با توجه به آيه « هو معكم اين ما كنتم» آيا خداوند در هنگام اعمال بد نيز با ماست در اين صورت چه قدر خداوند بر اعمال ما تصرف دارد يا حالت انفعال است كه بعيد است؟
پاسخ
پاسخ در چند محور ارائه مي شود:1. در قرآن كريم درباره معيّت الهي آمده: «و هو معكم اين ما كنتم و الله بما تعملون بصير»[1]يعني هر كجا باشيد او با شماست، خدا به هر چه مي كنيد بيناست. قبل از هر چيز بايد معناي اين آية مباركه معلوم شود تا مفهوم معيّت خداوند با انسان روشن گردد. برخي از مفسرين در تفسير اين آيه گفته اند: چگونه او با ما نباشد در حالي كه ما نه تنها در وجود بلكه در بقاي خود لحظه به لحظه به او متكي هستيم و از او مدد مي گيريم. او روح عالم هستي است، او جان جهان است، بلكه او برتر از اين و آن است... اين يك واقعيت است كه او هميشه و همه جا با ما است، نه يك كنايه و مجاز، حقيقتي كه از يكسو دل پذير و دل انگيز و روح پرور است، و از سوي ديگر رعب انگيز و مسئوليت آفرين است. اصولا اين (معيّت) به قدري ظريف و دقيق است كه هر انسان متفكر و مؤمني به مقدار انديشه و ايمانش آن را درك مي كند و از عمق آن باخبر مي گردد.[2]برخي ديگر (معيّت) خداوند را با انسان به معناي احاطه وجودي او گرفته و عده اي (معيّت) او را كنايه از احاطه علمي خداوند بر مخلوقات تلقي كرده اند.[3] بعضي از بزرگان از (معيت) الهي در اين آيه و امثال آن تفسير دقيق عرفاني ارائه كرده و گفته اند: (اين تعبير: هو معكم، ... احاطه قيومي بر همه موجودات بطوري است كه هيچ جا خالي از موجودات نيست، الا اين كه او هست)[4] از مجموع اين گونه كلمات درباره (معيت) خدا با انسان اين نكته به خوبي به دست مي آيد، كه انسان همواره و در همه جا در حضور و محضر الهي قرار دارد و هيچ جاي نمي توان يافت كه در آن جا انسان از محضر خدا غايب باشد.2. با توجه به معنايي كه از آية ياد شده ارائه شد و مفهوم (معيّت) الهي معلوم گرديد، جاي ترديد باقي نخواهد بود كه خداوند در همه حال و در هر شرايط و همه جا با ماست و از عمل ما آگاه است، به تعبير ديگر ما در همه حال و هر جا چه در حال عمل نيك و چه عمل بد در محضر و حضور خداوند هستيم، اما بايد توجه داشت كه خداوند از نظر تشريعي تكاليف همگان را مشخص كرده و يك سلسله امور را به انسان ها واجب نموده و يك سلسله ديگر را منع كرده است و از نتيجه و عاقبت سوء اعمال ناشايسته، همه را آگاه كرده است، اما از نظر تكويني همان طوري كه كسي را به انجام اعمال نيك اجبار نمي كند و در فعل انسان تصرف نمي كند كه عمل نيك را حتما انجام دهد. در كارهاي بد و ناشايست انسان نيز تصرفي نمي کند يعني هرگز اجبار و تصرف بازدارنده تكويني نسبت به كسي براي ترك عمل بد ندارد. چون انسان از نظر تكويني آزاد و مختار است هر گونه كه بخواهد عمل كند و خداوند تصرف تكويني بازدارندگي ندارد، و كسي را تكويناً از انجام كار خلاف باز نمي دارد، و در برابر كار بد هيچ كسي منفعل هم نمي شود، چون خداوند از هر گونه تاثير پذيري و انفعال پذيري منزه است.بنابراين خداوند همان طور كه تصرف تكويني و به عنوان بازدارندگي از عملكرد بد كسي ندارد، از هر گونه انفعال در برابر عمل كرد بد افراد نيز منزّه است.معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1. ناصر مكارم، تفسير نمونه، مجلدات، 17، ص63 تا 70، 18 ص189 تا ص192، 13 ص156 نشر دارالكتب الاسلاميّه، تهران 1379ش.2. امام خميني، چهل حديث، ص659، نشر موسسه آثار امام، چاپ 20، سال 1378ش.
[1] . حديد/ 4.[2] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، نشر دارالكتب الاسلاميه، 1379ش، ج23، ص307 تا ص308.[3] . طباطبايي، سيد محمد حسين، الميزان، نشر دارالكتب الاسلاميه، 1372ش، ج19، ص167.[4] . امام خميني، تفسير سوره حمد، قم، نشر دفتر انتشارات اسلامي، بي تا، ص110.