم ديگري است؟

پاسخ

در فهم آيه شريفه از همان اول اشتباهي صورت گرفته است كه به ادامة آن هم سرايت كرده است و سوالات بعدي هم بر اين اشتباه پايه‌گذاري شده است.

توصيح آنكه

اولاً بايد توجه داشت كه فضاي كلي قرآن كريم در مورد انسان و عقوبت او بر اين اساس است، هيچ امتي عذاب و عقاب نمي‌شود مگر اين كه حجت بر آنها تمام شود مثل «و ما كنا معذبين حتي نبعث رسولاً»؛ و ما كيفركنندگان نيستيم مادامي كه فرستاده‌اي بر نيانگيزيم. و يا آيه شريفه «و ما كان ربك مهلك القري حتي يبعث في امّها رسولاً» (و پروردگار تو نابود كنندة آبادي‎ها نيست تا در مركز (و اصل آن) آبادي‎ها فرستاده و پيامبري برانگيزد).

ثانياً معناي «اذا اردنا ان نهلك قرية»، بنابر آنچه مرحوم علامه طباطبايي و بعضي ديگر از مفسرين فرموده‎اند، اين است كه «وقتي هلاك آنها نزديك مي‎شود» نه اينكه ما مي‎خواهيم آنها را هلاك كنيم. شبيه اين تعبير در كلمات ما هم وجود دارد. مثل اينكه مي‎گوييم:

«وقتي مريض مي‎خواهد بميرد مريضي‎اش زياد مي‎شود»، «وقتي كه تاجر مي‎خواهد فقير شود خسارت از هرطرفي بر او مي‎بارد» ، يا «وقتي آسمان مي‎خواهد ببارد ابر چنان مي‎آيد». در اين موارد منظور اين نيست كه مريض خودش مي‎خواهد بميرد و يا تاجر خودش مي‎خواهد فقير شود و يا آسمان خودش مي‎خواهد ببارد، بلكه منظور اين است كه وقتي اسباب موت و فقر و باران نزديك و مهيّا مي‎شود اين اتفاقات پيش مي‎آيد.[1]

اما قسمت بعدي آيه شريفه « أَمَرْنا مُتْرَفِيها فَفَسَقُوا فِيها»

معلوم است كه خداوند امر تشريعي به معصيت نمي‎فرمايد چون «ان الله لا يأمر بالفحشاء»[2] (همانا خدا به زشتي امر نمي‎كند)، و امر تكويني هم به معصيت نمي‎كند. چون اگر قرار باشد انسان بدون اختيار مأمور به معصيت باشد ديگر مختار بودن انسان منتفي مي‎شود و در نتيجه ثواب و عقاب و بهشت و جهنم بدون معني مي‎شود. بنابراين «امر» در آيه شريفه بايد چيز ديگري را قصد كرده باشد. زمخشري در كشاف مي‎فرمايد: «امر» در اينجا بايد مجازي باشد، به اين معني كه خداوند نعمت‎هاي خود را سرازير مي‎كند و اين باعث نمي‎شود كه در معاصي و شهوات غوطه‎ور شوند گويا اينها مأمور مي‎شوند كه با چنين كارهايي سبب‎سازي و مقدمات عذاب الهي را فراهم سازند، و از طرف وقتي كه خداوند نعمت بدهد بايد شكرگزاري شود و بايد نيكي و احسان انجام داد و مأمور به اين وظايف مي‎شوند و چون چنين نمي‎كنند و مرتكب فسق مي‎شوند مستوجب هلاكت مي‎شوند.

اين تفسير بنابراين است كه «امرنا» را به معني «امر كرديم» بدانيم، اما اگر معني آن را «غذا و روزي ذخيره داديم»[3] بدانيم كه از مصدر باب افعال ماده «ميره» به معني «غذاي ذخيره» صرف شده باشد به اين تكلف‎ها هيچ نيازي نيست و شبيه بسياري از آيات قرآن است كه حكايت از يكي بودن خوان نعمت پروردگار بر مؤمن و كافر است با اين تفاوت كه مؤمن شكر مي‎كند و كافر ناسپاسي و نمك‎نشناسي، و البته در اين ناسپاسي خود كافر ضرر مي‎كند و برطبق اين آيه شريفه محيطي هم كه كافر در آن است و آلوده شده با عذاب الهي نابود خواهد شد.

اما اينكه چرا «مترفين» مورد توجّه خطاب واقع مي‎شوند، چنان كه برخي كه از مفسرين گفته‎اند، براي اينكه آنها صاحب نعمت كثير و از رؤساي قوم هستند و مردم (و محيط زندگي) تابع آنها هستند.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:

ـ تفسير نمونه، ج 12، ذيل آيه شريفه، ص 58 و تفسير الميزان، ج 13، صص 59ـ62.


[1] . طباطبايي، سيد محمدحسين، تفسير الميزان، ج 13، ص 60.

[2] . اعراف/ 28.

[3] . المنجد، ماده مير، شماره 1.




/ 1